English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
control function تابع کنترلی
Search result with all words
supervisory ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
Other Matches
nests 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
equivalence 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
monitor یک برنامه کنترلی
control field میدان کنترلی
control data داده کنترلی
control counter شماره کنترلی
control character کاراکتر کنترلی
control character علامت کنترلی
monitors یک برنامه کنترلی
monitored یک برنامه کنترلی
control measures مقررات کنترلی
control words کلمات کنترلی
control structure ساختار کنترلی
control status وضعیت کنترلی
control signals علائم کنترلی
control signals سیگنالهای کنترلی
control punch پانچ کنترلی
control punch منگنه کنترلی
control programs برنامههای کنترلی
control memory حافظه کنترلی
control measures اقدامات کنترلی
control character دخشه کنترلی
control statement جمله کنترلی
control measures پیش گیریهای کنترلی
control read only memory حافظه فقط خواندنی کنترلی
header قالب و اطلاعات کنترلی است
headers قالب و اطلاعات کنترلی است
countermeasures پیش گیریهای متقابل اقدامات کنترلی
tabs کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
administrators بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
administrator بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
forth زبان برنامه نویس کامپیوتر در برنامههای کنترلی
air traffic control radar system راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
tab کلید کنترلی که ستونهای خروجی را مشخص میکند
boost control سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
aerospace vehicle هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
networking اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
message اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
networks اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
messages اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
bi directional داده یا خط کنترلی که میتواند سیگنال ها را در دو جهت ارسال کند
envelope بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
envelopes بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
mp/m برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
cancel کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancels کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
secondary کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
modes وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
hierarchical communications system روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
vertical بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
flags ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
feedback اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
flag ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
channelled دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channels دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeling دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channeled دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
save محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
escape character ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
saved محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
channel دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
re-entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
frame 1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
contrast دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasted دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasting دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
contrasts دکمه کنترلی روی صفحه نمایش که اختلاف بین e-ton سیاه و سفید یا رنگها را تغییر میدهد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
initialize تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
attribute هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
plotter نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
attributes هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
plotters نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
attributing هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
collective pitch control کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
ansi ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
signalled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
apanage تابع
subordinating تابع
incidents تابع
follwer تابع
functions تابع
subservient تابع
function generator تابع زا
function تابع
functioned تابع
amenable تابع
function code کد تابع
submission تابع
incident تابع
accessory تابع
dependant تابع
dependants تابع
subjects تابع
subjecting تابع
subjected تابع
subject تابع
adjective تابع
adjectives تابع
citizen تابع
citizens تابع
tributaries تابع
subsidiary تابع
subsidiaries تابع
dependent تابع
tributary تابع
passives تابع
subordinative تابع
suffragan تابع
sequent تابع
sequela تابع
servitor تابع
ancillary تابع
subalterns تابع
subordinated تابع
subordinates تابع
passive تابع
subordinate تابع
subaltern تابع
arms control measures مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
aggregate demand function تابع تقاضای کل
allocation function تابع تخصیص
analytical function تابع تحلیلی
standard function تابع استاندارد
aggregate production function تابع تولید کل
single variable function تابع یک متغیره
single valued function تابع یک جوابی
sheffer function تابع شفر
single valued function تابع یک مقداری
recursive function تابع بازگشتی
characteristic function تابع مشخصه
built in function تابع توکار
boolean function تابع بولی
revenue function تابع درامد
saving function تابع پس انداز
probability function تابع احتمال
approximation function تابع تقریب
characteristic function مشخصه تابع
approximating function تابع تقریب
sine function تابع سینوسی
characteristic function ویژه تابع
state function تابع حالت
trigonometric function تابع مثلثاتی
utility function تابع مفید
utility function تابع کاربردی
wave function تابع موجی
weight function تابع وزنی
well behaved function تابع خوشرفتار
work function تابع کار
function تابع [ریاضی]
hypotaxis تابع [مطیع]
postponement تابع [مطیع]
submission تابع [مطیع]
suborder تابع [مطیع]
trial function تابع ازمایشی
transfer function تابع انتقال
total utility function تابع مطلوبیت کل
step function تابع پلهای
step function تابع پلکانی
dependent تابع نامستقل
stress function تابع تنش
subdominant تابع تبعی
eigenfunction ویژه تابع
supply function تابع عرضه
tax function تابع مالیات
temperature function تابع دما
threshold function تابع استانهای
to heel تابع دراختیار
total cost function تابع هزینه کل
total function تابع کامل
total revenue function تابع درامد کل
subordination تابع [مطیع]
real function تابع حقیقی
function generator مولد تابع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com