Dictiornary-Farsi | تاریخچه نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
annalist	تاریخچه نویس


Other Matches

addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
history	تاریخچه
memoire	تاریخچه
annals	تاریخچه
memoir	تاریخچه
vita	تاریخچه
histories	تاریخچه
case histories	تاریخچه
memoirs	تاریخچه
record	تاریخچه
case history	تاریخچه
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
taekwondo yooksa	تاریخچه تکواندو
catamnesis	تاریخچه بیماری
life history	تاریخچه زندگی
biography	تاریخچه زندگی
biographies	تاریخچه زندگی
curriculum vitae	تاریخچه مختصری از زندگی
bibiliography	شرح تاریخچه کتابها
bibliograph	عالم بشرح تاریخچه کتابها
chronicled	شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicling	شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
This house has a strange history.	تاریخچه این خانه عجیب است
chronicles	شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicle	شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
autobiographer	کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
gospels	یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
gospel	یکی از چهارکتابی که تاریخچه زندگی عیسی را شرح داده
ontogeny	رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
bibliographies	تاریخچه یاتوضیح کتب فهرست کتب
bibliography	تاریخچه یاتوضیح کتب فهرست کتب
chirographer	خط نویس
orthographer	درست نویس
phonographer	صدا نویس
paper stainer	کتاب نویس
sign writer	تابلو نویس
paragrapher	عبارت نویس
proforma	پیش نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
historians	تاریخ نویس
historian	تاریخ نویس
rough or foul copy	چرک نویس
pamphleteers	رساله نویس
scholiast	حاشیه نویس
pamphleteer	رساله نویس
scrabbler	مسوده نویس
sign writer	لوحه نویس
songwriter	سرود نویس
rewriter	دوباره نویس
programmers	برنامه نویس
programmer	برنامه نویس
prosaist	نثر نویس
prosateur	نثر نویس
proser	نثر نویس
proverbialist	مثل نویس
stenograph	تند نویس
geneologist	شجره نویس
idyllist	قصیده نویس
emblematist	مثل نویس
elegist	مرثیه نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
editorialist	سرمقاله نویس
dramaturge	درام نویس
odist	قصیده نویس
dialogist	مکالمه نویس
inker	مرکب نویس
endorseer	فهر نویس
endorser	فهر نویس
gazetteer	روزنامه نویس
gazetteer	مجله نویس
foul copy	چرک نویس
fictionist	داستان نویس
fictionist	افسانه نویس
fabulist	افسانه نویس
fabler	افسانه نویس
epistoler	نامه نویس
epistler	رساله نویس
endorser	پشت نویس
deponent	گواهی نویس
lapicide	سنگ نویس
aphorist	پند نویس
aphorist	موجز نویس
annotator	تفسیر نویس
annotator	حاشیه نویس
anecdotist	حکایت نویس
allegorist	تمثیل نویس
affiant	گواهی نویس
head liner	سرصفحه نویس
acceptor	قبولی نویس
mythographer	اسطوره نویس
magniloquent	قلنبه نویس
magazinist	مقاله نویس
letter writer	نامه نویس
letter writer	کاغذ نویس
cryptographer	رمز نویس
copyreader	سرمقاله نویس
conveyancer	قباله نویس
magazin	مجله نویس
magazinist	مجله نویس
chronicler	وقایع نویس
calligraphist	خوش نویس
calligrapher	خوش نویس
natural historian	تاریخ نویس
tractarian	مقاله نویس
drafts	پیش نویس
ballpens	روان نویس ها
ball pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
drafted	چرک نویس
drafted	پیش نویس
drafts	چرک نویس
write once read many	یکبار نویس
typewritter	ماشین نویس
playwrights	پیس نویس
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
songwriter	ترانه نویس
evangelists	انجیل نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
evangelist	انجیل نویس
biographer	تذکره نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
tabulator	جدول نویس
essayists	مقاله نویس
playwright	نمایشنامه نویس
essayist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
columnist	مقاله نویس
typists	ماشین نویس
typist	ماشین نویس
romancer	رمان نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
story teller	افسانه نویس
minute	پیش نویس
captions	زیر نویس
caption	زیر نویس
polygraphs	بسیار نویس
polygraph	بسیار نویس
biographers	تذکره نویس
tabulating machine	جدول نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
playwright	پیس نویس
novelists	رمان نویس
novelist	رمان نویس
satirists	هجو نویس
draftsmen	طرح نویس
the psalmist	زبور نویس
satirist	هجو نویس
lexicographers	لغت نویس
draughtsman	طرح نویس
lexicographer	لغت نویس
draughtsmen	طرح نویس
roughs	طرح پیش نویس
story teller	افسانه گو حکایت نویس
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
relative coding	برنامه نویس نسبی
write black engine	موتور سیاه نویس
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
subscript	زیر نویس امضاء
write white engine	موتور سفید نویس
serialist	داستان نویس سریال
system programmer	برنامه نویس سیستم
gossiper	دری وری نویس
to make a minute of	پیش نویس کردن
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
mythopoet	شاعر افسانه نویس
systems programer	برنامه نویس سیستم
penny a line	ارزان نویس بی مایه
systems programmer	برنامه نویس سیستم
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
proforma	پیام پیش نویس
endorsing	پشت نویس کردن
drafted	پیش نویس چرکنویس
protocol	پیش نویس سند
draft	پیش نویس کردن
protocols	پیش نویس معاهده
abstracter	خلاصه نویس دزد
pressman	مخبرروزنامه مقاله نویس
accepting bank	بانک قبولی نویس
draft	پیش نویس طرح
application programmer	برنامه نویس کاربردی
holographs	سند دست نویس
holograph	سند دست نویس
drafted	پیش نویس کردن
sketch	پیش نویس ازمایشی
drafted	پیش نویس طرح
drafted	پیش نویس قرارداد
sketched	پیش نویس ازمایشی