Dictiornary-Farsi | بیش از اندازه محتاط وسواسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
overcautious	بیش از اندازه محتاط وسواسی


Other Matches

demure	محتاط
reserved	محتاط
prudential	محتاط
cautious	محتاط
chary	محتاط
scrupulous	محتاط
considerate	محتاط
prudent	محتاط
prudently	محتاط
gingerly	محتاط
wary	بسیار محتاط
to be wary	محتاط بودن
reticent	محتاط در سخن
self contained	با حوصله محتاط
ultraconservative	خیلی محتاط
forehanded	محتاط دوراندیش
prim	خیلی محتاط تمیز
indrawn	جذب شده بدرون محتاط
fantastico	وسواسی
valetudinary	وسواسی
scrupulous	وسواسی
queazy	وسواسی
obsessively	وسواسی
compulsive	وسواسی
obsessional	وسواسی
maggoty	وسواسی
humoursome	وسواسی
queasy	وسواسی
obsessive	وسواسی
valetudinarian	وسواسی
whimsical	بوالهوس وسواسی
persnickety	وسواسی پرچانه
ritualistic behavior	تشریفات وسواسی
pernickety	وسواسی پرچانه
anancasm	رفتار وسواسی
anancastia	رفتار وسواسی
whimsicallity	بوالهوس وسواسی
houseproud	وسواسی در خانهداری
morose	عبوس وسواسی
he has a maggot in his head	وسواسی است
anankaslia	رفتار وسواسی
obsessional neurosis	روان رنجوری وسواسی
scrupulously <adv.>	خیلی دقیق وسواسی
meticulous	خیلی دقیق وسواسی
kittle cattle	ادم وسواسی که نتوان باواعتمادکردیابااوسازگارشد
obsessive compupsive disorer	روان رنجوری وسواسی فکری- عملی
angles	اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle	اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup	محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb>	اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces	اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog	نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter	روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
processor	ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage	اندازه گیر اندازه گرفتن
gage	اندازه وسیله اندازه گیری
sizes	1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size	1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure	1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauge	اندازه اندازه گیر
gauged	اندازه اندازه گیر
gauges	اندازه اندازه گیر
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum	اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
angular momentum	اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
metre	اندازه
equaling	: هم اندازه
equalled	: هم اندازه
equals	: هم اندازه
equal	: هم اندازه
equaled	: هم اندازه
gauges	اندازه
immensely	بی اندازه
immense	بی اندازه
tract	اندازه
tracts	اندازه
immeasurable	بی اندازه
deal	اندازه
deals	اندازه
what	چه اندازه
inordinate	بی اندازه
equalling	: هم اندازه
immoderately	بی اندازه
bulk	اندازه
gauge	اندازه
gauged	اندازه
inordinately	بی اندازه
metres	اندازه
To some extent. Within limits.	تا اندازه ای
fitted	اندازه
what is your size?	اندازه
to size up	اندازه
symmetric	هم اندازه
soupcon	اندازه کم
so far forth	تا ان اندازه
measurer	اندازه
in part <idiom>	تا یک اندازه
hecatompet	[اندازه صد پا]
how far <adv.>	تا چه اندازه ای
to what extent <adv.>	تا چه اندازه ای
isodiametric	هم اندازه
infintesimal	بی اندازه
gauge=gage	اندازه
isometric	هم اندازه
measurements	اندازه
measurement	اندازه
degrees	اندازه
degree	اندازه
indefinite	بی اندازه
isometrics	هم اندازه
extent	اندازه
floor length	اندازه کف
screamingly	بی اندازه
beyond measure	بی اندازه
attack size	اندازه تک
in what way <adv.>	تا چه اندازه ای
quantum	اندازه
dealt	اندازه
sizes	اندازه
rather	تا یک اندازه
meters	اندازه
meter	اندازه
dimensions	اندازه
dimension	اندازه
magnitude	اندازه
size	اندازه
measure	اندازه
mete	:اندازه گرفتن
calibration standard	اندازه کالیبراسیون
admeasurement	تعیین اندازه
neat size	اندازه خالص
partly	تایک اندازه
admeasure	اندازه گرفتن
much as	بهر اندازه که
admensuration	تعیین اندازه
area of conductor	اندازه سیم
stand measure	اندازه قانونی
body size	اندازه بدن
block size	اندازه بلاک
middle sized	میان اندازه
block size	اندازه کندهای
dimensioning	اندازه گذاری
block size	اندازه کنده
stand measure	اندازه مقر ر
minimum size	اندازه حداقل
basic size	اندازه اولیه
basic size	اندازه اصلی
meters	اندازه گیر
atomic size	اندازه اتمی
atomic size	اندازه اتم
as well	بهمان اندازه
bourne	اندازه جوی
measurements	اندازه گیری
measure	اندازه گیری
freeze	بی اندازه سردکردن
measurement	اندازه گیری
doubled up	اندازه دو برابر
format	اندازه شکل
formats	اندازه شکل
freezes	بی اندازه سردکردن
outsize	اندازه غیرمعمولی
of an out size	بیرون از اندازه
double	اندازه دو برابر
doubled	اندازه دو برابر
module	اندازه گیری
life-size	اندازه واقعی
measure	اندازه داشتن
fix	که اندازه کلمه
fixes	که اندازه کلمه
nominal size	اندازه نامی
nominal size	اندازه اسمی
rates	اندازه نسبت
rate	اندازه نسبت
life size	اندازه واقعی
partially	تایک اندازه
measure	اندازه گرفتن
module	اندازه میزان
modules	اندازه گیری
modules	اندازه میزان
nuclear size	اندازه هسته
dimensions	اندازه گیری
measuring	اندازه گیر
gauging	اندازه گیری
ample	بیش از اندازه
caliper	اندازه گرفتن
symmetric	هم اندازه متقارن
illmitable	بی اندازه حدناپذیر
to take the gauge of	اندازه گرفتن
measuring bridge	پل اندازه گیری
too much	بیش اندازه
how much	چقدر چه اندازه
trim size	اندازه طبیعی