English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
interrace بین نژادهای مختلف
interracial بین نژادهای مختلف
Search result with all words
intermarriage ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
cosmopolis شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
interbreed نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
polyphyletic از نژادهای مختلف
Other Matches
semitic peoples نژادهای سامی
colored نژادهای غیرسفید پوست
coloured نژادهای غیرسفید پوست
charting شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
bussed خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous مختلف الجنس و مختلف النوع
profile امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
ethnography تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
highway خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
divergent مختلف
variegated مختلف
off مختلف
dissimilar مختلف
sundry مختلف
various مختلف
disparate مختلف
diverse مختلف
discrepant مختلف
varying مختلف
miscellaneous مختلف
heterochromatic مختلف اللون
half breed از نژاد مختلف
asynchronous مختلف الزمان
polyphyletic مختلف الاجداد
half caste ازنژاد مختلف
miscellaneous works کارهای مختلف
diverse مختلف مخالف
diversely به اشکال مختلف
variant گوناگون مختلف
variate مختلف کردن
two discrepant stories دو حکایت مختلف
variously بطور مختلف
several جدا مختلف
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
play off <idiom> رفتار مختلف با اشخاص
The various strata of society. طبقات مختلف اجتماع
internationals مربوط به کشورهای مختلف
diversiform دارای اشکال مختلف
stock market بورس کالاهای مختلف
disjunctive دارای دو شق مختلف فصلی
stock markets بورس کالاهای مختلف
international مربوط به کشورهای مختلف
miscellanist نویسنده مطالب مختلف
multifarious دارای انواع مختلف
holdall جعبه اسبابهای مختلف
syntax هم اهنگی قسمتهای مختلف
holdalls جعبه اسبابهای مختلف
intercollegiate بین کالجهای مختلف
stages مراحل مختلف یک موشک
run around <idiom> گردش درمناطق مختلف
stage مراحل مختلف یک موشک
heterochromatic دارای رنگهای مختلف
eccentric مختلف المرکز بودن
processes مراحل مختلف چیزی
eccentrics مختلف المرکز بودن
process مراحل مختلف چیزی
plugs ورودی که به وسایل مختلف
team tennis بازیهای مختلف تنیس
rank and file شئون مختلف نظامی
variform گوناگون مختلف الشکل
various books کتابهای گوناگون یا مختلف
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
plugging ورودی که به وسایل مختلف
plug ورودی که به وسایل مختلف
varisized دارای اندازههای مختلف
byte کامپیوتر با طول کلمه مختلف
catamaran قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
general purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف
catamarans قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
interdisciplinary مربوط به رشتههای مختلف علمی
adapter دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
polytechnic وابسته به علوم عملی مختلف
polytechnics وابسته به علوم عملی مختلف
middling اجناس مختلف از درجه متوسط
interstate بین ایالتها وکشورهای مختلف
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
interstates بین ایالتها وکشورهای مختلف
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
bipolar تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
allomorph تصاریف مختلف کلمه یا فعل
fun house محل سرگرمی وتفریحات مختلف
FTAM بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
stochastic دارای تغییردر مواقع مختلف
walleyed انواع مختلف اردک ماهی
cat's cradle ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
outcross امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
walleye انواع مختلف اردک ماهی
caste طبقات مختلف مردم هند
castes طبقات مختلف مردم هند
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
syncretic تلفیق کننده عقاید مختلف
gathered دریافت داده از منابع مختلف
scatter around <idiom> غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
multi rate meter کنتور با چند نرخ مختلف
polytechnical وابسته به علوم عملی مختلف
bytes کامپیوتر با طول کلمه مختلف
homonymous دارای دویاچند معنی مختلف
gather دریافت داده از منابع مختلف
pantheon معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
sprint relay مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
families محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
family محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
halftone عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftones عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
polytechnics وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
circuit training انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
polytechnic وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnical وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
all purpose machine دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
pantheons معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
point سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
packaged گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packages گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
eurybathic قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
multiplex داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
integration یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
separate opinion رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
topology روش اتصال عناصر مختلف شبکه
variations of temperature اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
inequilateral دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
masking عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
package گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
collections عمل دریافت داده از منابع مختلف
country file را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
collection عمل دریافت داده از منابع مختلف
playback rate scale factor صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
variance اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
teratoma تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
intermarried ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
varriform دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
interrogation ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
interrogations ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
bussing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
collages اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
intermarries ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
intermarry ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarrying ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
bus رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
bused رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
assembly قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
busing رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussed رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
collage اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
feeds وسیلهای که ایستگاههای مختلف را وارد کامپیوتر میکند
portable که روی کامپیوترهای مختلف قابل استفاده اند
cankerworm نوزاد مختلف حشراتی که افت گیاهان اند
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
adhesion آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
parquetry منبت کاری فرش کف اطاق با چوبهای مختلف
collect transfer بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com