English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
English Persian
invasion تاخت وتاز
invasions تاخت وتاز
inburst تاخت وتاز
inruption تاخت وتاز
Search result with all words
ravage تاخت وتاز کردن
ravaged تاخت وتاز کردن
ravages تاخت وتاز کردن
ravaging تاخت وتاز کردن
foray تاخت وتاز کردن
forays تاخت وتاز کردن
invasive تاخت وتاز کننده
Other Matches
gallops تاخت
canter تاخت
cantered تاخت
cantering تاخت
canters تاخت
galloped تاخت
gallop تاخت
attacks تاخت
attack تاخت
attacked تاخت
incursions تاخت و تاز
gallops تاخت کردن
to sweep down on تاخت کردن
to run across or against بکسی تاخت
invasion تاخت و تاز
irruptive تاخت وتازکننده
inroad تاخت و تاز
inbreak تاخت و تاز
incursion تاخت و تاز
hand gallop تاخت ملایم
invader تاخت و تازگر
invaders تاخت و تازگر
brattle تاخت چهارنعل
onset تاخت و تاز
invasions تاخت و تاز
galloped تاخت کردن
raided تاخت و تاز
raid تاخت و تاز
raiding تاخت و تاز
raids تاخت و تاز
gallop تاخت کردن
invading تاخت و تاز کردن در
attack تاخت و تاز یورش
invades تاخت و تاز کردن در
overrunning تاخت و تاز کردن
attacked تاخت و تاز یورش
overrun تاخت و تاز کردن
loping تاخت حرکت خرامان
overruns تاخت و تاز کردن
incursive تاخت و تاز امیز
lopes تاخت حرکت خرامان
loped تاخت حرکت خرامان
lope تاخت حرکت خرامان
invaded تاخت و تاز کردن در
ravaging تاخت و تاز ویرانی
ravage تاخت و تاز ویرانی
ravaged تاخت و تاز ویرانی
raid تک سریع تاخت و تاز
ravages تاخت و تاز ویرانی
raided تک سریع تاخت و تاز
attacks تاخت و تاز یورش
foray تاخت و تاز کردن
raiding تک سریع تاخت و تاز
invade تاخت و تاز کردن در
raids تک سریع تاخت و تاز
forays تاخت و تاز کردن
lope شلنگ انداختن تاخت رفتن
loping شلنگ انداختن تاخت رفتن
loped شلنگ انداختن تاخت رفتن
lopes شلنگ انداختن تاخت رفتن
raiding party قسمت مامور دستبرد یا تاخت
galloper عراده توپ سبک تاخت کننده
to outflank an army گرد سپاهی گشتن و از پهلوبدان تاخت کردن
golden horde سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
invade تک کردن تاخت و تاز کردن
attack مبادرت کردن به تاخت کردن
attacked مبادرت کردن به تاخت کردن
attacks مبادرت کردن به تاخت کردن
invades تک کردن تاخت و تاز کردن
invaded تک کردن تاخت و تاز کردن
invading تک کردن تاخت و تاز کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com