Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
Other Matches
spiriting
مشروبات الکلی
spirit
مشروبات الکلی
spirits
مشروبات الکلی
alcohol
هرنوع مشروبات الکلی
boozing
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
boozes
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
speakeasy
محل فروش مشروبات الکلی قاچاق
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
swizzle
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
boozed
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
booze
مشروبات الکلی بحد افراط نوشیدن
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
acnerosacea
ورم و سرخی صورت وبینی در اثر افراط در صرف مشروبات الکلی
intemperance
بی اعتدالی
inordinacy
بی اعتدالی
insobriety
بی اعتدالی
inordinateness
بی اعتدالی
excess
افراط بی اعتدالی
excesses
افراط بی اعتدالی
immoderacy
بی اعتدالی نامحدودی
immoderation
بی اعتدالی زیادتی
tropical year
سال اعتدالی
average propensity to consume
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
menshevism
سوسیالیزم اعتدالی bolshevism
inclemency
بی اعتدالی فقدان ملایمت
nimiety
حشو و زواید بی اعتدالی
extravagances
زیاده روی بی اعتدالی
extravagance
زیاده روی بی اعتدالی
crapulence
زیاده روی درخوردونوش بی اعتدالی
al cololic drinks
مشروبات
power consumer
مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
moonlights
مهتاب مشروبات
moonlighted
مهتاب مشروبات
home brew
مشروبات خانگی
moonlighting
مهتاب مشروبات
moonlight
مهتاب مشروبات
home-brew
مشروبات خانگی
sappy
کودن معتاد به مشروبات
pops
ترکیدن مشروبات گاز دار
milk punch
مشروبات مخلوط با شیر وقند
pop
ترکیدن مشروبات گاز دار
popped
ترکیدن مشروبات گاز دار
sour mash
غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
mull
معطر کردن وبعمل اوردن مشروبات
rumrunner
ادم یا قایق مخصوص حمل مشروبات قاچاق
lushest
الکلی
lushes
الکلی
lusher
الکلی
lush
الکلی
alcoholics
الکلی
alcoholic
الکلی
boozing
مشروب الکلی
alcohol thermometer
دماسنج الکلی
spirit lamp
چراغ الکلی
alcohol lamp
چراغ الکلی
alcohol burner
چراغ الکلی
boozes
مشروب الکلی
liquors
مشروب الکلی
booze
مشروب الکلی
delirium tremens
جنون الکلی
boozed
مشروب الکلی
spirit thermometer
دماسنج الکلی
non-alcoholic
<adj.>
غیر الکلی
dipsomania
جنون الکلی
dt's
هذیان الکلی
an alcoholic liquor
نوشابه الکلی
liquor
مشروب الکلی
alcoholic paranoid
پارانوئید الکلی
jimjams
هذیان الکلی
alcoholic intoxication
مسمومیت الکلی
alcoholic fermentation
تخمیر الکلی
soft drink
نوشابه غیر الکلی
alcoholic hallucinosis
توهم زدگی الکلی
soft drinks
نوشیدنی غیر الکلی
soft drink
نوشیدنی غیر الکلی
off-licences
فروشگاه نوشابههای الکلی
off-licence
فروشگاه نوشابههای الکلی
firewater
نوشابه الکلی قوی
alcoholic psychosis
روان پریشی الکلی
frutex
شراب شربت الکلی
soda pop
نوشیدنی غیر الکلی
john barleycorn
مشروب الکلی خانگی
stimulants
مشروب الکلی انگیزه
alcoholic dementia
زوال عقل الکلی
acute alcoholic intoxication
مسمومیت حاد الکلی
stimulant
مشروب الکلی انگیزه
delirium tremens
روان اشفتگی الکلی
alcoholic blackout
یاد زدودگی الکلی
bone dry
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
dipsomania
میل مفرط به نوشابههای الکلی
red-nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
drinker’s nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
nonalcoholic drinks
نوشیدنی های غیر الکلی
boozer's nose
آدم الکلی
[اصطلاح روزمره]
ratafia
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ratafee
مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
ginger ale
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
temperance
طرفداری از منع نوشابههای الکلی خودداری
ginger ales
نوعی نوشابه غیر الکلی گازدار
eye water
خلط چشم یکجورنوشابه الکلی که انرامیگویند
swats
ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
bartender
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartenders
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
apTritif
نوشیدنی الکلی که قبل از غذا نوشیده میشود
dipsomaniac
کسیکه میل مفرط بنوشابههای الکلی دارد
soda water
مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
rosolio
یکجور شربت الکلی یانوشابه نیرو بخش
bone dry
جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
tom collins
نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
aperitif
نوشابهء الکلی که بعنوان محرک اشتها قبل از غذامی نوشند
chaser
آب میوه یا آبجو
[ یا نوشیدنی کم الکلی]
که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
mead
نوشابه الکلی مرکب از عسل واب ومالت وماده مخمر شهد اب
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
grainer
و غیره
exoskeleton
مو و غیره
whatnot
غیره
etcetera
و غیره
collective goods
پارک و غیره
fallow
غیره مزروع
queueing
صف اتوبوس و غیره
queued
صف اتوبوس و غیره
track and field
دیسک و غیره
queue
صف اتوبوس و غیره
etc
مخفف و غیره
queues
صف اتوبوس و غیره
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
nieces
دختربرادر یا خواهر و غیره
smudgy
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
kymograph
انقباض عضلات و غیره
infrastucture
راه اهن و غیره
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
smudgiest
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgier
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
niece
دختربرادر یا خواهر و غیره
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
ushered
راهنمایا کنترل سینماو غیره
needling
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
usher
راهنمایا کنترل سینماو غیره
dialed
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
needle
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
dialled
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dials
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dial
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
needles
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
needled
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
take-home pay
مزد پس از کسر مالیات و غیره
whippletree
تیر مال بنددرشکه و غیره
wheal
ورم جای شلاق و غیره
eviscerate
روده یا چشم و غیره رادراوردن
bake
پختن
[نان و کیک غیره]
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
ushers
راهنمایا کنترل سینماو غیره
upholsterer
خیاط رومبلی و پرده و غیره
ushering
راهنمایا کنترل سینماو غیره
venom
زهر مار و عقرب و غیره
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
keratosis
شاخی شدن پوست و غیره
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
goodies
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
main motion
[at a party conference etc.]
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
canvasser
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
goody
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
veneer
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
depigmentation
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
nutshell
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
malfunction
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
wracks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wheeler-dealers
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
emergencies
امر فوق العاده و غیره منتظره
wracked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
plating
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com