Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
English
Persian
distaste
بی میلی بدامدن
Other Matches
milli
میلی
dismayed
بی میلی
dismaying
بی میلی
dismays
بی میلی
disrelish
بی میلی
disapprobation
بی میلی
discretional
میلی
inappetence
بی میلی
indisposedness
بی میلی
dismay
بی میلی
lassitude
بی میلی
reluctancy
بی میلی
unwillingness
بی میلی
grudge
بی میلی
grudged
بی میلی
disaffection
بی میلی
grudges
بی میلی
reluctance
بی میلی
disinclination
بی میلی
indispositions
بی میلی
indisposition
بی میلی
millibar
میلی بار
milliampere
میلی امپر
milliammeter
میلی امپرسنج
mv
میلی ولت
millimeter
میلی متر
millimicrosecond
میلی میکروثانیه
milliroentgen
میلی رونتگن
millisecond
میلی ثانیه
millivolt
میلی ولت
reluct
بی میلی نشاندادن
mmn
میلی میکرون
millimicron
میلی میکرون
milisecond
میلی ثانیه
afraid
از روی بی میلی
unwillingly
از روی بی میلی
ribbed
میل میلی
anaphrodisia
بی میلی جنسی
half heartedness
بی میلی سردی
millihenry
میلی هنری
mh
میلی هنری
inclination compass
قطبنمای میلی
m.h.
میلی هانری
listlessness
بی علاقگی بی میلی
with a bad grace
به اکراه ازروی بی میلی
millivoltmeter
میلی ولت سنج
hang back
بی میلی نشان دادن
deprecatory
حاکی از نارضایتی یا بی میلی
milliequvalent weight
وزن هم ارز میلی گرمی
impenitence
بی میلی نسبت بتوبه توبه ناپذیری
my unwillingness to study
بی میلی من نسبت بتحصیل بیزازی من از تحصیل
ontos
تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
howtar
خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
parliamentary train
قطار راه اهنی که میلی یک PENNY بیشتر از مسافرنمیگیرد
to roll one's eyes
<idiom>
نشان دادن بی میلی
[بی علاقگی]
به انجام کاری
[اصطلاح مجازی]
The capacity of a battery is typically expressed in milliamp-hours.
ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
gauging rod
میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
PhotoCD
استاندارد ذخیره سازی نگاتیوها یا قط عات فتوگرافیک میلی متی به صورت دیجیتال روی ROM-CD
apophasis
افهار مطلبی درعین حالی که گوینده بی میلی خود را نسبت به افهار ان بیان داشته
reluctate
مقابله کردن بی میلی کردن
dusters
توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
duster
توپ 04 میلی متری ضدهوایی داستر نوعی توپ ضدهوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com