English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3 milliseconds)
English Persian
unrivalled بی مانند بی نظیر
without a rival بی مانند بی نظیر
without comparison بی مانند بی نظیر
without example بی مانند بی نظیر
without parallel بی مانند بی نظیر
Search result with all words
ensample مانند نظیر
uniue بی مانند بی نظیر یکتا یگانه فرد
Other Matches
Bijection نگاشت یک به یک یا نظیر به نظیر
unrivaled بی نظیر
analog نظیر
analogues نظیر
corresponding نظیر به نظیر
unprecedented بی نظیر
analogue نظیر
correlative نظیر
matches نظیر
inapproachable بی نظیر
makes نظیر
homologue نظیر
homolog نظیر
make نظیر
match نظیر
nonpareil بی نظیر
comparable نظیر
one of a kind <adj.> بی نظیر
unexampled بی نظیر
tally نظیر
unparalleled بی نظیر
inimitable بی نظیر
unbeatable بی نظیر
exemplars نظیر
world beater بی نظیر
tallying نظیر
tallies نظیر
tallied نظیر
exemplar نظیر
incomparable بی نظیر
unprecedentedly بی نظیر
unequaled بی نظیر
synoptic هم نظیر
rivalling نظیر شبیه
unique بیمانند بی نظیر
uniquely بیمانند بی نظیر
nonesuch چیز بی نظیر
rivals نظیر شبیه
likes نظیر بودن
rivaling نظیر شبیه
rivalled نظیر شبیه
mesterpiece کار بی نظیر
rivaled نظیر شبیه
likes نظیر همانند
like نظیر بودن
rival نظیر شبیه
liked نظیر همانند
like نظیر همانند
liked نظیر بودن
paralleling نظیر مطابق بودن با
paralleled نظیر مطابق بودن با
It is unque . It is matchless. بی لنگه است (بی نظیر )
parallelling نظیر مطابق بودن با
parallels نظیر مطابق بودن با
symmetry مراعات نظیر تشابه
parallelled نظیر مطابق بودن با
parallel نظیر مطابق بودن با
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
She is a nonpareil in poetry او [زن] در هنر شاعری بی نظیر است.
correlative بهم پیوسته جفت نظیر
suction lift ارتفاع نظیر مکش در پمپ
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
green manure گیاهانی نظیر شبدرکه جهت تقویت زمین کشت میشوند
dialectic روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
academe فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
characteristic diagram for the steel دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
characteristic diagram for the concrete دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
occupational disease امراض شغلی [نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
rag rug قالیچه چهل تکه [در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
myrtle formed اس مانند
unequaled بی مانند
unapproachable بی مانند
string نخ مانند
fulidal اب مانند
analogue مانند
threadlike نخ مانند
analogous مانند
encephaloid مخ مانند
pipelike نی مانند
arundinaceous نی مانند
as مانند
lambdoid مانند
floriform گل مانند
analog مانند
analogues مانند
without an e. بی مانند
plumose پر مانند
anthoid گل مانند
similiar مانند
inimitable بی مانند
argillaceous گل مانند
argillaceous رس مانند
unparalleled بی مانند
unequalled بی مانند
feathery پر مانند
incomparable بی مانند
similar مانند
fluty نی مانند
blotchy لک مانند
tendinous بی مانند
liplike لب مانند
tough پی مانند
simulant مانند
mammilary مانند
unprecedentedly بی مانند
aquiform اب مانند
etc و مانند آن
mammilliform مانند
capitate مانند سر
unprecedented بی مانند
womanlike زن مانند
foggy مانند مه
foggiest مانند مه
foggier مانند مه
castellated دژ مانند
impish جن مانند
etcetera و مانند ان
uniquely بی مانند
frothy کف مانند
nearer مانند
inapproachable بی مانند
tougher پی مانند
toughest پی مانند
icily یخ مانند
near مانند
near- مانند
neared مانند
nearest مانند
nearing مانند
nears مانند
capillaceous مانند نخ
unique بی مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
goatish بز مانند
reedy نی مانند
penniform پر مانند
and so on و مانند ان
filiform نخ مانند
plumelike پر مانند
after the example of مانند
vide مانند
gypsiferous گچ مانند
thready نخ مانند
deltoid مانند دال
deiform خدا مانند
cuticular پوست مانند
dermoid پوست مانند
cystoid مانند مثانه
ravined کلاغ مانند
dermatoid پوست مانند
digitiform انگشت مانند
ramiform شاخه مانند
parchmenty پوست مانند
benzenoid بنزن مانند
disclike صفحه مانند
culicoid پشه مانند
discoid صفحه مانند
dermoidal پوست مانند
dendriform مانند درخت
rattish موش مانند
deltoideus مانند دال
cucullated مانند خودیاباشلق
reeding طرح نی مانند
discoid قرص مانند
sciuroid سنجاب مانند
brach تازی مانند
scopulate کلاله مانند
bursiform کیسه مانند
bursiform کیف مانند
butyric کره مانند
cadaveric لاشه مانند
campanulate زنگ مانند
canaliculate ابراه مانند
cancellate شبکه مانند
carneous گوشت مانند
carunculate مانند لحیمه
ceraceous مانند موم
ceratoid شاخ مانند
lamblike بره مانند
boxy جعبه مانند
seamilike درز مانند
as ever مانند همیشه
similize مانند کردن
as usual مانند همیشه
shrubby مانند گلچین
asteroidal مانند ستاره
auriform گوش مانند
baccate توت مانند
shelflike تاقچه مانند
sheetlike ورقه مانند
shadowlike سایه مانند
seedlike بذر مانند
billowy موج مانند
boll برامدگی مانند
bosomy پستان مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com