English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
bulletin board تابلوی اعلانات
bulletin boards تابلوی اعلانات
Search result with all words
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
Other Matches
casualty board تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
LCD چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
fly sheet اعلانات دستی
adman متصدی اعلانات
bulletins تابلو اعلانات
call board تخته اعلانات
bulletin تابلو اعلانات
notice board تابلو اعلانات
billboards تخته اعلانات واگهی ها
billboard تخته اعلانات واگهی ها
billposter متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
bill posters کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
distribution board تابلوی اتصالات
distribution panel تابلوی توزیع
control pannel تابلوی کنترل
control pannel تابلوی دستگاهها
demonstration chessboard تابلوی نمایش
distribution pannel تابلوی تقسیم
switch board تابلوی برق
status board تابلوی وضعیت
panel board تابلوی برق
operating panel تابلوی عملکرد
notice board تابلوی خبری
maintenance panel تابلوی نگهداشت
fuse panel تابلوی فیوز
feeder panel تابلوی تغذیه
control pannel تابلوی فرمان
panels تابلوی برق
boarded تابلوی امتیازات
switchboards تابلوی برق
board تابلوی امتیازات
scoreboard تابلوی امتیازات
scoreboards تابلوی امتیازات
built in panel تابلوی نصب
panel تابلوی برق
control panel تابلوی کنترل
control panel تابلوی فرمان
switchboard تابلوی برق
patch panel تابلوی سرهم بندی
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
control panel device ابزار تابلوی کنترل
front panel تابلوی جلو دار
central control panel تابلوی مرکزی کنترل
cdev دستگاه تابلوی کنترل
accumulator switchboard تابلوی اتصالات اکومولاتور
switchboards تابلوی کلید برق
switchboard تابلوی کلید برق
fascia plate تابلوی مقابل دریک وسیله
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
senses روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
panels تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
alerts تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alerted تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alert تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panel تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
acoustic تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
simulators برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com