Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (3 milliseconds)
English	Persian
irreflexive	بی خیال بدون بازتاب
Other Matches
plantar reflex	بازتاب کف پا
reflex	بازتاب
echoed	بازتاب
reflectors	بازتاب
echoes	بازتاب
echoing	بازتاب
reflexes	بازتاب
echo	بازتاب
reflection	بازتاب
reflector	بازتاب
reflexion	بازتاب
informally	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
chain reflex	بازتاب زنجیرهای
salivary reflex	بازتاب بزاقی
cranial reflex	بازتاب جمجمهای
bragg reflection	بازتاب پراگ
coefficient of reflection	ضریب بازتاب
crossed reflex	بازتاب متنافر
conditioned reflex	بازتاب شرطی
rossolimo reflex	بازتاب روسولیمو
rooting reflex	بازتاب گونه
static reflex	بازتاب تعادل
reflexology	بازتاب شناسی
righting reflex	بازتاب تعادل
spinal reflex	بازتاب نخاعی
stretch reflex	بازتاب کشیدگی
flashback	بازتاب اشعه
flashbacks	بازتاب اشعه
reflecting	بازتاب دادن
reflects	بازتاب دادن
abdominal reflex	بازتاب شکمی
achilles jerk	بازتاب اشیل
achilles reflex	بازتاب اشیل
albedo	نمار بازتاب
albedo	توان بازتاب
angle of reflaction	زاویه بازتاب
reflection angel	زاویه بازتاب
babinski reflex	بازتاب بابینکسی
background reflection	بازتاب زمینهای
tendon reflex	بازتاب وتری
sucking reflex	بازتاب مکیدن
reflect	بازتاب دادن
reflexogenous zones	نواحی بازتاب زا
reflection	بازتاب اندیشه
reflection coefficient	ضریب بازتاب
flexion reflex	بازتاب خمش
reflectability	بازتاب پذیری
raster	شبکه بازتاب
pupillary reflex	بازتاب مردمک
prepotent reflex	بازتاب غالب
plane of reflection	صفحه بازتاب
reflex arc	کمان بازتاب
ground return	بازتاب زمینی
reflection of light	بازتاب نور
orienting reflex	بازتاب سوگیری
orientation reflex	بازتاب سوگیری
negative movement reflex	بازتاب گریز
law of reflection	قانون بازتاب
reflection law	قانون بازتاب
mass reflex	بازتاب کلی
reflection grating	توری بازتاب
reflex arc	قوس بازتاب
reflection plane	صفحه بازتاب
reflectometer	بازتاب سنج
reflexivity	بازتاب پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
reflex time	زمان بازتاب
reflex circuit	قوس بازتاب
reflex reserve	پس مانده بازتاب
reflector buoy	بویه بازتاب
unformed	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
pgr	بازتاب گالوانیکی- روانی
haab's pupillary reflex	بازتاب مردمکی هاب
reflects	بازتاب یافتن بازتابیدن
cutaneous secretory reflex	بازتاب تراوشی پوست
reflecting	بازتاب یافتن بازتابیدن
reflect	بازتاب یافتن بازتابیدن
patellar reflex	بازتاب پرش زانو
reflex latency	دوره نهفتگی بازتاب
knee jerk reflex	بازتاب پرش زانو
cutaneous pupillary reflex	بازتاب پوستی مردمک
grasping reflex	بازتاب چنگ زدن
phasic stretch reflex	بازتاب کشش مرحلهای
psychogalvanic reflex	بازتاب گالوانیکی- روانی
positive movement reflex	بازتاب حرکت گرایشی
bechterev mendel reflex	بازتاب بختریف- مندل
audi	بازتاب دیداری- شنیداری
consensual eye reflex	بازتاب همخوان چشم
startle reflex	بازتاب یکه خوردن
blinking reflex	بازتاب پلک زدن
eye blink reflex	بازتاب پلک زدن
unconditioned reflex	بازتاب غیر شرطی
flattest	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
mirror	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrors	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored	دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
Taoism	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous	بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand	بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed	بدون اضطراب بدون کشش
unbranched	بدون انشعاب بدون شعبه
ideology	خیال
freewheeling	بی خیال
plans	خیال
phantoms	خیال
ideologies	خیال
phantom	خیال
humors	خیال
designs	خیال
notion	خیال
notions	خیال
wraith	خیال
wraiths	خیال
hallucination	خیال
hallucinations	خیال
carefree	بی خیال
fiction	خیال
fictions	خیال
plan	خیال
humored	خیال
fancied	خیال
fancies	خیال
fanciest	خیال
fancy	خیال
fancying	خیال
conceptualization	خیال
doubleganger	خیال
fantasm	خیال
fata morgana	خیال
phantasy	خیال
phantasma	خیال
idealogy	خیال
whims	خیال
whim	خیال
humoring	خیال
humour	خیال
humoured	خیال
humouring	خیال
humours	خیال
fantasies	خیال
fantasy	خیال
apparition	خیال
apparitions	خیال
notional	خیال
get off	بی خیال شدن
figment	خیال
figments	خیال
mind	خیال
minding	خیال
minds	خیال
spectrum	خیال
inapprehensive	بی خیال
intentions	خیال
intention	خیال
design	خیال
dump	خیال
going to	خیال داشتن
uneasily	پریشان خیال
autism	خیال پرستی
he changed his mind	از ان خیال منصرف شد
absent-mindedly	پریشان خیال
he thought	خیال می کرد
idea	فکر خیال
Utopia	وهم و خیال
Utopias	وهم و خیال
ideas	فکر خیال
spectres	خیال وفکر
puzzleheaded	اشفته خیال
chimaera	خیال واهی
spectre	خیال وفکر
revery	خیال واهی
absent-minded <idiom>	فراموش خیال
scatter brained	پریشان خیال
revery	خیال خام
futurism	خیال پرستی
cloud castle	خیال خام
sitting duck <idiom>	بی خیال نشستن
ghosts	جان خیال
ghost	جان خیال
absent-minded	پریشان خیال
absent minded	پریشان خیال
vision	خیال تصور
abstracted	پریشان خیال
impressions	عقیده خیال
impression	عقیده خیال
specters	خیال وفکر
absent	پریشان خیال
i intend to stay here	خیال دارم که ...
ideate	خیال کردن
uneasy	پریشان خیال
ideation	خیال اندیشی
chimera	خیال واهی
day dreaming	خیال پروری
humor	خیال مزاح

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com