Total search result: 209 (23 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
As soon as a shot was heard … |
تا صدای تیر شنیده شد … |
|
|
Search result with all words |
|
chug |
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود |
chugged |
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود |
chugging |
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود |
chugs |
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود |
twang |
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه |
twanged |
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه |
twanging |
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه |
twangs |
صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه |
Other Matches |
|
to meet the ear |
شنیده شدن |
phonendoscope |
شنیده میشوند |
ear witness |
گواه بگوش شنیده شاهدسمعی |
inaudible |
شنیده نشده غیر مسموع |
i have heard it of old |
از قبل این سخن را شنیده ام |
They have had words ,I hear . |
شنیده ام حرفشان شده ( بحث ؟ جدل لفظی ) |
annunciator |
ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود |
honking |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honk |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honked |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
honks |
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان |
acrophony |
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف |
pinging |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
pinged |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
voice |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
voices |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesizer |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesizers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
synthesisers |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
pings |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
voicing |
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند |
ping |
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار |
contraltos |
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه |
contralto |
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه |
phut |
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله |
chortle |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
monophthong |
صدای ساده وتنها صدای بسیط |
chortling |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortles |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
chortled |
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن |
skirl |
صدای زیر صدای نی انبان |
Brontide |
نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.] |
twanging |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
twanged |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
twang |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
Susurrus |
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد |
twangs |
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن |
tu-whit tu-whoo |
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد |
tu whit tu whoo |
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد |
tinkle |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkled |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkles |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
tinkling |
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن |
thumps |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumping |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thumped |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
thump |
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن |
hissing |
صدای خش خش |
hisses |
صدای خش خش |
step |
صدای پا |
pad |
صدای پا |
hissed |
صدای خش خش |
hiss |
صدای خش خش |
knock |
صدای تغ تغ |
crepitation |
صدای خش خش |
tramps |
صدای پا |
pads |
صدای پا |
knoit |
صدای در |
rale |
صدای خس خس |
stepping |
صدای پا |
ping |
صدای غژ |
grave accent |
صدای بم |
whiz |
صدای غژ |
fizzing |
صدای فش فش |
fizzes |
صدای فش فش |
fizzed |
صدای فش فش |
fizz |
صدای فش فش |
pings |
صدای غژ |
pinged |
صدای غژ |
tramped |
صدای پا |
tramp |
صدای پا |
there is a knock at the door |
صدای در |
knocks |
صدای تغ تغ |
knocked |
صدای تغ تغ |
burble |
صدای قل قل |
burbled |
صدای قل قل |
burbles |
صدای قل قل |
burbling |
صدای قل قل |
pinging |
صدای غژ |
purl |
صدای شرشر |
dictating |
با صدای بلندخواندن |
blast |
صدای انفجار |
rote |
صدای موج |
purled |
صدای شرشر |
blasts |
صدای انفجار |
dictated |
با صدای بلندخواندن |
hissing |
صدای هیس |
purls |
صدای شرشر |
purling |
صدای شرشر |
dictate |
با صدای بلندخواندن |
quacks |
صدای اردک |
quacking |
صدای اردک |
wham |
صدای تصادم |
croak |
صدای کلاغ |
croaked |
صدای کلاغ |
croaking |
صدای کلاغ |
peal |
صدای پیوسته |
bumble |
صدای زنبورکردن |
croaks |
صدای کلاغ |
bumbles |
صدای زنبورکردن |
whacks |
صدای اصطکاک |
whack |
صدای اصطکاک |
quacked |
صدای اردک |
quack |
صدای اردک |
dictates |
با صدای بلندخواندن |
raps |
صدای دق الباب |
rap |
صدای دق الباب |
peals |
صدای پیوسته |
pealing |
صدای پیوسته |
pealed |
صدای پیوسته |
bumbled |
صدای زنبورکردن |
hisses |
صدای هیس |
mew |
صدای گربه |
crackle |
صدای انفجار پی در پی |
crackled |
صدای انفجار پی در پی |
crackles |
صدای انفجار پی در پی |
overtone |
صدای فرعی |
overtones |
صدای فرعی |
clap |
صدای ناگهانی |
clapped |
صدای ناگهانی |
clapping |
صدای ناگهانی |
grates |
صدای تصادم |
claps |
صدای ناگهانی |
moos |
صدای گاو |
moos |
صدای گاوکردن |
mooing |
صدای گاو |
mewed |
صدای گربه |
mewing |
صدای گربه |
report |
صدای شلیک |
reported |
صدای شلیک |
reports |
صدای شلیک |
moo |
صدای گاوکردن |
moo |
صدای گاو |
mooed |
صدای گاوکردن |
mooed |
صدای گاو |
mooing |
صدای گاوکردن |
whooshing |
صدای صفیر |
hoot |
صدای جغد |
hooting |
صدای جغد |
screeched |
صدای گوشخراش |
screeches |
صدای بلند |
screeches |
صدای گوشخراش |
screeching |
صدای بلند |
screeching |
صدای گوشخراش |
hooted |
صدای جغد |
whoosh |
صدای صفیر |
whooshed |
صدای صفیر |
whooshes |
صدای صفیر |
hiss |
صدای هیس |
screeched |
صدای بلند |
screech |
صدای گوشخراش |
screech |
صدای بلند |
hoots |
صدای جغد |
cling |
صدای جرنگ |
clings |
صدای جرنگ |
laugh |
صدای خنده |
laughed |
صدای خنده |
laughs |
صدای خنده |
scuff |
صدای خراش |
scuffed |
صدای خراش |
scuffing |
صدای خراش |
scuffs |
صدای خراش |
hissed |
صدای هیس |
neutral vowel |
صدای له شده |
skirl |
صدای گردباد |
smacker |
صدای ماچ |
sough |
صدای زمزمه یا اه |
sternutation |
صدای عطسه |
stertor |
صدای خس خس سینه |
stridulation |
صدای گوشخراش |
swoosh |
صدای خش خش کردن |
tantara |
صدای شیپور |
the sound of a bugle |
صدای شیپور |
thunderpeal |
صدای رعد |
ticktack |
صدای تپش دل |
tictac |
صدای تپش دل |
ting |
صدای زنگ |
skirl |
صدای جیغ |
sibilance |
صدای سوت |
screeck |
صدای ناهنجار |
pectoriloquy |
صدای سینه |
phoneme |
صدای صوتی |
phoneme |
صدای ساده |
phoneme |
صدای کوچک |
plink |
صدای دق دق کردن |
rackle |
صدای درزدن |
racquet |
صدای غیرمتجانس |
rapper |
صدای تق تق کننده |
rataplan |
صدای طبل |
rattly |
دارای صدای تق تق |
rhinophonia |
صدای خیشومی |
row de dow |
صدای بلند |
screak |
صدای ناهنجار |
vociferant |
با صدای بلند |
whir |
صدای وزوز |
whizzer |
دارای صدای غژ |
chomp |
صدای جویدن |
chomped |
صدای جویدن |
chomping |
صدای جویدن |
chomps |
صدای جویدن |