Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 27 (5 milliseconds)
English	Persian
anarchy	بی حکومتی
Search result with all words
totalitarianism	سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
republic	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics	حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
dictatorship	حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
dictatorships	حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
theocracies	حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracy	حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
governmental	حکومتی
gubernatorial	مربوط به فرماندار یافرمانداری حکومتی
bureaucreacy	رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
corporative state	حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
government circles	دوایر حکومتی
government house	اداره حکومتی
gynaecocracy	حکومتی که دردست اناث باشد
isocracy	حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
mixed government	حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
oligarchic	وابسته به حکومتی که بدست چند تن اداره میشود
oligarchical	وابسته به حکومتی که بدست چندتن اداره میشود
oligrachy	حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
oligrachy	هیات حاکمه حکومتی با عده معدود
polygarchy	حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
representative government	حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
belonging to the state <adj.>	حکومتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.>	حکومتی
governmental <adj.>	حکومتی
national [state, federal state] <adj.>	حکومتی
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com