English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
English Persian
seasonal unemployment بیکاری فصلی
Other Matches
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
unemployment compensation پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
okuns law براساس این قانون رابطه نزدیکی بین تغییرات نرخ بیکاری وافزایش تولید واقعی وجوددارد . اوکان نشان میدهد که در امریکا برای کاهش 1درصد نرخ بیکاری تولیدواقعی باید معادل 3درصدافزایش یابد
capitular فصلی
seasonal فصلی
disjunctive فصلی
seasonally فصلی
seasonal worker کارگر فصلی
seasonal work کار فصلی
seasonal variations تغییرات فصلی
seasonal storage مخزن فصلی
seasonal index شاخص فصلی
seasonal fluctuations نوسانات فصلی
ephemeral stream رود فصلی
seasonal fluctuation نوسانات فصلی
seasonal adjustments تعدیلهای فصلی
actual state of affairs اوضاع فصلی
season tickets بلیط فصلی
campaign مسابقههای فصلی
seasonal adjustment تعدیلات فصلی
campaigns مسابقههای فصلی
campaigning مسابقههای فصلی
campaigned مسابقههای فصلی
season ticket بلیط فصلی
allergic rhinitis [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
disjunctive دارای دو شق مختلف فصلی
hayfever [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
hay fever [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
pollinosis [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
pollenosis [med.] حساسیت فصلی [پزشکی]
to prefix a chapter to a book فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
idless بیکاری
inoccupation بیکاری
sloth بیکاری
idly به بیکاری
unemployment بیکاری
vacations بیکاری
vacation بیکاری
idleness بیکاری
down time زمان بیکاری
frictional unemployment بیکاری اصطکاکی
off hours ساعات بیکاری
mass unemployment بیکاری انبوه
unemployment insurance بیمه بیکاری
disguised unemployment بیکاری نامرئی
disguised unemployment بیکاری پنهان
cyclical unemployment بیکاری دورانی
cyclical unemployment بیکاری ادواری
chronic unemployment بیکاری مزمن
an off day روز بیکاری
structural unemployment بیکاری ساختاری
structural unemployment بیکاری بنیادی
residual unemployment بیکاری باقیمانده
unemployment rate نرخ بیکاری
rate of unemployment نرخ بیکاری
intellectual unemployment بیکاری تحصیلکرده ها
latency زمان بیکاری
unemployment inflation dilemma معمای بیکاری
marginal unemployment بیکاری نهائی
idle hours ساعتهای بیکاری
hidden unemployment بیکاری پنهان
In ones spare time . دروقت بیکاری
jobless وابسته به بیکاری
voluntary unemployment بیکاری ارادی
technological unemployment بیکاری فنی
dole حق بیمه ایام بیکاری
unemployment fund صندوق تامین بیکاری
idleness بیکاری تنبلی بطالت
vacant hours ساعات بیکاری یا فراغت
kief بنگ کیف بیکاری
inactively از روی بیکاری بطورغیرفعال
idlesse بیکاری تنبلی بطالت
natural unemployment rate نرخ بیکاری طبیعی
involuntary unemployment بیکاری غیر ارادی
quantity of leisure مقدار ساعات بیکاری
lay off فصل کم کاری دوره بیکاری
technological unemployment بیکاری ناشی ازپیشرفتهای فنی
idle time دوره فترت زمان بیکاری
inflationary gap بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
unemployment benefit کمک دریافتی در دوران بیکاری
Time hangs heavily on my hands. از زور بیکاری حوصله ام سر رفته
leisure hours ساعات فراغت یا بیکاری هنگام فرصت
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
I am obsessed by fear of unemployment . تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
mondayish بیحال در روز دوشنبه بواسطه بیکاری یکشنبه خسته از کار
frictional unemployment بیکاری کوتاه مدت که در نتیجه تحرک ناقص نیروی کار
enzootic مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
gandey dancer کارگر فصلی کارگر سیار
begger my neighbour policy سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
new deal برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com