English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
English Persian
communication theory تئوری مخابرات
Other Matches
communication operation instructions (co دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
thebe تئوری
theories تئوری
theory تئوری
theoretical تئوری
switching theory تئوری سوئیچینگ
theoretical gravity گرانش تئوری
theorizer تئوری باف
set theory تئوری مجموعه ها
theory of fault تئوری تقصیر
a priori تئوری و نظری
two person zero sum game در تئوری بازیها
energy theorem تئوری انرژی
heam yoei vooly تئوری قدرت
graph theory تئوری گراف
game theory تئوری بازی
field theory تئوری میدان ها
electron theory تئوری الکترونی
poisson theory تئوری پویسن
decision theory تئوری تصمیم
quantum theory تئوری کوانتوم
labor theory of value تئوری ارزش کار
theoretician ویژه گردر تئوری
theoreticians ویژه گردر تئوری
pure strategy استراتژی مطلق در تئوری بازیها
two person game بازی دو نفره در تئوری بازیها
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
tangent modules theory تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
So much for theory! <idiom> به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
zero sum game بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
conical flow تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
permanent income hypothesis مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
atomic theory فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
communication مخابرات
electric communication مخابرات
telecommunication network شبکه مخابرات
subscriber line خط مشترک [مخابرات]
panel code کد پرده مخابرات
marking panel پرده مخابرات
radiographic مخابرات رادیویی
telecommunication traffic ترافیک مخابرات
telecommunication technique تکنیک مخابرات
signal panel پرده مخابرات
signal corps قسمت مخابرات
signal corps رسته مخابرات
signal communications ارتباط و مخابرات
signal center مرکز مخابرات
signal bridge پل مخابرات ناو
signal axis محور مخابرات
data link محور مخابرات
transmission مخابرات ارسال
signaled رسته مخابرات
telecommunications مخابرات تلگرافی
signalled رسته مخابرات
communication technician تکنیسین مخابرات
communication receiver گیرنده مخابرات
communication ارتباط و مخابرات
communication engineering مهندسی مخابرات
communication center مرکز مخابرات
communication engineer مهندس مخابرات
transmission مخابره مخابرات
signal رسته مخابرات
intercom مخابرات داخلی
transmissions مخابره مخابرات
interphone مخابرات داخلی
communications ارتباط و مخابرات
intercoms مخابرات داخلی
transmissions مخابرات ارسال
panel پرده مخابرات
panels پرده مخابرات
intercept نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepted نفوذکردن در شبکه مخابرات
area signal center مرکز مخابرات منطقه
digital subscriber line [DSL] خط مشترک دیجیتال [مخابرات ]
cordless [cordless telephone] تلفن بی سیم [مخابرات]
cordless phone تلفن بی سیم [مخابرات]
panel پرده شبکه مخابرات
panels پرده شبکه مخابرات
signal علایم مخابراتی مخابرات
signaled علایم مخابراتی مخابرات
signalled علایم مخابراتی مخابرات
strangle در مخابرات یعنی دستگاه
cordless telephone تلفن بی سیم [مخابرات]
communication network شبکه ارتباط و مخابرات
standing operating procedures روش جاری مخابرات
communication and electronics رسته مخابرات و الکترونیک
helio ایینه ویژه مخابرات
signal operation instruction دستور کار مخابرات
intercommunication مخابرات داخلی یکان
master station پست اصلی مخابرات
intercepting نفوذکردن در شبکه مخابرات
communication chief رئیس مخابرات یکان
communication technician تعمیر کارفنی مخابرات
intercepts نفوذکردن در شبکه مخابرات
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
cordless telephone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
spring loaded فنری کلید ناپایدار در مخابرات
cordless [cordless telephone] گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
sign off علایم ختم مخابرات یامکالمات
cordless phone گوشی تلفن بی سیم [مخابرات]
wigway ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
asymmetric digital subscriber line [ADSL] خط مشترک دیجیتال نامتقارن [مخابرات ]
teletypewriter دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
cryptofacility تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
phone extension شماره تلفن فرعی [مخابرات]
cryptocompromise تولید خطر برای مخابرات رمز
tele communication مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
radiograph پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
radiographs پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
communication deception گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
loran تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
demodulate از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
lights out علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
high bit-rate digital subscriber line [HDSL] خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا [مخابرات ]
teleprinter تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
phonopore اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
teleprinters تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
dial up line خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
saddle point منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
quantize با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
communication engineering تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com