Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
backswing |
تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب |
|
|
Other Matches |
|
racquets |
راکت تنیس |
racket |
راکت تنیس |
racquet |
راکت تنیس |
presses |
قاب راکت تنیس |
press |
قاب راکت تنیس |
tennis grip |
طرز گرفتن راکت تنیس |
butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
Ideal City |
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه] |
basic communication |
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه |
in the quality of |
بسمت |
downwind |
بسمت باد |
upwind |
بسمت باد |
reentrant |
متوجه بسمت داخل |
leeward |
بسمت مخالف باد |
on drive |
ضربه بسمت توپزن |
basic data |
دادههای اولیه عناصر اولیه |
beats |
حرکت قایق بسمت باد |
leg hit |
ضربه بسمت محدوده توپزن |
he was ordained priest |
اورا بسمت کشیش گماشتند |
beat |
حرکت قایق بسمت باد |
cross court |
بسمت مخالف زمین در قطر |
bear up |
برگشتن قایق بسمت باد |
restoration |
احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.] |
bear off |
برگشتن قایق بسمت مخالف باد |
crossfire |
پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید |
thin |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
headstay |
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد |
crossings |
پرتاب توپ که با زاویه بسمت پایگاه می اید |
thins |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
head up |
بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد |
thinnest |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
thinners |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
thinned |
بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ |
basic issue list |
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار |
hard starboard |
ناو رابا چرخش سریع بسمت پاشنه بگردانید |
tennis |
تنیس |
hard starboard |
سمت ناو را بسمت مغناطیسی اعلام شده تغییر دهید |
dogmatic marxism |
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند |
tennis court |
زمین تنیس |
clay |
زمین تنیس |
tennist |
بازیگر تنیس |
pine pong |
تنیس رومیزی |
netman |
تنیس باز |
caddy |
توپ تنیس |
lawn bowling |
بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک |
fore |
فریاد هشدار به نفر جلو زمین در مورد گوی که بسمت اومیرود |
court tennis |
تنیس داخل سالن |
tennis set |
یک دور مسابقه تنیس |
tennis shoe |
تنیس کفش کتانی |
pelota |
بازی تنیس اسپانیولی |
service ace |
امتیاز سرویس تنیس |
seniors |
تنیس باز سالمند |
senior |
تنیس باز سالمند |
table tennis |
تنیس روی میز |
team tennis |
بازیهای مختلف تنیس |
lawn tennis |
تنیس روی چمن |
backboard |
دیوار تمرین تنیس |
baseline |
خط انتهای زمین تنیس |
ping-pong |
تنیس روی میز |
baselines |
خط انتهای زمین تنیس |
ad court |
زمین سرویس سمت چپ تنیس |
baseline game |
بازی در انتهای زمین تنیس |
forties |
سومین امتیاز در یک گیم تنیس |
forty |
سومین امتیاز در یک گیم تنیس |
center strap |
نوار پهن تور تنیس |
center strop |
نوار پهن تور تنیس |
lawn tennis |
بازی تنیس روی چمن |
half court |
قسمت سرویس زمین تنیس |
rockets |
راکت |
rocketing |
راکت |
rocket |
راکت |
racket |
راکت |
racquets |
راکت |
rocketed |
راکت |
gutting |
زه راکت |
guts |
زه راکت |
gut |
زه راکت |
racquet |
راکت |
We mark out the tennis court. |
زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم |
deuce court |
زمین سرویس سمت راست تنیس |
ground stroke |
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین |
badminton |
نوعی بازی تنیس باتوپ پردار |
wimbledon |
جام بین المللی تنیس ویمبلدون |
She is passionately fond of tennis . |
شهوت تنیس باز ی کردن دارد |
fired |
پرتاب راکت |
archers |
راکت صوتی |
fire |
پرتاب راکت |
fires |
پرتاب راکت |
asroc |
راکت ضد زیردریایی |
ion rocket |
راکت یونی |
archer |
راکت صوتی |
rocket engine |
موتور راکت |
ideal rocket |
راکت ایده ال |
hybrid rocket |
راکت مختلط |
breeder rocket |
راکت زاینده |
rocket motor |
موتور راکت |
rocket fuel |
سوخت راکت |
rocket sonde |
راکت هواشناسی |
ramrocket engine |
موتور رم راکت |
rocket thrust |
تراست راکت |
up and back |
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل |
paddle |
راکت پینگ پنگ |
paddled |
راکت پینگ پنگ |
paddling |
راکت پینگ پنگ |
backhand |
ضربه با پشت راکت |
backhands |
ضربه با پشت راکت |
breeder rocket |
راکت سوخت ساز |
forehand |
ضربه با روی راکت |
liquid rocket |
راکت سوخت مایع |
paddles |
راکت پینگ پنگ |
forehands |
ضربه با روی راکت |
sagging |
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز |
hacks |
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی |
hacked |
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی |
hack |
ضربه ناشیانه تنیس راندن اسب بصورت تفریحی |
sweet spot |
قسمت مرکزی راکت یا چوب |
aeolus |
نوعی راکت صوتی دریایی |
aerobee |
نوعی راکت تجسسی دریایی |
wood shot |
ضربه با قسمت چوبی راکت |
pop up |
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش |
pop-up |
ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش |
backhands |
باپشت راکت ضربت وارد کردن |
squash rackets |
یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت |
burn |
کارکردن موتور راکت طبق برنامه |
burns |
کارکردن موتور راکت طبق برنامه |
tetherball |
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ |
swing |
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد |
sponge |
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ |
sponging |
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ |
sponged |
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ |
backhand |
باپشت راکت ضربت وارد کردن |
swings |
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد |
left slide |
حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل |
turborocket |
ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور |
gate |
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی |
gates |
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی |
nose cone |
دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت |
alley |
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ |
alleyways |
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ |
alleys |
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ |
plug nozzle |
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی |
rocketing |
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن |
rocket |
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن |
hot test |
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد |
open |
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا |
rocketed |
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن |
opens |
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا |
opened |
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا |
rockets |
راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن |
inside |
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز |
insides |
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز |
volumetric loading/density |
خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته |
charactristic lenght |
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت |
boost rocket |
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر |
attitude motor |
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت |
omni axial nozzle |
نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود |
control rocket |
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند |
jetevator |
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست |
multipropellant |
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند |
turbopump |
پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید |
faces |
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج |
face |
قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج |
bipropellant |
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده |
backhand |
پشت دستی یا ضربه با پشت راکت |
backhands |
پشت دستی یا ضربه با پشت راکت |
first generation |
اولیه |
early |
اولیه |
initials |
اولیه |
earliest |
اولیه |
preliminary |
اولیه |
preliminaries |
اولیه |
primary |
اولیه |
fundamental |
اولیه |
elementary |
اولیه |
primal |
اولیه |
rudimentary |
اولیه |
primeval |
اولیه |
primitive |
اولیه |
initial |
اولیه |
raw |
اولیه |
basic |
اولیه |
basics |
اولیه |
dispersion |
اولیه |
initialed |
اولیه |
initialling |
اولیه |
initialled |
اولیه |
initialing |
اولیه |
raw data |
دادههای اولیه |
initial capital |
سرمایه اولیه |
initial mass |
جرم اولیه |
initial level |
سطح اولیه |
initial cost |
هزینه اولیه |
initial condition |
شرط اولیه |
raw statistics |
امارهای اولیه |
raw products |
محصولات اولیه |
initial condition |
شرایط اولیه |
opening capital |
سرمایه اولیه |
initialize |
مقداردهی اولیه |