English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
spud بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
spuds بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
Other Matches
weeded کندن علف هرزه
weed کندن علف هرزه
weeding کندن علف هرزه
spuds تیشه مخصوص کندن یخ
spud تیشه مخصوص کندن یخ
grubbed جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grub جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubs جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
spade بیلچه
shim بیلچه
shoveling بیلچه
spades بیلچه
shovelled بیلچه
shovel بیلچه
paddle بیلچه
shoveled بیلچه
paddled بیلچه
shovels بیلچه
dibble بیلچه
paddling بیلچه
paddles بیلچه
shovelling بیلچه
shovels کج بیل بیلچه
shoveling کج بیل بیلچه
trowels بیلچه باغبانی
shovelling کج بیل بیلچه
shovelful بقدر یک بیلچه
shovelled کج بیل بیلچه
shoveled کج بیل بیلچه
shim بیلچه زدن
trowel بیلچه باغبانی
shovel کج بیل بیلچه
scuffle hoe بیلچه باغبانی
peels پوست کندن کندن
pulls کندن پشم کندن از
pull کندن پشم کندن از
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
spade بیلچه جنگ افزار بیل کوتاه
spades بیلچه جنگ افزار بیل کوتاه
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
minx زن هرزه
jade زن هرزه
tarts زن هرزه
salacious هرزه
lewd هرزه
lubricousor lubricious هرزه
love alce هرزه
limmer زن هرزه
giglot زن هرزه
giglet زن هرزه
immoral هرزه
tart زن هرزه
dissolute هرزه
bawdy هرزه
harlot هرزه
harlots هرزه
lascivious هرزه
foulmouthed هرزه گو
ribald هرزه
rantipole هرزه
rakes هرزه
raking هرزه
rep زن هرزه
prurient هرزه
filth هرزه
sordid هرزه
licentious هرزه
bitching زن هرزه
rake هرزه
sluttish هرزه
rammish هرزه
lubricious هرزه
rakehell هرزه
scabrous هرزه
profligate هرزه
bitch زن هرزه
bitched زن هرزه
bitches زن هرزه
sloven هرزه
rakish هرزه
pornerastic هرزه
libertines هرزه
libertine هرزه
rakehelly هرزه
trollop زن هرزه
nighthawk هرزه شب گرد
gangue هرزه سنگ
swivels هرزه گرد
prattfall هرزه درای
gamester هرزه و مهمل
roue ادم هرزه
swivelled هرزه گرد
brushes علف هرزه
footle هرزه درایی
forb علف هرزه
foulmouthed هرزه دهن
rankly بطورهرزه یا هرزه
brush علف هرزه
swivel هرزه گرد
goats مرد هرزه
obscence هرزه وقیح
prater هرزه درای
perverse گمراه هرزه
broad پهناور زن هرزه
weedy پر از علف هرزه
cackled هرزه درایی
philistine ادم هرزه
philistines ادم هرزه
palaver هرزه درایی
lasciviously هرزه وار
lecher ادم هرزه
lechers ادم هرزه
cackling هرزه درایی
cackle هرزه درایی
broadest پهناور زن هرزه
broader پهناور زن هرزه
philistia ادم هرزه
whoremonger ادم هرزه
cackles هرزه درایی
whoremaster ادم هرزه
pornography هرزه نگاری
goat مرد هرزه
graceless هرزه بی فرافت
weeded علف هرزه
crapulent هرزه خور
frivolity هرزه درایی
demimonde زنان هرزه
reprobates هرزه محرومیت
debauchee ادم هرزه
rep مرد هرزه
weed علف هرزه
famester ادم هرزه
loose هرزه بی بندوبار
reprobate هرزه محرومیت
dander هرزه گرد
looser هرزه بی بندوبار
debauch هرزه کردن
weeding علف هرزه
loosest هرزه بی بندوبار
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
sluts زن هرزه وشهوت پرست
slut زن هرزه وشهوت پرست
blackgurad ولگرد ادم هرزه
he has a loose conduct ادم هرزه ایست
ribald بدزبان ادم هرزه
Pica [disorder] هرزه خواری [پزشکی]
pruriently از روی هرزه خیالی
jaws هرزه درایی کردن
journals شفت هرزه گرد
pinion دنده هرزه گرد
pinioning دنده هرزه گرد
pinions دنده هرزه گرد
traipsing هرزه گردی کردن
traipses هرزه گردی کردن
traipsed هرزه گردی کردن
traipse هرزه گردی کردن
weediness پوشیدگی ازعلف هرزه
jaw هرزه درایی کردن
weedless بدون علف هرزه
perversely بطور هرزه یافاسد
gas bag یاوه سرا هرزه گو
prate هرزه درایی کردن
journal شفت هرزه گرد
rogue از علف هرزه پاک کردن
sprawl گشاد نشستن هرزه روییدن
rogues از علف هرزه پاک کردن
weeder متصدی چیدن علف هرزه
straggled هرزه روییدن سرگردان بودن
straggling هرزه روییدن سرگردان بودن
sprawling گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawls گشاد نشستن هرزه روییدن
cocotte زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
straggles هرزه روییدن سرگردان بودن
flim flam هرزه درایی گزاف گویی
straggle هرزه روییدن سرگردان بودن
crapulent وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
cultivators ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivots توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivot توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cultivator ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
garden trowel بیلچه باغبانی [ابزار] [باغبانی]
gardening trowel بیلچه باغبانی [ابزار] [باغبانی]
trowel بیلچه باغبانی [ابزار] [باغبانی]
pugs کندن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com