English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
control panel تابلوی فرمان
control pannel تابلوی فرمان
Other Matches
casualty board تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
LCD چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
ctrl break در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
stand fast فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
distribution pannel تابلوی تقسیم
bulletin boards تابلوی اعلانات
distribution board تابلوی اتصالات
distribution panel تابلوی توزیع
panels تابلوی برق
panel تابلوی برق
bulletin board تابلوی اعلانات
control pannel تابلوی دستگاهها
switch board تابلوی برق
scoreboards تابلوی امتیازات
scoreboard تابلوی امتیازات
demonstration chessboard تابلوی نمایش
boarded تابلوی امتیازات
control pannel تابلوی کنترل
control panel تابلوی کنترل
board تابلوی امتیازات
operating panel تابلوی عملکرد
fuse panel تابلوی فیوز
switchboards تابلوی برق
maintenance panel تابلوی نگهداشت
switchboard تابلوی برق
status board تابلوی وضعیت
built in panel تابلوی نصب
panel board تابلوی برق
feeder panel تابلوی تغذیه
notice board تابلوی خبری
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
control panel device ابزار تابلوی کنترل
accumulator switchboard تابلوی اتصالات اکومولاتور
patch panel تابلوی سرهم بندی
cdev دستگاه تابلوی کنترل
central control panel تابلوی مرکزی کنترل
front panel تابلوی جلو دار
switchboard تابلوی کلید برق
switchboards تابلوی کلید برق
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
fascia plate تابلوی مقابل دریک وسیله
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
close interval فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
close ranks فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
sensed روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
senses روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
alerts تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panels تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panel تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
acoustic تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
alerted تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alert تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
guide left فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
simulators برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
drives فرمان
handle bar فرمان
decrees فرمان
at my command به فرمان من
indocile نا فرمان
assize فرمان
hest فرمان
drive فرمان
decreeing فرمان
sanctioning فرمان
mkdir فرمان D
mark time فرمان در جا
commandment فرمان
sanctions فرمان
commandments فرمان
sanctioned فرمان
rescript فرمان
sanction فرمان
decree فرمان
decreed فرمان
ordinance فرمان
instituting فرمان
Rd فرمان RD
chdir فرمان CD
commissions فرمان
commissioning فرمان
handlebar فرمان
commission فرمان
charters فرمان
chartering فرمان
steering فرمان
chartered فرمان
if فرمان IF
precepts فرمان
precept فرمان
institutes فرمان
instituted فرمان
institute فرمان
bugle call فرمان
by order of فرمان
firman فرمان
MD فرمان D
MDs فرمان D
ordinances فرمان
for فرمان FOR
charter فرمان
pipes فرمان
commanded فرمان
commands فرمان
command فرمان
worded فرمان
word فرمان
edict فرمان
edicts فرمان
insubordinate نا فرمان
ship will adjust فرمان
controlling فرمان
ordinace فرمان
controls فرمان
rudder bar فرمان
control فرمان
command key کلید فرمان
regeneration control فرمان واکنشی
command unit واحد فرمان
decretal فرمان پاپ
radio control فرمان رادیویی
preparatory command فرمان حاضرباش
preparatory command فرمان خبر
power steering فرمان خودکار
parade rest فرمان ازاد
control characteristic مشخصه فرمان
battalia فرمان جنگ
cease fire فرمان اتش بس
left oblique march فرمان میل به چپ رو
cls فرمان CLS
zapper [coll.] فرمان از دور
ren فرمان REN
chkdsk فرمان CHKDSK
command language زبان فرمان
irade حکم فرمان
chcp فرمان CHCP
command signal علامت فرمان
channel command فرمان کانال
left flank march فرمان سمت چپ رو
backup فرمان BACKUP
automatic controller دستگاه فرمان
advance march فرمان پیش
commanding فرمان دهنده
operator command فرمان متصدی
on the double فرمان بدو رو
postponement فرمان بردار
submission فرمان بردار
suborder فرمان بردار
subordination فرمان بردار
subsumption فرمان بردار
mode فرمان ODE
external command فرمان برونی
hypotaxis فرمان بردار
attrib فرمان اتریب
at or within call اماده فرمان
order arms فرمان پافنگ
internal command فرمان درونی
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
at ease فرمان ازاد
at call اماده فرمان
modes فرمان ODE
teleguidance فرمان از دور
steering axle میله فرمان
drum controller غلطک فرمان
subordination فرمان برداری
more فرمان ORE
give way فرمان پاروها با هم
diskcomp فرمان DISKCOPY
tatoo فرمان خاموشی
tent striking فرمان ضد استقرار
del فرمان DEL
god's ordinace فرمان خدا
ten commandments ده فرمان موسی
transient command فرمان ناپایدار
ver فرمان VER
electronic control فرمان الکترونیکی
external command فرمان خارجی
steering axle میل فرمان
steering column tube لوله فرمان
fire order فرمان اتش
steering gear دنده فرمان
steering gear جعبه فرمان
filter command فرمان FILTER
steering mechanism مکانیزم فرمان
steering shaft محور فرمان
steering swivel مفصل فرمان
steering worm sector تاج فرمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com