Dictiornary-Farsi | بیرون از موضوع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
not to point	بیرون از موضوع


Other Matches

to turn out	بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
sequential access	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue	فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread	این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings	شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition	موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses	روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
to strain at a gnat	ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
witjout	بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
circulars	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular	فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
extravasate	ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
extrusion	بیرون اندازی بیرون امدگی
outward bound	عازم بیرون روانه بیرون
ejected	بیرون راندن بیرون انداختن
eject	بیرون راندن بیرون انداختن
ejecting	بیرون راندن بیرون انداختن
ejects	بیرون راندن بیرون انداختن
off one's hands	بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
propositioning	موضوع
mattering	موضوع
matters	موضوع
proposition	موضوع
propositioned	موضوع
afair	موضوع
propositions	موضوع
mattered	موضوع
issue	موضوع
texts	موضوع
topics	موضوع ها
subject [topic]	موضوع
topic	موضوع
theme	موضوع
subjects	موضوع ها
text	موضوع
questions	موضوع
questioned	موضوع
question	موضوع
issued	موضوع
themes	موضوع
issues	موضوع
plotless	بی موضوع
themes	موضوع ها
direct objects	موضوع
subject	موضوع
objecting	موضوع
subjected	موضوع
objects	موضوع
indirect objects	موضوع
object	موضوع
objected	موضوع
topics	موضوع
subjecting	موضوع
subjects	موضوع
motif	موضوع
motifs	موضوع
matter	موضوع
head	موضوع
criteria	موضوع
topic	موضوع
point	موضوع
subject matter	موضوع اصلی
subject and predicate	موضوع و محمول
irrelevant	خارج از موضوع
subject matter	مطلب موضوع
subduce	موضوع کردن
What is it all about ?	موضوع چیست ؟
fair game <idiom>	موضوع تهاجم
cases	موضوع حالت
issue	موضوع شماره
case	موضوع حالت
issue	موضوع دعوی
issued	موضوع شماره
neither here nor there <idiom>	بیربط به موضوع
issued	موضوع دعوی
issues	موضوع شماره
subject of debate	موضوع دعوی
issues	موضوع دعوی
universe of discourse	موضوع بحث
sign position	موضوع علامت
beside the question	خارج از موضوع
at issue	موضوع بحث
affaire d'honneur	موضوع شرافتی
side issues	موضوع فرعی
side issue	موضوع فرعی
subjects	رعایا موضوع
subjects	شیی موضوع
subjecting	رعایا موضوع
recitation	تعریف موضوع
subjecting	شیی موضوع
subjected	رعایا موضوع
subjected	شیی موضوع
subject	رعایا موضوع
subject	شیی موضوع
in contestation	موضوع بحث
in question	موضوع بحث
sides of the question	اطراف موضوع
side show	موضوع فرعی
res ipsa loquitur	موضوع گویاست
problem	معما موضوع
problems	معما موضوع
privity	موضوع محرمانه
off the track	از موضوع پرت
objective complement	مکمل موضوع
out of question	خارج از موضوع
not to the point	خارج از موضوع
monomaniac	دیوانه یک موضوع
matter on hand	موضوع بحث
lemma	مقدمه موضوع
it is a question of money	موضوع بسته به
recitations	تعریف موضوع
decade	ده موضوع یا رویداد
grievance	موضوع شکایت
What is happening?	موضوع چه است؟
What's on?	موضوع چه است؟
What's up?	موضوع چه است؟
What's wrong?	موضوع چه است؟
What's going on?	موضوع چه است؟
What gives?	موضوع چه است؟
What is the matter?	موضوع چه است؟
What's cooking?	موضوع چه است؟
a horse of another colour [different colour]	موضوع علیحده
decades	ده موضوع یا رویداد
postulating	اصل موضوع
postulates	اصل موضوع
postulated	اصل موضوع
postulate	اصل موضوع
businesses	موضوع تجارت
What's the matter?	موضوع چیه؟
objects	موضوع منظره
What's behind all this?	موضوع چه است؟
indirect objects	موضوع منظره
object	موضوع منظره
objecting	موضوع منظره
objected	موضوع منظره
direct objects	موضوع منظره
business	موضوع تجارت
subject	مبحث موضوع مطالعه
subjected	مبحث موضوع مطالعه
donnee	موضوع داستان یا درام
question in dispute	موضوع متنازع فیه
reagent	موضوع ازمایش روانی
remind me ofit	ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
stick to the point	از موضوع خارج نشوید
cause	موضوع منازع فیه
causing	موضوع منازع فیه
bet	موضوع شرط بندی
content	موضوع یک برنامه یا متن
contenting	موضوع یک برنامه یا متن
there	دراین موضوع انجا
it is a question of money	موضوع پول است
It deals with ...	موضوع در باره ... است.
It dawned on me.	بعدش من [آن موضوع را] فهمیدم.
at stake	نامعلوم موضوع بحث
contested area	منطقه موضوع اختلاف
deviate from the main subject	از موضوع خارج شدن
bets	موضوع شرط بندی
embroglio	گیر موضوع غامض
i a with you on that matter	من در ان موضوع با شماموافق هستم
subjects	مبحث موضوع مطالعه
subjecting	مبحث موضوع مطالعه
matter in hand	موضوع مورد بحث
obiter dictum	خارج از موضوع دعوی
object of worship	موضوع پرستش یاستایش
permit goods coveredby	کالای موضوع پروانه
causes	موضوع منازع فیه
thematic apperception test	ازمون اندریافت موضوع
plot	موضوع اصلی توط ئه
gambit	بذله موضوع بحث
gambits	بذله موضوع بحث
lowdown <idiom>	لپ مطلب ،حقیقت موضوع
that is not the question	موضوع این نیست
The contrary was proved.	عکس موضوع ثابت شد
name of the game <idiom>	قسمت اصلی یک موضوع
monograph	رساله درباره یک موضوع
plots	موضوع اصلی توط ئه
the matter in hand	موضوع مورد بحث
the matter is perplexed	موضوع درهم است
plotted	موضوع اصلی توط ئه
the tax in question	مالیات موضوع بحث
dawn on <idiom>	روشن شدن (موضوع)
topicality	موضوع موردبحث روز
red herring <idiom>	از موضوع اصلی دورکردن
monographs	رساله درباره یک موضوع
vexata questio	موضوع متنازع فیه
That is beside the point. It is irrelevant ( inconsequential , immaterial ) .	ربطی به موضوع ندارد
The topic of our discussion . The subject of our talk (argument).	موضوع بحث وصحبت ما
that is a matter of habit	موضوع عادت است
wide of the subject	از موضوع پرت خارج ازموضوع
I'll look into the matter.	من موضوع را دنبال خواهم کرد.
symposiums	مقالات گوناگون درباره یک موضوع
Not to know what one is talking about.	از موضوع ( مرحله )پرت بودن
You must not relent on this point . You must stand firm.	مبادا سر این موضوع شل بیائی