Dictiornary-Farsi | تابع توانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
power function	تابع توانی


Other Matches

nests	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
infirmity	نا توانی
equipotentiality	هم توانی
ambidextrality	دو سو توانی
ambidexterity	دو سو توانی
impuissance	نا توانی
equivalence	1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stubbed	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbing	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
power law	قانون توانی
exponential curve	منحنی توانی
power spectrum	طیف توانی
power series	سری توانی [ریاضی]
Can you stay over night?	می توانی شب را با ما (نزد ما ) بمانی ؟
internal power	توانی که داخل هواپیما تولیدمیشود
Can you wait until tommorrow?	می توانی تافردا صبر کنی ؟
Can you prove it to me?	آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
Could you lend me some money ?	می توانی یک قدری به من پول قرض بدهی ؟
You can be sure of that!	در این مورد تو می توانی مطمئن باشی!
you can't have it both ways. <idiom>	نمی توانی هم خدا را بخواهی و هم خرما.
See if you can regulate the expenditures .	ببین می توانی هزینه ها رامنظم کنی
Could you watch my bag [for me] until I get back?	آیا می توانی مواظب کیف من باشی تا من بر گردم؟
You can lift the piano alone.	تنهائی نمی توانی پیانو رابلند کنی
Can you reckon the cost of the trip?	هزینه سفر رامی توانی حساب کنی ؟
See if you can unite the dead knot .	ببین این گره کور را می توانی باز کنی
exponent	شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند
exponents	شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند
re-entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
function code	کد تابع
function generator	تابع زا
functions	تابع
dependants	تابع
dependant	تابع
passives	تابع
adjective	تابع
subordinate	تابع
function	تابع
functioned	تابع
subordinating	تابع
subordinates	تابع
subordinated	تابع
follwer	تابع
amenable	تابع
subjects	تابع
accessory	تابع
incidents	تابع
subjecting	تابع
subjected	تابع
apanage	تابع
servitor	تابع
ancillary	تابع
citizen	تابع
citizens	تابع
suffragan	تابع
subordinative	تابع
incident	تابع
subsidiary	تابع
subservient	تابع
subsidiaries	تابع
dependent	تابع
subject	تابع
tributary	تابع
subalterns	تابع
adjectives	تابع
subaltern	تابع
passive	تابع
sequela	تابع
tributaries	تابع
sequent	تابع
submission	تابع
echelons	ردههای تابع
allocation function	تابع تخصیص
discriminant function	تابع تشخیص
gibbs function	تابع گیبس
frequency function	تابع بسامد
generating function	تابع زاینده
echelon	ردههای تابع
dependent	تابع نامستقل
generating function	تابع مولد
function invocation	احضار تابع
function generator	مولد تابع
frequency dependant	تابع فرکانس
external function	تابع برونی
decreasing function	تابع نزولی
cost function	تابع هزینه
control function	تابع کنترلی
continuous function	تابع پیوسته
consumption function	تابع مصرف
approximating function	تابع تقریب
characteristic function	مشخصه تابع
characteristic function	ویژه تابع
built in function	تابع توکار
boolean function	تابع بولی
demand function	تابع تقاضا
density function	تابع چگالی
analytical function	تابع تحلیلی
exponential function	تابع نمایی
exponential function	تابع نمائی
characteristic function	تابع مشخصه
aggregate demand function	تابع تقاضای کل
even function	تابع زوج
aggregate production function	تابع تولید کل
elementary function	تابع ابتدایی
eigenfunction	تابع مشخصه
eigenfunction	ویژه تابع
distribution function	تابع توزیع
discontinuous function	تابع ناپیوسته
dependent variable	متغیر تابع
approximation function	تابع تقریب
suborder	تابع [مطیع]
step function	تابع پلکانی
stress function	تابع تنش
subdominant	تابع تبعی
supply function	تابع عرضه
tax function	تابع مالیات
temperature function	تابع دما
threshold function	تابع استانهای
to heel	تابع دراختیار
step function	تابع پلهای
state function	تابع حالت
revenue function	تابع درامد
saving function	تابع پس انداز
sheffer function	تابع شفر
sine function	تابع سینوسی
single valued function	تابع یک مقداری
single valued function	تابع یک جوابی
single variable function	تابع یک متغیره
standard function	تابع استاندارد
total cost function	تابع هزینه کل
total function	تابع کامل
well behaved function	تابع خوشرفتار
work function	تابع کار
function	تابع [ریاضی]
hypotaxis	تابع [مطیع]
postponement	تابع [مطیع]
submission	تابع [مطیع]
weight function	تابع وزنی
wave function	تابع موجی
total revenue function	تابع درامد کل
total utility function	تابع مطلوبیت کل
transfer function	تابع انتقال
transformation function	تابع تبدیل
trial function	تابع ازمایشی
trigonometric function	تابع مثلثاتی
utility function	تابع مفید
utility function	تابع کاربردی
recursive function	تابع بازگشتی
real function	تابع حقیقی
inverse function	تابع معکوس
inverse function	تابع وارون
lagrangian function	تابع لاگرانژی
subordination	تابع [مطیع]
linear function	تابع خطی
load function	تابع بار
logarithmic function	تابع لگاریتمی
intrinsic function	تابع فطری
integrand	تابع زیرانتگرال
hamiltonian function	تابع هامیلتونی
hyperbolic function	تابع هذلولی
impedance function	تابع امپدانس
impluse function	تابع ضربهای
increasing function	تابع فزاینده
increasing function	تابع صعودی
input function	تابع اولیه
logic function	تابع منطقی
logical function	تابع منطقی
power function	تابع توان
power function	تابع قدرت
preference function	تابع رجحان
preference function	تابع ترجیح
probability function	تابع احتمال
production function	تابع تولید
proper function	ویژه تابع
proper function	مشخصه تابع
point function	تابع نقطهای
phi gamma function	تابع فی- گاما
minimal function	تابع کمین
normal function	تابع بهنجار
normalized function	تابع بهنجار
objective function	تابع هدف
of iranian nationality	تابع ایران
partial function	پاره تابع
partial function	تابع جزئی
partition function	تابع تقسیم
hamiltonian function	تابع هامیلتون
subordinating	تابع قراردادن
procedural	استفاده از یک تابع
sidekick	شخص تابع
sidekicks	شخص تابع
adherents	تابع پیرو
functioned	طرزکار تابع
subordinate	تابع قراردادن
subordinated	تابع قراردادن
accession	تابع وصول