Dictiornary-Farsi | تابع توزیع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
distribution function	تابع توزیع


Search result with all words

boltzmann distribution function	تابع توزیع بولتزمن
fermi distribution function	تابع توزیع فرمی
Other Matches

nest	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
functional distribution	توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
equivalence	1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
libraries	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbed	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
poisson distribution	این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income	توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
distributions	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distribution	پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
re-entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
allotment	توزیع
repartition	توزیع
issue	توزیع
distributions	توزیع
distribution	توزیع
t distribution	توزیع تی
dissemination	توزیع
dispensations	توزیع
allotments	توزیع
issues	توزیع
dispensation	توزیع
marketing	توزیع
issued	توزیع
marketing	بازاریابی و توزیع
allotments	تخصیص توزیع
allotment	تخصیص توزیع
the two o'clock d.	توزیع ساعت دو
decile	توزیع دهگانه
demotic distribution	توزیع جمعیت
dispensator	توزیع کننده
distributable	قابل توزیع
administers	توزیع کردن
administering	توزیع کردن
administered	توزیع کردن
administer	توزیع کردن
table of distribution	جدول توزیع
deals	توزیع کردن
trade channel	مجرای توزیع
distribution curve	منحنی توزیع
distribution factor	ضریب توزیع
distribution factors	ضرایب توزیع
distribution free	نابسته به توزیع
dispensed	توزیع کردن
distribution law	قانون توزیع
distribution of income	توزیع درامد
distributing point	نقطه توزیع
dispenses	توزیع کردن
truncated distribution	توزیع ناقص
boltzmann distribution	توزیع بولتزمن
unfair distribution	توزیع ناعادلانه
uniform distribution	توزیع یکنواخت
dispense	توزیع کردن
unit of issue	مبنای توزیع
dealt	توزیع کردن
dispensing	توزیع کردن
income distribution	توزیع درامد
dealing arrangments	نحوه توزیع
issue	توزیع کردن
unissued <adj.>	توزیع نشده
angular distribution	توزیع زاویهای
distributors	توزیع کننده
arrengement of the reonforcement	توزیع اماتور
issued	توزیع کردن
issues	توزیع کردن
stresses distribution	توزیع تنشها
symmetrical distribution	توزیع متقارن
bose distribution	توزیع بوز
canonical distribution	توزیع بندادی
chi square distribution	توزیع مربع خی
continuous distributions	توزیع پیوسته
cost of distribution	هزینه توزیع
binomial distribution	توزیع دو جملهای
spatial distribution	توزیع فضائی
distributor	توزیع کننده
distributed	توزیع شده
basic of issue	مبنای توزیع
bernoulli distribution	توزیع برنولی
stress distribution	توزیع تنش
cumulative distribution	توزیع تجمعی
fixed system	توزیع ثابت اب
random distribution	توزیع بی نظم
despatching	توزیع امکانات
despatches	توزیع امکانات
despatched	توزیع امکانات
functional distribution	توزیع اساسی
gauaaian distribution	توزیع گوسی
Distribution	توزیع [ریاضی]
dispatch	توزیع امکانات
dispatched	توزیع امکانات
normal distribution	توزیع بهنجار
normal distribution	توزیع نرمال
frequency distribution	توزیع فراوانی
frequency distribution	توزیع بسامد
marketing channel	مجرای توزیع
dispatches	توزیع امکانات
generalized function	توزیع [ریاضی]
gaussian distribution	توزیع نرمال
market channels	مجاری توزیع
random distribution	توزیع تصادفی
distributing	توزیع کردن
distributes	توزیع کردن
distribute	توزیع کردن
land distribution	توزیع اراضی
indistributable	غیرقابل توزیع
load distribution	توزیع بار
revolving top	استوانه توزیع
reseller	توزیع کننده
hypergeometric distribution	توزیع فراهندسی
rectangular distribution	توزیع مستطیلی
dispatching	توزیع امکانات
reinforcement distribution	توزیع ارماتورها
issue commissary	مسئول توزیع
distribution of wealth	توزیع ثروت
distribution time	زمان توزیع
poisson distribution	توزیع پواسون
distributively	بشکل توزیع
distributivity	توزیع پذیری
poissan distribution	توزیع پواسن
planck distribution	توزیع پلانک
energy distribution	توزیع انرژی
equalizing basin	حوضچه توزیع اب
sample distribution	توزیع نمونه
population distribution	توزیع جمعیت
wealth distribution	توزیع ثروت
distribution panel	تابلوی توزیع
unit of issue	واحد توزیع
deal	توزیع کردن
distribution ratio	نسبت توزیع
distribution system	شبکه توزیع
distribution system	سیستم توزیع
probability distribution	توزیع احتمال
Excess Distribution	توزیع فراوانی
exponential distribution	توزیع نمایی
rotation system	توزیع تناوبی
normalized distribution	توزیع بهنجار
normal plane	توزیع نرمال
qualitative distribution	توزیع کیفی
optimal distribution	توزیع بهینه
pareto distribution	توزیع پاراتو
fire distribution	توزیع اتش
optimal distribution	توزیع ایده ال
redistribution	توزیع مجدد
issue priority	ترتیب تقدم توزیع
marketing area	منطقه توزیع کالا
dividend	سود قابل توزیع
dividends	سود قابل توزیع
normal distribution curve	منحنی توزیع نرمال
normal distribution curve	منحنی توزیع بهنجار
issue priority	تقدم توزیع اماد
issue commissary	کارپردازی یادفتر توزیع
normal bivariate distribution	توزیع دو متغیری نرمال
radial probability distribution	توزیع احتمال شعاعی
trade channel	کانال توزیع کالا
mark-up	سود توزیع کننده
mark-ups	سود توزیع کننده
unequal distribution of income	توزیع نابرابر درامد
undistributed earnings	منافع توزیع نشده
personal distribution	توزیع درامد فردی
molecular weight distribution	توزیع وزن مولکولی
uneven distribution of income	توزیع نابرابر درامد
moment distribution method	روش توزیع لنگر
turnout area	ابخور یک ابگیر توزیع
log normal distribution	لگاریتم توزیع عادی
rectilinear distribution	توزیع خطی هم ارز
unit distribution	روش توزیع به یکان
redistribution effect	اثر توزیع مجدد
five fundamental economic questions	و چگونه توزیع شود
cumulative frequency distribution	توزیع فراوانی تراکمی
countercurrent distribution	توزیع جریان مخالف
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
size distribution of income	توزیع درامد مقداری
distributor duct	کانال توزیع کننده
sole distributor contract	قرارداد توزیع انحصاری
distributed profits	سود توزیع شده
data distribution system	سیستم توزیع داده ها
distribution	جدول توزیع اماد
dispatcher	توزیع کننده امکانات
distributed profit	سود توزیع شده
distributed network	شبکه توزیع شده
distributed lag	توزیع فاصله زمانی
theory of income distribution	نظریه توزیع درامد
distributions	جدول توزیع اماد
sampling distribution	توزیع نمونه گیری
dispend	توزیع کردن دادن
distribution system	شبکه توزیع کالا
outlets	رانش ابگیر توزیع
distributed fire	اتش توزیع شده
distribution cost	هزینه توزیع کالا
indisributable	غیر قابل توزیع
angular probability distribution	توزیع زاویهای احتمال
distribution	پخش [توزیع] [اقتصاد]
redistribution of wealth	توزیع دوباره ثروت