Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
data break
تاریخ تعویض کلید رمز
Other Matches
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
commutating switch
کلید تعویض
pole changing switch
کلید تعویض قطب
cryptodate
کلید تاریخ رمز
cryptodate
تاریخ استفاده از کلید رمز
break
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
breaks
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
xt
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scans
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
primary key
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
option
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
backdates
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdated
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdate
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
backdating
تاریخ قبل از تاریخ واقعی را ذکر کردن
antedates
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedate
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedated cheque
چک به تاریخ مقدم بر تاریخ واقعی صدور
martyrology
تاریخ شهدا تاریخ شهدای مسیحی
date
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
hagiology
تاریخ مقدس تاریخ انبیاء
dates
تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
prehistory
ماقبل تاریخ تاریخ قبلی
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
shift click
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
upper case
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeat
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeats
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
protohistory
تاریخ ماقبل تاریخ
Apple Key
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
key
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
prints
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
printed
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
clicked
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key
کلید عملیاتی کلید تابعی
clicks
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
click
انتخاب یک کلید از صفحه کلید
enhance
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
enhancing
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
arrow keys
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
dvorak keyboard
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
resignation
تعویض
resignations
تعویض
rotation
تعویض
interchanging
تعویض
interchanges
تعویض
interchanged
تعویض
interchange
تعویض
shifted
تعویض
substitution
تعویض
switched
تعویض جا
shifts
تعویض
shift
تعویض
switched
تعویض
replacements
تعویض
refills
تعویض
refilled
تعویض
stage set
تعویض سن
substituent
تعویض
replacing
تعویض
replaces
تعویض
replaced
تعویض
switch
تعویض
replace
تعویض
switch
تعویض جا
switches
تعویض جا
switches
تعویض
refilling
تعویض
quid pro quo
تعویض
swapping
تعویض
replacement
تعویض
line feed
تعویض خط
quid pro quos
تعویض
switchover
تعویض
refill
تعویض
automatic carriage
تعویض خودکار
supplanting
تعویض کردن
relieving
تعویض نگهبانی
supplants
تعویض کردن
pole changing
تعویض قطب
substituting
تعویض بازیگر
relieves
تعویض نگهبانی
adjournments
برخاست تعویض
alternation
تعویض قطب
changer
تعویض کننده
change court
تعویض زمین
adjournment
برخاست تعویض
oil change
تعویض روغن
supplant
تعویض کردن
supplanted
تعویض کردن
symmetrical exchange
تعویض قرینه
modification
تعویض مدل
rotation
تعویض یکانها
foreign exchange
تعویض خارجی
sub
تعویض بازیگر
subs
تعویض بازیگر
restaging
تعویض محل
replacement
تعویض یکانها
replacement
تعویض قطعه
relief in place
تعویض در محل
replaceable
قابل تعویض
substitutable
قابل تعویض
replacement cost
هزینه تعویض
rotation
تعویض محل
maintenance
تعویض قط عات و...
alternates
تعویض متناوب
alternated
تعویض متناوب
alternate
تعویض متناوب
request substitution
تقاضای تعویض
substitutionary
تعویض جانشینی
relieve
تعویض نگهبانی
turn over
برگردان تعویض
alteration
تعویض کردن
replacements
تعویض یکانها
refillable
قابل تعویض
replacements
تعویض قطعه
replacer
تعویض کننده
interchangeability
قابلیت تعویض
changing
تعویض مبادله
changes
تعویض مبادله
shifted
تعویض کردن
changed
تعویض مبادله
change
تعویض مبادله
interchangeable
قابل تعویض
shifted
نوبت تعویض
shift
تعویض کردن
shifts
نوبت تعویض
shifts
تعویض کردن
interchange circuit
مدار تعویض
frequency changing
تعویض فرکانس
fungibility
قابلیت تعویض
fungible
قابل تعویض
shift
نوبت تعویض
exchange point
نقطه تعویض
direct exchange
تعویض باداغی
substitute
تعویض بازیگر
substitution
تعویض جانشینی
line feed
تعویض سطر
substituted
تعویض بازیگر
to shift
تعویض کردن
line replacement
تعویض خط جبهه
lead through
تعویض سرپرست
illumination change
تعویض روشنایی
shifter
تعویض کننده
line feed character
دخشه تعویض پذیر
shift colors
تعویض پرچم ناو
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
shiftable
قابل تعویض یا انتقال
linear amplifier
تعویض کننده خطی
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
put
تعویض کردن انداختن
shift colors
پرچم را تعویض کنید
trade something in
<idiom>
تعویض وسایل کهنه
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
irreplaceable
غیر قابل تعویض
relief in place
تعویض یکانها در محل
renewable fuse
فیوز تعویض پذیر
exchangeable disk
دیسک قابل تعویض
putting
تعویض کردن انداختن
puts
تعویض کردن انداختن
replace
چیزی را تعویض کردن
substituting
تعویض کردن جابجاکردن
exchanging
مبادله کردن تعویض
gear change box
جعبه تعویض دنده
courier transfer station
ایستگاه تعویض پیک
exchanges
مبادله کردن تعویض
exchanged
مبادله کردن تعویض
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
exchange
مبادله کردن تعویض
new line character
دخشه تعویض سطر
substitute
تعویض کردن جابجاکردن
substituted
تعویض جانشین کردن
substituted
تعویض کردن جابجاکردن
substituting
تعویض جانشین کردن
change of service
تعویض سرویس والیبال
noninterchanging states
حالتهای تعویض نشدنی
replacing
چیزی را تعویض کردن
substituent
قابل تعویض توکیلی
substitute
تعویض جانشین کردن
substitutive
وابسته به تعویض یا جابجاسازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com