Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 59 (1 milliseconds)
English	Persian
terminator	بپایان رساننده
Search result with all words
terminative	بپایان رساننده قطعی
Other Matches
maturative	رساننده
suppliers	رساننده کارپرداز
derogatory to	زیان رساننده
supplier	رساننده کارپرداز
impilcative	اشاره کننده رساننده
supercharged	موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
shield	حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
shields	حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
play out	بپایان رساندن
finish	بپایان رسانیدن
finalization	بپایان رسانی
dont	بپایان رسانیدن
terminated	بپایان رساندن
to bring to a termination	بپایان رساندن
to d. to and end	بپایان رساندن
to top off	بپایان رساندن
to run out	بپایان رسیدن
to push through	بپایان رساندن
to get done with	بپایان رساندن
to follow out	بپایان رسانیدن
to come to an end	بپایان رسیدن
to carry through	بپایان رساندن
to put a period to	بپایان رساندن
to go to with	بپایان رساندن
peter	بپایان رسیدن
knock up	بپایان رساندن
consummating	بپایان رساندن
finalised	بپایان رساندن
terminate	بپایان رساندن
terminates	بپایان رساندن
conclude	بپایان رساندن
concludes	بپایان رساندن
knock-ups	بپایان رساندن
knock-up	بپایان رساندن
finalises	بپایان رساندن
finalising	بپایان رساندن
finalize	بپایان رساندن
consummate	بپایان رساندن
finishes	بپایان رسانیدن
finalizing	بپایان رساندن
consummated	بپایان رساندن
finalizes	بپایان رساندن
consummates	بپایان رساندن
finalized	بپایان رساندن
ends	طرف بپایان رساندن
to run out	به ته کشیدن [بپایان رسیدن]
ended	طرف بپایان رساندن
end	طرف بپایان رساندن
expire	سپری شدن بپایان رسیدن
dost	بپایان رسانیدن تمام کردن
to wind up	خاتمه دادن بپایان رساندن
he outwatched the night	شب بپایان رسیدو او همچنان بیداربود
surcease	پایان یافتن بپایان رساندن
expiring	سپری شدن بپایان رسیدن
expires	سپری شدن بپایان رسیدن
to knit up	بوسیله بافتن تعمیرکردن بپایان رساندن
the sands are running out	مدت ضرب الاجل نزدیک است بپایان برسد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com