Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
decimal to hexadecimal conversion
تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
Other Matches
binary to hexadecimal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
sexadecimal
شانزده شانزدهی
hexadecimal
شانزده شانزدهی
hexadecimal point
ممیز شانزده شانزدهی
hexadecimal digit
رقم شانزده شانزدهی
hexadecimal number
عدد شانزده شانزدهی
hexadecimal number system
سیستم عددی شانزده شانزدهی
foxing
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxes
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
e
عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
dog
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
decimal to binary conversion
تبدیل دهدهی به دودوئی
binary to decimal conversion
تبدیل دودوئی به دهدهی
decimalization
تبدیل به سیستم دهدهی
decimal to octal conversion
تبدیل دهدهی به هشت هشتی
decimalize
تبدیل کردن به سیستم دهدهی
double dabble
روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
c
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
decimal
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimals
کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimals
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
sixteens
شانزده
sixteen
شانزده
sixteen
شماره شانزده شانزدهمین
sixteens
شماره شانزده شانزدهمین
sixteenmo
ورق شانزده برگی
sixteenmo
کتاب شانزده برگی
sixteen factor personality questionnaire
پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
keypad
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
novatio non presumiter
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
borstals
دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
hex
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
hexadecimal notation
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
borstal
دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
hexadecimal notation
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hex
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
paragraph
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraphs
- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
e
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
f
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
decimals
دهدهی
decimal
دهدهی
decimal code
کد دهدهی
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
تبدیل صورت تبدیل هیئت
decimal system
سیستم دهدهی
decimal number
عدد دهدهی
complementing
مکمل دهدهی
complements
مکمل دهدهی
decimal numeral
رقم دهدهی
complement
مکمل دهدهی
decimal coinage
مسکوکات دهدهی
decimal digit
رقم دهدهی
decimal notation
نمادسازی دهدهی
complemented
مکمل دهدهی
nine's complement
مکمل دهدهی
packed decimal
دهدهی فشرده
repeating decimal number
عدد دهدهی تکراری
decimal number system
سیستم اعداد دهدهی
decimal notation
نشان گذاری دهدهی
k
0001 در نمایش دهدهی
decimal digit
ارقام دستگاه دهدهی
coded decimal
رقم دهدهی رمزی
binary coded decimal
دهدهی به رمز دودویی
decade
دوره ده ساله دهدهی
decimal
رقم دهدهی اعشاری
decimals
رقم دهدهی اعشاری
decades
دوره ده ساله دهدهی
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
coded decimal number
عدد دهدهی کدگذاری شده
b
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
dewey decimal
رده بندی دهدهی دیویی
cyclic
کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
packs
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
naturals
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
pack
دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
natural
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
asterisks
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
asterisk
پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
decimals
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
decimal
ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
redundant code
یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
binary to octal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
bcd
نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
ten's complement
عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
k
به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
keypad
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد
tabbing
تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
pack
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
packs
ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
excess
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
binary coded decimal
سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
decimal
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
Imperial Silk Hunting Carpet
فرش شکارگاهی ابریشمی درباری
[این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
changed
تبدیل
adapter
تبدیل
convert
تبدیل
modification
تبدیل
changes
تبدیل
reductions
تبدیل
cinversion
تبدیل
reduction
تبدیل
reforming
تبدیل
converted
تبدیل
converting
تبدیل
move
تبدیل
transmutation
تبدیل
transform
تبدیل
panification
تبدیل
transformed
تبدیل
reduce
تبدیل
reducing
تبدیل
reducer
تبدیل
reduces
تبدیل
shift
تبدیل
transforming
تبدیل
transformation
تبدیل
permutations
تبدیل
converts
تبدیل
permutation
تبدیل
change
تبدیل
transforms
تبدیل
interconversion
تبدیل
code conversion
تبدیل کد
converter
تبدیل گر
commutation
تبدیل
conversion
تبدیل
changing
تبدیل
alteration
تبدیل
translation
تبدیل
toggles
تبدیل
toggle
تبدیل
conversions
تبدیل
connector
تبدیل
internal conversion
تبدیل باطنی
image transformation
تبدیل تصویر
reduction coefficient
ضریب تبدیل
reducer
تبدیل کننده
fiel conversion
تبدیل پرونده
current transformation
تبدیل جریان
fiel conversion
تبدیل فایل
hepatization
تبدیل بجگر
file conversion
تبدیل فایل
reductional
تبدیل کاهش
transmute
تبدیل کردن
transmuted
تبدیل کردن
transmutes
تبدیل کردن
platiforming
تبدیل با پلاتین
power converter station
پست تبدیل
process conversion
تبدیل فرایند
prtrifaction
تبدیل به سنگ
commuting
تبدیل کردن
commutes
تبدیل کردن
commuted
تبدیل کردن
commute
تبدیل کردن
transmuting
تبدیل کردن
phase transition
تبدیل فاز
rotary converter
تبدیل گر گردان
internal conversion
تبدیل درونی
evaporated
تبدیل به بخارکردن
evaporate
تبدیل به بخارکردن
incommutability
تبدیل ناپذیری
double conversion
تبدیل دوگانه
saccharification
تبدیل به قند
incommutably
تبدیل ناپذیر
direct conversion
تبدیل مستقیم
direct reading galvanometer
گالوانومتر بی تبدیل
demodulator
تبدیل میکند
salification
تبدیل به نمک
decimalize
تبدیل به اعشارکردن
evaporating
تبدیل به بخارکردن
transform
تبدیل کردن
impedance transformation
تبدیل امپدانس
catforming
تبدیل با کاتالیزور
data conversion
تبدیل داده ها
transforms
تبدیل کردن
transforming
تبدیل کردن
evaporates
تبدیل به بخارکردن
interconvertible
قابل تبدیل
transformed
تبدیل کردن
interconversion
تبدیل متقاطع
frequency transformation
تبدیل فرکانس
approach transition
تبدیل ورودی
combust
تبدیل بخاکسترکردن
animalization
تبدیل به حیوان
lapidification
تبدیل به سنگ
aggravation
تبدیل به بدتر
media conversion
تبدیل رسانه ها
commutability
تبدیل پذیری
actification
تبدیل به سرکه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com