Dictiornary-Farsi | بیرون از این جهان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (3 milliseconds)

English	Persian
superlunary	بیرون از این جهان


Search result with all words

extramundane	بیرون از جهان یادنیا
superlunar	بیرون ازاین جهان
Other Matches

to turn out	بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
second world	جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlas	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases	فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
to strain at a gnat	ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout	بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
extravasate	ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejected	بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting	بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion	بیرون اندازی بیرون امدگی
ejects	بیرون راندن بیرون انداختن
outward bound	عازم بیرون روانه بیرون
eject	بیرون راندن بیرون انداختن
universe	جهان
worlds	جهان
world	جهان
macrocosm	جهان
macrocosms	جهان
vales	جهان
vale	جهان
creator of the world	جهان آفرین
universe	جهان کیهان
underworld	زیرین جهان
filmdom	جهان سینما
free world	جهان ازاد
open universe	جهان باز
first world	جهان اول
faerie	جهان پریان
Third World	جهان سوم
nether world	جهان اینده
microcosms	جهان کوچک
microcosm	جهان کهین
microcosm	جهان کوچک
world power	جهان نیرو
here below	دراین جهان
world test	ازمون جهان
inanimate nature	جهان جمادات
world view	جهان بینی
microcosms	جهان کهین
internationalist	جهان گرا
nether world	جهان پایین
nether world	این جهان
infinite universe	جهان نامتناهی
mineral kingdom	جهان جمادات
worldly-wise	جهان دیده
worldly wise	جهان دیده
universe of system	جهان سیستم
weltanschauung	جهان بینی
infinite universe	جهان باز
all over the world	در سراسر جهان
the vanity of the world	پوچی جهان
the whole world	سراسر جهان
closed universe	جهان بسته
closed universe	جهان متناهی
finite universe	جهان بسته
finite universe	جهان متناهی
cosmography	شرح جهان
the old world	جهان کهنه
the next world	جهان اینده
worldview	جهان بینی
all the world over	در سراسر جهان
the future	جهان اینده
the invisible world	جهان ناپدید
animal kingdom	جهان جانوران
animals kingdom	جهان جانوران
the lower regions	جهان مردگان
worldwide	در سرتاسر جهان
the lower world	جهان پایین
cosmorama	جهان نما
screenland	جهان سینما
earthling	ساکن جهان
the invisible	جهان ناپدید
peregrinator	جهان گرد
expansion of universe	انبساط جهان
outworld	جهان بیرونی
this world of ours	این جهان ما
demiurge	جهان افرین
Christendom	جهان مسیحیت
christenings	جهان مسیحیت
creator the world	جهان افرین
orrery	جهان نما
world creating	جهان افرین
panoramas	جهان نما
panorama	جهان نما
off one's hands	بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
planisphere	جهان نمای مسطح
superempirical	خارج از جهان مادی
supramundane	مافوق این جهان
mundane affairs	کارهای این جهان
the back of beyond	دورترین گوشه جهان
outward things	جهان برونی یا فاهر
third world countries	کشورهای جهان سوم
the world is transitory	جهان ناپایدار است
the world and its fullness	جهان وهرچه دراوهست
ultramundane	ماورا جهان ماوراگیتی
under the sun	در جهان در زیر افتاب
theseven wonders of the world	عجایب هفتگانه جهان
intermundane	واقع در میان دو جهان
the church militant	قاطبه مسیحیان جهان
oscillating universe	جهان نوسان کننده
atlas	کتاب نقشهء جهان
atlases	کتاب نقشهء جهان
all over the world	در همه جای جهان
to be born	چشم به جهان گشودن
Antiquity	جهان باستانی [تاریخ]
the Classical World [the Ancient World]	جهان باستانی [تاریخ]
peregrination	جهان گردی دربدری
peregrinations	جهان گردی دربدری
in ancient times	در اوقات جهان باستانی
demimonde	جهان زنان هرجایی
georama	جهان نمای پوک
vales	زمین جهان خاکی
the art of the Ancient world	هنر جهان باستان
vale	زمین جهان خاکی
aboral	دورترین نقطه از جهان
industrial workers of the world	کارگران صنعتی جهان
demiurgic	وابسته به جهان افرین یااهریمن
ecumenic	وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
planisphere	جهان نمای سطح نما
premundane	پیش ازافرینش جهان بوده
demiurgeous	وابسته به جهان افرین یااهریمن
the whole world	همه دنیا تمامی جهان
oecumenical	وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
oecumenical	جامع مشهوردر سراسر جهان
sinusoidal projection	نقشه جهان نمای مسطح
third world economies	اقتصاد کشورهای جهان سوم
in a battle for world domination	مبارزه برای سلطه جهان
to know what's what	ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
the developed world	جهان توسعه یافته [پیشرفته]
vegetable kingdom	جهان گیاهان مولود نباتی
he passed hence	ازاین جهان رخت بربست
he passed hence	این جهان را بدرود گفت
transcendentalism	فلسفه خارج جهان مادی
world wide	مشهور جهان متداول درهمه جا
antemundane	مربوط به پیش از افرینش جهان
the lower world	جهان مردگان عالم اسوات
supemundane	بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
apple	یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
apples	یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
rhadamanthus	نام یکی از داوران جهان پایین
cosmopolitan	وابسته به همه جهان بین المللی
the pilgrimage of life	زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
mundane era	تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
candidates' tournament	تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
topsy-turvy world [upside-down world]	جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
time flies <proverb>	عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
candidates' matches	رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
America Online	بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
eustatic	مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
utopian	تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
globetrotter	کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters	کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
malism	عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
enterprises	سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
atomism	عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.	در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
enterprise	سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
IBM	بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
National Center for Supercomputing Applications	سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
silicon valley	محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
sherlu	اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
isolationism	سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
simulation	عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations	عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
cosmopolitanism	سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
internationalism	روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
yalta conference	م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
cartels	اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel	اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
special drawing rights	این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
Ancient Greece	یونان باستانی [یونان جهان باستان]
abroad	بیرون
out-of-	بیرون از
bakkat	به بیرون
outside appearance	بیرون
without	بیرون
efferent	بیرون بر
extra terrestrial	بیرون از
outward bound	بیرون رو
out door	بیرون
off the track	بیرون
forth of	بیرون از
without	بیرون از
out of	بیرون از
forth	بیرون از
out	بیرون از
externals	بیرون
away	بیرون
away	بیرون از
outside	بیرون
outed	بیرون از
from the outside	از بیرون
out <adv.>	به بیرون
out-	بیرون از
out <adv.>	بیرون
outdoor	بیرون
outsides	بیرون
from outside	از بیرون [از]
outwith [Scotish E] <adv.>	بیرون [از]
out [of] <adv.>	بیرون [از]