English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
central control panel تابلوی مرکزی کنترل
Other Matches
control panel تابلوی کنترل
control pannel تابلوی کنترل
cdev دستگاه تابلوی کنترل
control panel device ابزار تابلوی کنترل
paching central سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
simulators برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulator برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
casualty board تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
micronucleus یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
processor ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است
cluster bombs کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
attached processor ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
basics سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
LCD چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
cpu time مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
headquarters شعبه مرکزی اداره مرکزی
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
switchboards تابلوی برق
bulletin boards تابلوی اعلانات
maintenance panel تابلوی نگهداشت
switchboard تابلوی برق
demonstration chessboard تابلوی نمایش
bulletin board تابلوی اعلانات
distribution panel تابلوی توزیع
distribution pannel تابلوی تقسیم
feeder panel تابلوی تغذیه
fuse panel تابلوی فیوز
built in panel تابلوی نصب
boarded تابلوی امتیازات
board تابلوی امتیازات
distribution board تابلوی اتصالات
scoreboard تابلوی امتیازات
panels تابلوی برق
control panel تابلوی فرمان
panel board تابلوی برق
operating panel تابلوی عملکرد
switch board تابلوی برق
control pannel تابلوی فرمان
control pannel تابلوی دستگاهها
notice board تابلوی خبری
status board تابلوی وضعیت
scoreboards تابلوی امتیازات
panel تابلوی برق
front panel تابلوی جلو دار
patch panel تابلوی سرهم بندی
switchboard تابلوی کلید برق
switchboards تابلوی کلید برق
accumulator switchboard تابلوی اتصالات اکومولاتور
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
fascia plate تابلوی مقابل دریک وسیله
maneuvering board تابلوی نمایش مانور ناوها
status board تابلوی نشان دهنده وضعیت
instrument board تابلوی وسائل اندازه گیری
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
central postal directory دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
senses روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sense روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
alerts تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panels تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
acoustic تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
alerted تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
panel تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
alert تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
centrical مرکزی
cl خط مرکزی
core مرکزی
centerline خط مرکزی
cores مرکزی
centre pocket مرکزی
axial مرکزی
central pumping station مرکزی
focal line خط مرکزی
focal مرکزی
central مرکزی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
central limit theorem قضیه حد مرکزی
centralists مرکزی نگر
concourse تالار مرکزی
centralized plan پلان مرکزی
central load بار مرکزی
central convolution شکنج مرکزی
central position قرارگاه مرکزی
central office دفتر مرکزی
centralism مرکزی نگری
mainframe پردازنده مرکزی
central position وضعیت مرکزی
centralist مرکزی نگر
central processor پردازنده مرکزی
centrum جسم مرکزی
centrosymmetric متقارن مرکزی
centripetal جانب مرکزی
centrifugal گریز از مرکزی
centrically بطور مرکزی
subcentral زیر مرکزی
state government دولت مرکزی
spherical angle زاویه مرکزی
centre game بازی مرکزی
nuclei لب هسته مرکزی
nucleus لب هسته مرکزی
central terminal پایانه مرکزی
central station نیروگاه مرکزی
mainframes پردازنده مرکزی
three center bonding پیوند سه مرکزی
central processor پردازشگر مرکزی
three centred curve منحنی سه مرکزی
central تلفن چی مرکزی
central heating حرارت مرکزی
boost coil کوئل مرکزی
central processing unit واحدپردازنده مرکزی
center distance فاصله مرکزی
central bank بانک مرکزی
eccentricities برون مرکزی
eccentricity برون مرکزی
holding company شرکت مرکزی
axial pressure فشار مرکزی
fovea centralis فرورفتگی مرکزی
head office اداره مرکزی
center گروه مرکزی
central کامپیوتر مرکزی
center base میدان مرکزی
central heating گرمایش مرکزی
central sulcus شیار مرکزی
central focusing wheel چرخهزوم مرکزی
central head فشار مرکزی
central government حکومت مرکزی
head office دفتر مرکزی
central fissure شیار مرکزی
fore and aft center line خط مرکزی سراسری
central gyrus شکنج مرکزی
central site سایت مرکزی
directrix خط تیر مرکزی
central canal مجرای مرکزی
central city شهر مرکزی
central control desk میزفرمان مرکزی
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
center وسط ونقطه مرکزی
conurbations شهر مهم مرکزی
geocentric دوران زمین مرکزی
scandinavian defence دفاع متقابل مرکزی
conurbation شهر مهم مرکزی
statolatry حمایت ازقدرت مرکزی
core هسته مرکزی مفتول
heartland منطقه مرکزی وحیاتی
post office اداره مرکزی پست
axis of the bore محور مرکزی لوله
post offices اداره مرکزی پست
centre pawns پیادههای مرکزی شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com