Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (12 milliseconds)
English
Persian
picaninny
بچه سیاه پوست
pickaninny
بچه سیاه پوست
Search result with all words
Negro
سیاه پوست
Negroes
سیاه پوست
nigger
سیاه پوست
niggers
سیاه پوست
voodoo
جادوگر سیاه پوست
Jim Crow
سیاه پوست امریکایی
blach hulled
سیاه پوست
ethiop
اهل حبشه سیاه پوست
ethiope
سیاه پوست
ethiopian
سیاه پوست
melanic
سیاه پوست
melanin
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
melanoma
تومر سیاه رنگ قشرعمیق پوست
melanotic
سیاه پوست
negress
زن سیاه پوست
negrophile
طرفدار سیاه پوست
voudou
جادوگر سیاه پوست
white hope
بوکسور سفیدپوست درمقابل بوکسور سیاه پوست
Other Matches
basalt
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
endermic
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
crape
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
scleroderma
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
bold face
طرح سیاه حرف سیاه
black holes
حفره سیاه چاله سیاه
black hole
حفره سیاه چاله سیاه
ethiops
سیاب سیاه جیوه سیاه
sable
رنگ سیاه لباس سیاه
sables
رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat
گندم سیاه یا زنگ سیاه
skinning
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
black body radiation
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
tegumnentum
پوست طبیعی پوست
peels
پوست انداختن پوست
peel
پوست انداختن پوست
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
glaucoma
اب سیاه
pitch dark
سیاه
marshes
سیاه اب
marsh
سیاه اب
sooty
سیاه
bog
سیاه اب
bogs
سیاه اب
pitchy
سیاه
dogwood
سیاه ال
sad coloured
سیاه
blacks
سیاه
blackest
سیاه
blacker
سیاه
blacked
سیاه
black
سیاه
jet-black
سیاه سیاه
grimy
سیاه
swamp
سیاه اب
swamped
سیاه اب
Negroes
سیاه
Negro
سیاه
swamping
سیاه اب
swamps
سیاه اب
jetty
سیاه
jetties
سیاه
mossy
سیاه اب
ebon
سیاه
night black
سیاه
quagmire
سیاه اب
quagmires
سیاه اب
black and white
سیاه و سفید
denigration
سیاه ساختن
fuel oil
نفت سیاه
shame on you!
<idiom>
رویتان سیاه
black wool
پشم سیاه
black holes
سیاه چال
heathbird
باقرقره سیاه
black hole
سیاه چال
blackboards
تخته سیاه
blackboard
تخته سیاه
sabled
سیاه پوش
black market
بازار سیاه
jetting
سیاه کهربائی
sadly dressed
سیاه پوش
d.'s cow
سوسک سیاه
tamarack
سیاه کاج
jetted
مهر سیاه
jetted
سیاه کهربائی
jetting
کهربای سیاه
graphite
سرب سیاه
dungeons
سیاه چال
dungeon
سیاه چال
schorl
کهربای سیاه
jetting
مهر سیاه
donjon
سیاه چال
black board
تخته سیاه
blacking
واکس سیاه
quercitron
بلوط سیاه
blacking
رنگ سیاه
blackened
سیاه کردن
black boxes
جعبه سیاه
buckwheat
گندم سیاه
black box
جعبه سیاه
ravens
کلاغ سیاه
raven
کلاغ سیاه
blackcap
کاکل سیاه
basalt
سیاه سنگ
robed in bleck
سیاه پوشیده
black markets
بازار سیاه
robed in bleck
سیاه پوش
bottle-dungeon
سیاه چال
blackhead
جوش سر سیاه
red cent
پول سیاه
blackheads
جوش سر سیاه
spades
خال دل سیاه
spade
خال دل سیاه
lampblack
سیاه یکدست
dunggeon
سیاه چال
crapped
گندم سیاه
crap
گندم سیاه
marsh
سیاه اب باطلاق
jets
سیاه کهربائی
marshes
سیاه اب باطلاق
substantia nigra
جسم سیاه
swarthy
سیاه چره
etches
سیاه قلم
zonked
سیاه مست
stoned
سیاه مست
etched
سیاه قلم
sozzled
سیاه مست
crapping
گندم سیاه
scoter
مرغابی سیاه
doit
پول سیاه
I was put to shame. I was shame-stricken.
رو سیاه شدم
denigrates
سیاه کردن
smudging
سیاه شدن
smudges
سیاه شدن
smudged
سیاه شدن
smudge
سیاه شدن
black coffee
قهوه سیاه
bone black
عاج سیاه
boldface
حروف سیاه
sandstone
سنگ سیاه
the black sea
دریای سیاه
etch
سیاه قلم
denigrating
سیاه کردن
ethiops
مهجون سیاه
jet-black
سیاه شبقی
jetted
کهربای سیاه
dark coloured
سیاه رنگ
lynx
سیاه گوش
lynxes
سیاه گوش
rook
کلاغ سیاه
rooks
کلاغ سیاه
sycamine
توت سیاه
sealing coat
روکاری سیاه
black eyes
چشم سیاه
jets
مهر سیاه
jets
کهربای سیاه
jet
سیاه کهربائی
eriochrome black
سیاه اریوکروم
denigrated
سیاه کردن
denigrate
سیاه کردن
blackens
سیاه کردن
blackening
سیاه کردن
blacken
سیاه کردن
gins
عرق جو سیاه
gin
عرق جو سیاه
buck wheat
گندم سیاه
blackcock
باقرقره سیاه نر
darky
سیاه زنگی
jet
کهربای سیاه
jet
مهر سیاه
black eye
چشم سیاه
plumbago
سرب سیاه
bitumen macadam
ماکادام سیاه
jetty
:سیاه رنگ
black anneal
سیاه گداختن
black ash
خاکستر سیاه
piper nigrum
فلفل سیاه
black bile
صفرای سیاه
black body
جسم سیاه
tar
ورنی سیاه
mammy
دده سیاه
nigritian
سیاه افریقایی
pissed
سیاه مست
black list
لیست سیاه
nigrify
سیاه کردن
biotite
میکای سیاه
begrime
سیاه کردن
plumbaginous
مانندسرب سیاه
kibitka
سیاه چادرنمدی
viper's grass
سفورجنه سیاه
colly
سیاه کردن
platinum black
پلاتین سیاه
black list
فهرست سیاه
aniline black
سیاه انیلینی
black and blue
کبود و سیاه
chiaroscurist
سیاه قلمکار
to wear willow
سیاه پوشیدن
charbon
سیاه زخم
to black out
سیاه کردن
jetties
:سیاه رنگ
nigrescent
سیاه شونده
pertussus
سیاه سرفه
negrillo
کوتوله سیاه
negro slave
غلام سیاه
negrophil
سیاه دوست
the black race
نژاد سیاه
black light
نور سیاه
negrophilism
سیاه دوستی
black lead
سرب سیاه
niellist
سیاه قلم
black letter
حرف سیاه
niello
سیاه قلم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com