English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
short run cost function تابع هزینه در کوتاه مدت
Other Matches
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
cost function تابع هزینه
total cost function تابع هزینه کل
variable cost function تابع هزینه متغیر
marginal cost function تابع هزینه نهائی
short run cost curve منحنی هزینه در کوتاه مدت
extracode توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
nests 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
equivalence 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
libraries تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
re entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
mise هزینه
tab هزینه
charge هزینه
charges هزینه
out goings هزینه
at someone expense به هزینه
disbursement هزینه
light expense هزینه کم
outgoings هزینه
outgoing هزینه
at the expence of به هزینه
overhead expenses به هزینه
eight bit system کم هزینه
cost هزینه
battels هزینه
benefit cost analysis هزینه
levying هزینه
vouchers هزینه
cost expenditure هزینه
expense هزینه
outlay هزینه
outlays هزینه
expenditures هزینه ها
voucher هزینه
tolls هزینه
total cost هزینه کل
tolling هزینه
toll هزینه
cost benefit ratio هزینه
overall cost هزینه کل
levy هزینه
levies هزینه
expenditure هزینه
levied هزینه
outgo هزینه
goings-on هزینه ها
tabs هزینه
marginal cost هزینه نهائی
cost of construction هزینه ساختمان
cost estimate براورد هزینه
marketing cost هزینه بازاریابی
cost curve منحنی هزینه
cost center مرکز هزینه زا
cost center تمرکز هزینه
nominal cost هزینه اسمی
cost indexes شاخص هزینه
margin cost هزینه جنبی
operating cost هزینه عملیاتی
overhead gharges هزینه اداری
cost allocation بخش هزینه
cost allocation تخصیص هزینه
cost absoption هزینه موخر
conversion cost هزینه تسعیر
conversion cost هزینه تبدیل
poundage هزینه اضافی
conduct money هزینه سفرشاهد
collection fee هزینه وصول
sunk cost هزینه حاشیهای
over head هزینه سربار
cost category بخش هزینه
pin money هزینه ارایش زن
carriages هزینه حمل
cost calculation براورد هزینه
carriage هزینه حمل
opportunity cost هزینه فرصت
per capita expenditure هزینه سرانه
out of pocket expenses هزینه واقعی
outgo هزینه عزیمت
collection charges هزینه وصول
burdens هزینه سربار
freightage هزینه حمل
freight rate هزینه حمل
incremental cost هزینه نهائی
freight forwarder هزینه حمل
flow of expenditure گردش هزینه
flow of expenditure جریان هزینه
incremental cost هزینه اضافی
incremental cost هزینه نهایی
first cost هزینه اولیه
indirect cost هزینه غیرمستقیم
family expenditure هزینه خانوار
indirect materials هزینه موادغیرمستقیم
initial cost هزینه اولیه
initial expenses هزینه نخستین
burdens هزینه عمومی
burden هزینه سربار
burden هزینه عمومی
handing charge هزینه باربری
historical costs هزینه اولیه
historical costs هزینه واقعی
household expenditure هزینه خانوار
grant in aid کمک هزینه
gross expenditure هزینه ناخالص
voucher سند هزینه
income and expenditure درامد و هزینه
vouchers سند هزینه
initial expenses هزینه ابتدائی
family expenditure هزینه خانواده
defrayal تحمل هزینه
decreasing cost هزینه نزولی
debit note سند هزینه
current expenditure هزینه جاری
costs of proceedings هزینه دادرسی
cost variance نوسانات هزینه
wharfage هزینه لنگراندازی
maintenance cost هزینه نگهداری
cost to entry هزینه ورود
cost push فشار هزینه
manufacturing cost هزینه ساخت
cost of reproduction هزینه بازسازی
cost of removal هزینه جابجایی
cost of production هزینه تولید
manufacturing cost هزینه تولید
joint costs هزینه مشترک
living expenses هزینه زندگی
extra cost هزینه اضافی
external cost هزینه خارجی
explicit cost هزینه اشکار
bill of fare هزینه سفر
expenditure credit اعتبار هزینه
expenditure approach روش هزینه
estimated cost هزینه براوردی
energy expenditure هزینه انرژی
job costing ارزیابی هزینه ها
labor cost هزینه کار
economic cost هزینه اقتصادی
least cost حداقل هزینه
dockage هزینه اسکله
direct cost هزینه مستقیم
differential cost هزینه نهایی
living cost هزینه زندگی
cost of distribution هزینه توزیع
prime cost هزینه پایه
total variable cost هزینه متغیر کل
wharfage هزینه باراندازی
with costs با هزینه دادرسی
cost-effective کارآمد هزینه
cost-effective هزینه کاه
costings کارآمد هزینه
costings هزینه کاه
social spending هزینه هایسرویسهایرفاهاجتماعی
minimum charge حداقل هزینه
total costs هزینه کلی
overall costs هزینه کلی
total costs هزینه کامل
overall costs هزینه کامل
bills of fare هزینه سفر
cost of living هزینه زندگی
costs هزینه دادرسی
faring هزینه عبور
travelling expense هزینه سفر
fares هزینه عبور
fared هزینه عبور
fare هزینه عبور
unit cost هزینه واحد
cost ارزیدن هزینه
user cost هزینه استعمال
user cost هزینه استفاده
variable cost هزینه متغیر
import charge هزینه واردات
costing هزینه گذاری
extra expenses هزینه نهایی
incremental cost هزینه نهایی
expense accounts حساب هزینه
expense account حساب هزینه
surcharges هزینه اضافی
surcharge هزینه اضافی
freight هزینه حمل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com