English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
English Persian
listlessness بی علاقگی بی میلی
Search result with all words
to roll one's eyes <idiom> نشان دادن بی میلی [بی علاقگی] به انجام کاری [اصطلاح مجازی]
Other Matches
disinterestedness بی علاقگی
apathy بی علاقگی
apathy بی علاقگی
inappetence بی علاقگی
indifference بی علاقگی
unconcern بی علاقگی
emotionlessness بی علاقگی
stupidness بی علاقگی
half hearted از روی بی علاقگی
list lessly از روی بی علاقگی
incivism بی علاقگی به میهن
lightly ازروی بی علاقگی
stupidity کند ذهنی بی علاقگی
lethargy خواب مرگ بی علاقگی
indifferently از روی خونسردی یا بی علاقگی
stupidities کند ذهنی بی علاقگی
disinterestedly ازروی بی طرفی یابی علاقگی
indifference to any thing خون سردی یا بی علاقگی نسبت به چیزی
indisposedness بی میلی
milli میلی
inappetence بی میلی
reluctancy بی میلی
dismay بی میلی
disrelish بی میلی
discretional میلی
disinclination بی میلی
disaffection بی میلی
grudges بی میلی
grudged بی میلی
grudge بی میلی
unwillingness بی میلی
reluctance بی میلی
indisposition بی میلی
indispositions بی میلی
dismaying بی میلی
disapprobation بی میلی
dismays بی میلی
dismayed بی میلی
lassitude بی میلی
millimicrosecond میلی میکروثانیه
millisecond میلی ثانیه
millivolt میلی ولت
milliroentgen میلی رونتگن
mmn میلی میکرون
mv میلی ولت
reluct بی میلی نشاندادن
millimicron میلی میکرون
millimeter میلی متر
inclination compass قطبنمای میلی
half heartedness بی میلی سردی
millibar میلی بار
m.h. میلی هانری
anaphrodisia بی میلی جنسی
unwillingly از روی بی میلی
mh میلی هنری
millihenry میلی هنری
milisecond میلی ثانیه
afraid از روی بی میلی
milliammeter میلی امپرسنج
milliampere میلی امپر
distaste بی میلی بدامدن
ribbed میل میلی
deprecatory حاکی از نارضایتی یا بی میلی
hang back بی میلی نشان دادن
with a bad grace به اکراه ازروی بی میلی
millivoltmeter میلی ولت سنج
milliequvalent weight وزن هم ارز میلی گرمی
impenitence بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
my unwillingness to study بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
howtar خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
ontos تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
parliamentary train قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours. ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
gauging rod میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
PhotoCD استاندارد ذخیره سازی نگاتیوها یا قط عات فتوگرافیک میلی متی به صورت دیجیتال روی ROM-CD
apophasis افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
reluctate مقابله کردن بی میلی کردن
dusters توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
duster توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com