English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
testiculate بیضه مانند
Other Matches
spermary بیضه
testicle بیضه
hydrocele اب بیضه
testes بیضه ها
cullion بیضه
testis بیضه
ball بیضه
hydrocele استسقای بیضه
sarcocele سرطان بیضه
hydrocele باد بیضه
scrotums پوست بیضه
scrotums کیسه بیضه
scrotum پوست بیضه
scrotum کیسه بیضه
scrota پوست بیضه
scrota کیسه بیضه
jockstrap بیضه بند
hydrocele ورم بیضه
suspensor بیضه بند
athletic supporter بیضه بند
jockstraps بیضه بند
circocele دوالی بیضه
gonadotropic محرک بیضه ها و تخمدانها
gonadotrophic محرک بیضه ها و تخمدانها
scrotal وابسته به کیسه بیضه
vas deferens مجرای ترشحی بیضه
kin geri لگد به بیضه حریف
vasectomies قطع مجرای ترشحی بیضه
vasectomy قطع مجرای ترشحی بیضه
suspensory موجب تعویق بیضه بند
epididymis زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
spermatogonium سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
liplike لب مانند
simulant مانند
goatish بز مانند
similiar مانند
reedier نی مانند
mammilary مانند
mammilliform مانند
unprecedentedly بی مانند
lambdoid مانند
unprecedented بی مانند
inimitable بی مانند
incomparable بی مانند
feathery پر مانند
gypsiferous گچ مانند
inapproachable بی مانند
reediest نی مانند
reedy نی مانند
similar مانند
tougher پی مانند
toughest پی مانند
threadlike نخ مانند
thready نخ مانند
after the example of مانند
and so on و مانند ان
analog مانند
anthoid گل مانند
unequaled بی مانند
capitate مانند سر
aquiform اب مانند
capillaceous مانند نخ
argillaceous گل مانند
argillaceous رس مانند
tough پی مانند
frothy کف مانند
vide مانند
unapproachable بی مانند
fulidal اب مانند
impish جن مانند
fluty نی مانند
floriform گل مانند
etc و مانند آن
blotchy لک مانند
filiform نخ مانند
womanlike زن مانند
without an e. بی مانند
tendinous بی مانند
etcetera و مانند ان
encephaloid مخ مانند
analogous مانند
arundinaceous نی مانند
string نخ مانند
unique بی مانند
nearer مانند
pipelike نی مانند
plumelike پر مانند
foggier مانند مه
castellated دژ مانند
plumose پر مانند
foggiest مانند مه
foggy مانند مه
nearest مانند
nearing مانند
nears مانند
analogues مانند
analogue مانند
as مانند
unparalleled بی مانند
unequalled بی مانند
icily یخ مانند
near مانند
myrtle formed اس مانند
uniquely بی مانند
neared مانند
penniform پر مانند
near- مانند
dendriform مانند درخت
dermatoid پوست مانند
dermoid پوست مانند
cystoid مانند مثانه
parchmenty پوست مانند
cuticular پوست مانند
dreamful خواب مانند
saddlebacked زین مانند
theomorphic مانند خدا
deltoid مانند دال
dollish عروسک مانند
deltoideus مانند دال
digitiform انگشت مانند
disclike صفحه مانند
deiform خدا مانند
discoid صفحه مانند
discoid قرص مانند
discoidal صفحه مانند
discoidal قرص مانند
dermoidal پوست مانند
corneous شاخ مانند
disklike صفحه مانند
sagittary مانند تیر
pituitous مخاط مانند
felid گربه مانند
ferny سرخس مانند
scabious دله مانند
fibriform لیف مانند
tartarous درده مانند
filiform رشته مانند
peer to each other مانند همدیگر
filoplume پرنخ مانند
tallowy پیه مانند
talcous طلق مانند
scalelike فلس مانند
talcose طلق مانند
finlike بال مانند
falciform داس مانند
falcated داس مانند
pisciform ماهی مانند
pipelike لوله مانند
pipelike پیپ مانند
piny کاج مانند
drossy تفاله مانند
eburnian عاج مانند
piggish خوک مانند
elephantoid پیل مانند
phyline برگ مانند
ensample مانند نظیر
epidermoid بشره مانند
sanguineous خون مانند
perispheric گوی مانند
scalelike ترازو مانند
tubiform مانند لوله
carneous گوشت مانند
carunculate مانند لحیمه
ravined کلاغ مانند
ceraceous مانند موم
ceratoid شاخ مانند
rattish موش مانند
charry زغال مانند
tracheary نای مانند
chondroid غضروف مانند
tracheal نای مانند
ramiform شاخه مانند
racemiform خوشه مانند
cicatricial مانند اثرزخم
cinderous خاکستر مانند
rocklike خاره مانند
reeding طرح نی مانند
billowy موج مانند
boll برامدگی مانند
bosomy پستان مانند
boxy جعبه مانند
brach تازی مانند
tubate لوله مانند
bursiform کیسه مانند
bursiform کیف مانند
butyric کره مانند
cadaveric لاشه مانند
campanulate زنگ مانند
rheumatoid مانند روماتیسم
cancellate شبکه مانند
reniform کلیه مانند
rodlike میله مانند
tonguelike زبان مانند
coroniform تاج مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com