Dictiornary-Farsi | بینایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 68 (4 milliseconds)

English	Persian
perspective	بینایی
perspectives	بینایی
eyesight	بینایی
eye	بینایی
eyeing	بینایی
eyes	بینایی
eying	بینایی
vision	بینایی
visions	بینایی
second sight	بینایی
sight	بینایی
sights	بینایی
spectrum	بینایی
perceptivity	بینایی
spectral	بینایی


Other Matches

quick sight	بینایی تیز
photopia	بینایی درنورزیاد
optometry	بینایی سنجی
optometer	بینایی سنج
optic nerve	عصب بینایی
nervus opticus	عصب بینایی
monocular vision	بینایی یک چشمی
rhodopsin	ارغوان بینایی
visual yellow	زرد بینایی
visual axis	محور بینایی
visual acuity	تیزی بینایی
visive	وابسته به بینایی
vision test	ازمون بینایی
the sense of sight	حس بینایی یا باصره
scotopia	بینایی در تاریکی
visual purple	ارغوان بینایی
monochromatism	بینایی تک فامی
dichromatism	بینایی دوفامی
emmetropis	بینایی طبیعی
emmetropia	بینایی طبیعی
facial vision	بینایی صورتی
tunnel vision	بینایی کانونی
optic	وابسته به بینایی
far point	برد بینایی
discernment	بصیرت بینایی
field of vision	میدان بینایی
asthenopia	ضعف بینایی
trichromatism	بینایی سه فامی
optics	علم بینایی
test chart	لوحه بینایی سنجی
ametropia	نقص انکساری بینایی
optometric service	قسمت بینایی سنجی
perimeters	میدان سنج بینایی
perimeter	میدان سنج بینایی
scope	وسیله دیدبانی یا بینایی
xanthocyanopsia	بینایی زرد- ابی
astigmatism	ناهمخوانی بینایی استیگماتیسم
campimeter	میدان سنج بینایی
kenning	نگاه قدرت بینایی
manoptoscope	برتری سنج بینایی
optical instruments	الات وابسته به بینایی
perceptiveness	بینایی قوه مشاهده
paropsis	خراب شدن بینایی
hemeralopia	کمی بینایی در نور زیاد
his sight could p darkness	بینایی وی تاریکی رامی شکافت
orthoptic	وابسته به اصلاح نقص بینایی
orthoptic	درست کننده نقص بینایی
optometric service	بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
eye glass	شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress .	ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
red out	از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
spectroscopy	بینایی بین طیف بین
spectroscope	بینایی بین طیف بین