English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (7 milliseconds)
English Persian
feretory تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
Other Matches
pallbearers تابوت بر
caskets تابوت
casket تابوت
pallbearer تابوت بر
coffins تابوت
coffin تابوت
chest تابوت
chests تابوت
cassette تابوت کاست
sarcophaguses تابوت گوشتخوار
sarcophagus تابوت گوشتخوار
sarcophagi تابوت گوشتخوار
arc of the covenant تابوت عهد
cassettes تابوت کاست
catafalque تابوت یا عماری
repositories صندوق تابوت فرف
chests تابوت خزانه داری
chest تابوت خزانه داری
repository صندوق تابوت فرف
sarcophagus تابوت سنگ اهکی
sarcophagi تابوت سنگ اهکی
sarcophaguses تابوت سنگ اهکی
palled تابوت محتوی مرده حائل
The coffin was wreathed with flowers . تابوت با گه پوشانده شده بود
palls تابوت محتوی مرده حائل
palling تابوت محتوی مرده حائل
pall تابوت محتوی مرده حائل
biers جای گذاردن تابوت در قبر
bier جای گذاردن تابوت در قبر
palled پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
pall پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
The child of ones old age is a bell hung from ones. <proverb> بجه سر پیرى زنگوله تابوت است .
palling پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
conditorium [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
conditivum [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
house جایگاه جا
placing جایگاه
housed جایگاه جا
houses جایگاه جا
places جایگاه
cabin جایگاه
toll house جایگاه
limb top جایگاه
place جایگاه
station جایگاه
stations جایگاه
position جایگاه
positioned جایگاه
stationed جایگاه
engine house جایگاه لوکوموتیو
picture theatre جایگاه سینما
expanse of ruins جایگاه خرابیها
banstand جایگاه ارکست
expanse of rubble جایگاه خرابیها
grandstands جایگاه سرپوشیده
grandstand جایگاه سرپوشیده
seats جایگاه نشاندن
seated جایگاه نشاندن
hibernaculum جایگاه زمستانی
home range جایگاه حیوانات
band-stand جایگاه ارکستر
telephone station جایگاه تلفن
scene of destruction جایگاه خرابیها
site plan نقشه جایگاه
pumping ststion جایگاه تلمبه
picturedrome جایگاه سینما
picture palace جایگاه سینما
parking place جایگاه توقف
ordinal position جایگاه ترتیبی
lattice site جایگاه شبکه
seat جایگاه نشاندن
flash house جایگاه دزدان
gallery جایگاه تماشاگران
sanctuaries جایگاه مقدس
sanctuary جایگاه مقدس
stall لژ جایگاه ویژه
stalling لژ جایگاه ویژه
booth جایگاه رژه
booths جایگاه رژه
operating rooms جایگاه عمل
galleries جایگاه تماشاگران
operating room جایگاه عمل
stands جایگاه تماشاگران
press boxes لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
sail loft جایگاه بادبان سازی
stone work جایگاه سنگ تراشی
press box لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
sanctum قدس جایگاه مقدس
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
stand one's ground <idiom> حمایت از جایگاه شخص
bars جایگاه متهمین در دادگاه
stand جایگاه گواه در دادگاه
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
platform کف راه جایگاه خطابه
swinery پرورشگاه یا جایگاه خوکان
platforms کف راه جایگاه خطابه
bar جایگاه متهمین در دادگاه
news-stands جایگاه فروش روزنامه
fire post جایگاه اتش نشانی
news stand جایگاه فروش روزنامه
far turn پیچ سمت جایگاه
lay-bys جایگاه ایست ایستگاه
menagerie جایگاه دام ودد
podium بالکن جایگاه مخصوص
news-stand جایگاه فروش روزنامه
podiums بالکن جایگاه مخصوص
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
lay by جایگاه ایست ایستگاه
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
lay-by جایگاه ایست ایستگاه
oarlock جایگاه فلزی پارو
malt house جایگاه مالت سازی
menageries جایگاه دام ودد
dock جایگاه متهم در دادگاه
docked جایگاه متهم در دادگاه
docks جایگاه متهم در دادگاه
witness box جایگاه شهود گواه جای
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
orchestras دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestra دسته نوازندگان جایگاه ارکست
locations جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
location جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
perches جایگاه بلند جای امن
perching جایگاه بلند جای امن
haras جایگاه تخم کشی اسب
perch جایگاه بلند جای امن
witness box جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
perched جایگاه بلند جای امن
lubritorium جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
antechoir جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
fore [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
tap room جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
choir-aisle [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
clubhouses ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
clubhouse ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Pay attention to the house rules [hazard statements] . توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
porter house جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
grandstand جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstands جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
band shell جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com