English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
English Persian
unheard of بی سابقه کس نشنیده
Other Matches
unheard نشنیده
Well what do you know!Well i never! بحق چیزهای نشنیده !
It is quite unprecedented. بی سابقه است ( سابقه ندارد )
shafts سابقه
shaft سابقه
acquaintances سابقه
acquaintance سابقه
scape سابقه پر
unprecedentedly بی سابقه
unprecedented بی سابقه
past سابقه
scape سابقه
precedential سابقه شو
it served as a precedent سابقه شد
ensample سابقه
track record سابقه
intellect سابقه
prehistory سابقه
contexts سابقه
context سابقه
track records سابقه
record سابقه
background سابقه
precedents سابقه
intellects سابقه
precedent سابقه
backgrounds سابقه
antecedent سابقه
antecedents سابقه
grey headed سابقه دار
record of service سابقه خدمت
precedential سابقه درست کن
histogram سابقه نما
stock record سابقه موجودی
as much as never before <adv.> به اندازه بی سابقه
as never before <adv.> بطور بی سابقه
precedented سابقه دار
precedency امتیاز سابقه
freedom from evil record عدم سو سابقه
bad record سوء سابقه
record سابقه مدرک
precedence امتیاز سابقه
infamy افتضاح سابقه بد
history سابقه پیشینه
histories سابقه پیشینه
precedents سابقه داشتن
precedent سابقه داشتن
stare decisis قاعده سابقه
It is base on a precedent. مسبوق به سابقه است
To set(create,establish)a precedent. ایجاد سابقه کردن
record صورت جلسه سابقه
case history سابقه مرض ودرمان
case histories سابقه مرض ودرمان
old hands ادم با سابقه و مجرب
unheard بی سابقه توجه نشده
squall باد بی سابقه وشدید
squalls باد بی سابقه وشدید
seeded بازیکن سابقه دار
record مدرک کتبی سابقه
form سابقه فعالیت اسب
formed سابقه فعالیت اسب
forms سابقه فعالیت اسب
known to the police دارای سابقه در شهربانی
old hand ادم با سابقه و مجرب
To be an old hand at something. درکاری سابقه وتجربه داشتن
there is no precedent for this این چیز سابقه ندارد
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
honorable discharge ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
He has a poor service record in this company. دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
vendor rating رده بندی فروشندگان براساس سابقه انها
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
we cannot trace the petitioner نمیتوانم سابقه عرضحال دهنده را پیدا کنم
dye analysis [آنالیز کردن رنگینه های بکار رفته در فرش جهت تعیین طول عمر فرش و سابقه تاریخی نوع رنگینه]
Ushak medallion ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Khotan rug فرش ختن [این شهر در جنوب ترکستان چین واقع می باشد و سابقه سیصد ساله در فرش بافی دارد. اکثر لچک های ترنجی را منسوب به این منطقه می دانند و از پودهای پشمی و گاه نخ های زربفت در طرح ها استفاده می شود.]
Tibet تبت [این ناحیه با کشورهای چین، هند و نپال همسایه بوده و فرش آن بیشتر تحت تاثیر چین قرار داشته است.سابقه فرش بافی در آن حدود سیصد سال می باشد. نقش ببر از طرح های اصلی فرش تبت است.]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com