Total search result: 201 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
acoustic |
تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد |
|
|
Other Matches |
|
acoustic |
فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد |
externals |
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است |
external |
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است |
LCD |
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند |
address |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
addresses |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
addressed |
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود |
cassette |
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد |
cassettes |
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد |
wait condition |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
wait state |
1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد |
aliasing |
افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر |
log wood |
درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.] |
anti spin |
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد |
terminator |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
expanded memory system |
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد |
accent mark |
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد |
parametric |
وسیلهای که میتواند سط وح فرکانس خاص را پیشبرد یا کاهش دهدار یک سیگنال صوتی |
fielded |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
field |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
fields |
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد |
backwards |
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل |
retardation |
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.] |
casualty board |
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات |
acoustic |
تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد |
alert |
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر |
alerted |
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر |
alerts |
تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر |
aligned |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
align |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
aligning |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
aligns |
اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی |
BNC connector |
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود |
simple |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simpler |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simplest |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
distant |
آنچه در محلی قرار دارد |
faulted |
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد |
faults |
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد |
fault |
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد |
home |
که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد |
centralized |
آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد |
desktop |
آنچه در بالا میز قرار دارد |
homes |
که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد |
cell |
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد |
My desk is by the window. |
میز کار من کنار پنجره قرار دارد. |
bayed |
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد |
beater mill |
تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد |
top |
بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد |
cells |
در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد |
bays |
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد |
endomorph |
بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد |
baying |
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد |
bay |
قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد |
ascii |
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد |
head stock |
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد |
encapsulated |
چیزی که درون چیز دیگری قرار دارد |
main topmast |
دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد |
card |
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد |
ligule |
زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد |
mast foot |
پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد. |
cards |
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد |
deposit |
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد |
blessing in disguise <idiom> |
[چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد] |
deposits |
لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد |
backfield line |
خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد |
monitors |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
monitored |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
monitor |
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد |
correction for attenuation |
اصلاح برای کاهش |
mince pie |
نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد |
hypostyle hall |
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.] |
altar-steps |
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.] |
mince pies |
نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد |
altar-stair |
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.] |
ball and socket joint |
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد] |
PCMCIA |
- سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد |
ascender |
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد. |
band printer |
چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد |
ribbons |
میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد |
advantaged |
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد |
ribbon |
میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد |
immediate |
دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد |
gradin |
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد |
sequences |
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد |
gradine |
یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد |
sequence |
بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد |
restricted propellant |
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد |
interlocking |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
interlock |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
interlocked |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
interlocks |
رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود |
pitch |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
pitches |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
shared |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
share |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
externals |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
shares |
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی |
external |
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم |
thinner |
حلالی برای کاهش ویسکوزیته رنگها |
bumblebee |
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی |
bumblebees |
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی |
down line processor |
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند |
normalizes |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
sequence |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
normalised |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
normalises |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
normalising |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
sequences |
تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد |
normalize |
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد |
signalled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
signal |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
signaled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
scsi |
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی |
polyphone |
جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی |
audio mixer |
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی |
compact |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
compacted |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
compacting |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
compacts |
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن |
point of fall |
نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد |
dummies |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
dummy |
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد |
sequential access |
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه |
i/o |
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد |
telephoning |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
telephoned |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
telephones |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
telephone |
استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن |
optical |
رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و.. |
freeware |
نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند |
sonic boom |
انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی |
vocal cords |
تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی |
sonic booms |
انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی |
fibre distributed data interface II |
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد |
input/output |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
write |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
writes |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
communism |
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد |
My Computer |
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است |
gust alleviation |
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما |
natural rate hypothesis |
هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد |
inferences |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |
inference |
مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده |
Sound Blaster |
نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد |
extension |
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است |
extensions |
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است |
storage |
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است |
DCC |
نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود |
port |
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد |
damping vane |
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم |
lightening hole |
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود |
banjo axle |
پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد |
strobe |
سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد |
delectus |
برای ترجمه دارد |
tax friction |
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی |
sample |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
sampled |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
ADPCM |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
kerning |
کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها |
long run |
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه |
metal deactivator |
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود |
duct |
لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد |
snd |
مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد |
compression |
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده |
on board |
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد |
What's in it for me? <idiom> |
این چه سودی برای من دارد؟ |
flying head |
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد |
record |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
adaptive channel allocation |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
DirectSound |
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی |
IBM |
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای تابعی است و در سمت چپ کلیدهای اصلی قرار دارد و نوشته عددی جداگانه ندارد |
times |
وقت قرار دادن برای |
timed |
وقت قرار دادن برای |
time |
وقت قرار دادن برای |
does it matter to you |
ایا برای شما اهمیت دارد |
It is written for our benefit |
نوشته کردن برای ما فایده دارد |
There's an exception to every rule. |
برای هر قانونی استثنائی وجود دارد. |
Italian stucco is world famous . |
گچ برای ایتالیا شهرت جهانی دارد |
false selvage |
شیرازه تقلبی [هر نوع نخ اضافی که جزء پودهای اصلی نبوده و بدلیل تزئین و یا پوشاندن پارگی ها در محل شیرازه بدور تار پیچیده شود از این دسته محسوب شده و کاهش اصالت فرش را به همراه دارد.] |
means ends analysis |
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد |
half life period |
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد |
G. |
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود |
implicit reference |
مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است |
fix someone up with someone <idiom> |
واسطه برای قرار ملاقات دونفر |
key |
کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد. |
There is one physician for every 260 inhabitants. |
برای هر ۲۶۰ ساکن یک پزشک وجود دارد. |
transient |
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد |
transients |
آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد |
printwheel |
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود |
checkerboarding |
سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد |
scalar |
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد |
PIA |
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه |
batteries |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
battery |
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار |
voice answer back |
یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد |
text |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
texts |
کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و... |
aircraft arresting hook |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |