English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
economic history تاریخ اقتصادی
Search result with all words
economic interpretation of history تفسیر اقتصادی تاریخ
Other Matches
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
backdated تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdates تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
antedated cheque چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
antedated پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedate پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
martyrology تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
antedates پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic liberalism مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
dates تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
hagiology تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
prehistory ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
economic imperialism جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
protohistory تاریخ ماقبل تاریخ
economic order quantity کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
as of از تاریخ
coetaneous هم تاریخ
coeval هم تاریخ
era تاریخ
eras تاریخ
dates تاریخ
date تاریخ
undated بی تاریخ
history تاریخ
histories تاریخ
as from از تاریخ ,
dateless بی تاریخ
no date بی تاریخ
appointment تاریخ
date [appointment] تاریخ
appointed day تاریخ
dates [appointments] تاریخ ها
appointments تاریخ ها
appointed days تاریخ ها
with effect from از تاریخ ...
historians تاریخ نویس
historians تاریخ گزار
postdates تاریخ ماقبل
historian تاریخ گزار
intellectual history تاریخ اندیشه ها
historian تاریخ نویس
date of birth تاریخ تولد
basic date تاریخ ترفیع
postdating تاریخ ماقبل
chronogram ماده تاریخ
in chronological order به ترتیب تاریخ
historicity تاریخ گرایی
backdating date پیش تاریخ
stale cheque چک تاریخ گذشته
system date تاریخ سیستم
termination date تاریخ پایان
maturity date تاریخ سررسید
the date was not specified تاریخ ان معلوم
out of date از تاریخ گذشته
shelf life تاریخ مصرف
value date تاریخ ارزش
maintenance history تاریخ تعمیرات
literary history تاریخ ادبیات
epochs مبدا تاریخ
epoch مبدا تاریخ
natural historian تاریخ نویس
julain date تاریخ ژولین
modern history تاریخ معاصر
prehistory پیش تاریخ
natural history تاریخ طبیعی
acceptance date تاریخ قبولی
postdated تاریخ ماقبل
chronological به ترتیب تاریخ
dateline تاریخ گذاری
date of shipment تاریخ حمل
Ancient history تاریخ باستان
prehistory ماقبل تاریخ
due date تاریخ تادیه
due date تاریخ سررسید
delivery date تاریخ تحویل
effective date تاریخ اجرا
date of maturity تاریخ انقضاء
date of maturity تاریخ سررسید
date of acquisition تاریخ خریداری
creation date تاریخ ایجاد
creation date تاریخ افرینش
dated تاریخ دار
completion date تاریخ تکمیل
expiration date تاریخ انقضا
expiry date تاریخ انقضاء
closing date تاریخ انقضاء
postdate تاریخ ماقبل
current date تاریخ جاری
datable تاریخ گذاردنی
date نخل تاریخ
date in issuing تاریخ صدور
dateable تاریخ گذاردنی
dates نخل تاریخ
date of issuance تاریخ صدور
back dated پیش تاریخ شده
historical determinism اعتقاد به جبر تاریخ
from the date on wards از این تاریخ به بعد
morphology تاریخ تحولات لغوی
hagiologist نویسنده تاریخ اولیاوپیغمبران
expiry date of the credit تاریخ انقضای اعتبار
date of change of acountability تاریخ تسویه حساب
landmark نقطه تحول تاریخ
landmarks نقطه تحول تاریخ
cryptodate کلید تاریخ رمز
effective date تاریخ شروداجرای دستورالعمل
datable قابل تعیین تاریخ
dateline محل تاریخ گذاری
medizeval history تاریخ قرون وسطی
completion date تاریخ انجام کار
misdate تاریخ غلط گذاشتن
dateable قابل تعیین تاریخ
azoic دوران ماقبل تاریخ
letter of even date نامه همین تاریخ
historian تاریخ دان مورخ
historians تاریخ دان مورخ
era اغاز تاریخ عصر
eras اغاز تاریخ عصر
Death keeps no calendar. <proverb> مرگ تاریخ ندارد.
The prehistoric creatures . موجودات ماقبل تاریخ
An Out line of European history . کلیات تاریخ اروپ؟
early German history تاریخ ابتدایی آلمان
Antiquity جهان باستانی [تاریخ]
even دارای همان تاریخ
the Classical World [the Ancient World] جهان باستانی [تاریخ]
Date and place of departure. تاریخ ؟ محل حرکت
What is todays date ? تاریخ امروز چیست ؟
date time group گروه تاریخ و زمان
post date تاریخ اینده گذاشتن
chronologically به ترتیب زمان یا تاریخ
post date پیش تاریخ کردن
chronological دارای تسلسل تاریخ
historic معروف مبنی بر تاریخ
prehistoric times ازمنه ماقبل تاریخ
of even date دارای همان تاریخ
the christian era مبدا تاریخ میلادی
up to now تا کنون تا این تاریخ
value date تاریخ اجرا والور
historically بشکل تاریخ دراوردن
to go down in history در تاریخ ثبت شدن
economy اقتصادی
economies اقتصادی
economic اقتصادی
socio economic اقتصادی
economical اقتصادی
accommodation date تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
date تاریخ روز و ماه و سال
basic date تاریخ شروع خدمت در هردرجه
international date line خط بین المللی تغییر تاریخ
History is the best testimony. تاریخ بهترین شاهد است
A prehistoric fossil. یک سنگواره (فسیل ) ماقبل تاریخ
Date of departure . Departure date. تاریخ عزیمت (روز حرکت )
afterdate تاریخ چیزیرا موخر گذاردن
to dungeon somebody به زندان انداختن کسی [تاریخ]
naturalistic وابسته به تاریخ علوم طبیعی
to cast [throw] somebody into the dungeon به زندان انداختن کسی [تاریخ]
post dating an instrument تاریخ مقدمی را در سند قیدکردن
dates تاریخ روز و ماه و سال
In chronological order. بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
write up به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
write-up به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
write-ups به تاریخ روز رساندن بدیوارزدن
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
exergue جای تاریخ سکه یا مدال
erenow پیش ازاین تااین تاریخ
historicize بعنوان تاریخ نشان دادن
From the historic times. اززمانیکه تاریخ نشان می دهد
data break تاریخ تعویض کلید رمز
mythologically از روی افسانه یا تاریخ اساطیر
cryptodate تاریخ استفاده از کلید رمز
economic problems مشکلات اقتصادی
economic sanctions تحریم اقتصادی
economic pressure فشار اقتصادی
economic principles اصول اقتصادی
economic profit سود اقتصادی
economic reconstruction نوسازی اقتصادی
economic progress پیشرفت اقتصادی
economic recession رکود اقتصادی
economic rehabilitation توانبخشی اقتصادی
economic relations روابط اقتصادی
economic rent اجاره اقتصادی
economic prosprity رونق اقتصادی
economic rent بهره اقتصادی
economic prosperity رونق اقتصادی
economic reconstruction تجدیدساخت اقتصادی
economic progress ترقی اقتصادی
economic power قدرت اقتصادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com