English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (3 milliseconds)
English Persian
infra red تابشهای فروسرخ
infra-red تابشهای فروسرخ
Other Matches
infrared فروسرخ
electromagnetic radiation تابشهای الکترومگنتیک
terrestrial radiation تابشهای زمینی
plane polarized تابشهای الکترومگنتیک
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
wave guide هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
dose rate میزان متوسط تابشهای یونیزه کننده
telescopes وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescope وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
dosimeter وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
controlled environment محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com