English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
socialized medicine بیمه پزشکی همگانی
Other Matches
social security بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
public آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
excess loss cover بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy بیمه نامه ورقه بیمه
policies بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances بیمه اتکایی بیمه ثانوی
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
generable همگانی
plenums همگانی
communal همگانی
communally همگانی
nonquota همگانی
generals همگانی
plenum همگانی
general همگانی
universal همگانی
public همگانی
wall-to-wall همگانی
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
professional service تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
family check کیش همگانی
universal symbol نماد همگانی
pissoir شاشگاه همگانی
universal trait صفت همگانی
holocaust کشتار همگانی
long house ماوای همگانی
cross examination بازجویی همگانی
holocausts کشتار همگانی
mass education اموزش همگانی
universalization همگانی سازی
pissoir ابریزگاه همگانی
universal complex عقده همگانی
public همگانی ملی
hecatomb قربانی همگانی
public instractions تعلیمات همگانی
public building بنای همگانی
general جامع همگانی
generals جامع همگانی
mass media رسانههای همگانی
latrine ابریز همگانی
utility صنایع همگانی
semipublic نیمه همگانی
agora همایشگاه همگانی
public health بهداشت همگانی
public traffic رفت و امد همگانی
land sturm نام نویسی همگانی
public works کارهای ساختمانی همگانی
public domain software نرم افزارعمومی یا همگانی
public domain software نرم افزار همگانی
pogroms ازار وکشتار همگانی
cafeteria messing ناهار خوری همگانی
pogrom ازار وکشتار همگانی
holocausts اتش سوزی همگانی
holocaust اتش سوزی همگانی
ENT medicine پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
otorhinolaryngology پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
common good خیر عمومی یا صلاح همگانی
indignation meeting مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
sanitarian کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
gymnopaedic درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
telpak سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
community property اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
insurance premium حق بیمه
level premium حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
insurer, underwriter بیمه گر
underwriter بیمه گر
insurance بیمه
insurance حق بیمه
premium حق بیمه
premiums حق بیمه
assurance بیمه
aids to trade بیمه
insurance permium حق بیمه
insurers بیمه گر
underwriters بیمه گر
assurances بیمه
assurer بیمه گر
insurer بیمه گر
insurance broker دلال بیمه
industrial insurance بیمه صنعتی
insurability بیمه برداری
reinsurance بیمه مجدد
property insurance بیمه دارائی
insurable بیمه شدنی
insurance agent عامل بیمه
assurer بیمه کننده
hull insurance بیمه بدنه
reinsurance بیمه اتکائی
assurable بیمه کردنی
health insurance بیمه تندرستی
insurable بیمه کردنی
health insurance بیمه بهداشتی
insurable قابل بیمه
insurance agent نماینده بیمه
reinsurance بیمه اتکایی
health insurance بیمه بهداشت
blanket insurance بیمه کلی
insurance broker واسطه بیمه
insurance certificate گواهی بیمه
insurance company شرکت بیمه
credit insurance بیمه اعتبار
marine insurance بیمه بحری
deductible فرانشیز بیمه
marine insurance بیمه دریایی
employer's liability insurance company شرکت بیمه
joint insurance بیمه اشتراکی
class d allotment کسورات بیمه
insured, policy holder بیمه شده
insurant بیمه گذار
leading insurer بیمه گر اصلی
old age insurance بیمه بازنشستگی
pension insurance بیمه بازنشستگی
insurance certificate بیمه مشترک
cargo insurance بیمه محموله
cargo insurance بیمه بار
cargo insurance بیمه محمولات
policy holder دارنده بیمه
insurance certificate بیمه اتکایی
co insurance بیمه مشترک
coinsurance بیمه اتکایی
coinsurance بیمه مشترک
comprehensive insurance بیمه جامع
comprehensive insurance بیمه کامل
insurance cover پوشش بیمه
contingency insurance بیمه احتیاطی
fire insurance بیمه حریق
actuary متخصص بیمه
life insurance بیمه عمر
assurances گستاخی بیمه
assurance بیمه عمر
assurance گستاخی بیمه
life assurance بیمه عمر
life assurance بیمه جان
assuring بیمه کردن
assures بیمه کردن
life insurance بیمه زندگی
actuary کارشناس بیمه
actuaries متخصص بیمه
actuaries کارشناس بیمه
assurances بیمه عمر
insure بیمه کردن
assure بیمه کردن
assured بیمه گزار
insured بیمه گذار
insured بیمه شده
insured بیمه شونده
liability insurance بیمه بدهی
liability insurance بیمه تعهدی
assured بیمه شده
premiums مبلغ بیمه
premiums وثیقه حق بیمه
premium مبلغ بیمه
premium وثیقه حق بیمه
policy بیمه نامه
policies بیمه نامه
insurance policy سند بیمه
unemployment insurance بیمه بیکاری
to u. a policy of insurance سند بیمه
wagering policy بیمه قماری
reinsurer بیمه گر اتکائی
accident insurance بیمه تصادفات
accident insurance بیمه حوادث
national insurance بیمه اجتماعی
national insurance بیمه ملی
social insurance بیمه اجتماعی
term insurance بیمه موقت
insurance policies بیمه نامه
insurance policy قرارداد بیمه
insurance policy بیمه نامه
insurance policies قرارداد بیمه
insurance پول بیمه
insurance policies سند بیمه
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
public liability insurance بیمه تعهدات عمومی
indemnify غرامت بیمه زیان
insurance and freight cost هزینه بیمه و حمل
proposal form فرم درخواست بیمه
reinsure بیمه اتکایی کردن
reasure دوباره بیمه کردن
re assurance policy قرارداد بیمه اتکایی
reinsure دوباره بیمه کردن
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
to rate up بیمه زیاد گرفتن از
mixed policy بیمه نامه مختلط
ordinary life insurance بیمه عمر عادی
marine insurance بیمه حمل دریایی
open cover بیمه نامه باز
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
war risk insurance بیمه خطر مرگ
insured value ارزش بیمه شده
third party insurance بیمه شخص ثالث
professional liability insurance بیمه تعهدات شغلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com