Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (1 milliseconds)
English
Persian
plough boy
بچهای که گاویا اسب رادرشخم زنی میراند
Other Matches
changeling
بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
changelings
بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
elf child
بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اندمیگذارند
whipper
همدست شکارچی که تازی ها راباشلاق میراند
the boy who
بچهای که
to vaccinate a child
ابله بچهای را کوبیدن
chip of the old block
بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
her last was a son
اخرین بچهای که زایید پسربود
nursling
بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
bastard eigne
بچهای که پیش از ازدواج متولد شود
to overlie infant
روی بچهای افتادن و او راخفه کردن
full timer
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
oafs
بچهای که پریان بجای بچه حقیقی بگذارند
oaf
بچهای که پریان بجای بچه حقیقی بگذارند
short clothes
جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانندچون نیم تنه
short coats
جامه کوتاه که به بچهای که تا اندازهای بزرگ شده بپوشانند چون نیم تنه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com