Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
magnetised
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizes
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
Other Matches
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
remanence
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
nuclear magnetic resonance
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
novatio non presumiter
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
تبدیل صورت تبدیل هیئت
restitution
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
remagnetizer
مغناطیس گر
magnetism
مغناطیس
magneto
مغناطیس
magnetzation
مغناطیس
magnets
مغناطیس
magnet
مغناطیس
magnetic
مغناطیس
thermomagnetic
گرما مغناطیس
simple magnet
مغناطیس ساده
elelctromagnetic
الکترو مغناطیس
demagnetize
زدودن مغناطیس
residual magnetism
مغناطیس مانده
susceptibility
مغناطیس پذیری
compensating magnet
مغناطیس تصحیح
ferrimagnetism
فری مغناطیس
demagnetization
مغناطیس زدائی
mag
مغناطیس agnetic
demagnetization
مغناطیس زدایی
mags
مغناطیس agnetic
magnetic battery
مغناطیس مرکب
compound magnet
مغناطیس مرکب
magnetic compensatory
مغناطیس تصحیح
field coil
پیچک مغناطیس گر
focusing magnet
مغناطیس تمرکز ده
residual magnetism
مغناطیس پس ماند
magnetization
مغناطیس گری
magnetization
مغناطیس گردانی
magnetization
مغناطیس کنندگی
magnetization curve
خم مغناطیس پذیری
p.m.
مغناطیس پایدار
organic magnet
مغناطیس الی
magnetization work
مغناطیس کنندگی
natural magnet
مغناطیس طبیعی
magnetizing current
جریان مغناطیس گر
magnetizing field
میدان مغناطیس گر
magnet
مغناطیس پایدار
magnets
مغناطیس پایدار
magneto
دارای مغناطیس
magnetometer
مغناطیس سنج
magnetosphere
کره مغناطیس
magnetosphere
مغناطیس کره
magnetosphere
مغناطیس- سپهر
permanent magnet
مغناطیس پایدار
permeability curve
خم مغناطیس پذیری
permeance
مغناطیس رسانایی
residual magnetization
مغناطیس مانده
residual magnetic induction
مغناطیس مانده
remanence
مغناطیس مانده
induced magnetism
مغناطیس القایی
inductometer
مغناطیس سنج
magnetism
درس مغناطیس
magnetism
مغناطیس شناسی
magnetism
علم مغناطیس
pyromagnetic
گرما- مغناطیس
purity magnet
مغناطیس خلوص
magnet coil
پیچک مغناطیس
magnetic explorer
مغناطیس یاب
magnetic susceptibility
مغناطیس پذیری
magnetics
علم مغناطیس
plunger magnet
مغناطیس پیستونی
magnetizable
مغناطیس پذیر
magnetization
مغناطیس پذیری
magnotropism
مغناطیس گرایی
b h cure
خم مغناطیس پذیری
artificial magnet
مغناطیس صنعتی
magnetosphere
مغناطیس- کره
bar magnet
مغناطیس میلهای
animal magnetism
مغناطیس حیوانی
blow out magnet
مغناطیس جرقه
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
ion trap magnet
مغناطیس یون ربا
direct current magnet
مغناطیس جریان مستقیم
magnetic potential
نیروی مغناطیس رانی
magnetic biasing
مغناطیس گردانی مقدماتی
magnet winding
سیم پیچ مغناطیس
intensity of magnetization
شدت مغناطیس کنندگی
alternating current magnet
مغناطیس جریان متناوب
air magnetic circuit
مدار هوایی مغناطیس
ageing of magnet
پیر شدن مغناطیس
impedance magnetometer
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
induced magnetism
مغناطیس القاء شده
induced magnetization
مغناطیس گردانی القائی
intensity of magnetization
شدت مغناطیس گری
magnetizing
مغناطیس کردن یا شدن
demagnetizing field
میدان مغناطیس زدا
magnetization vector
بردار مغناطیس کنندگی
negative pole
قطب منفی مغناطیس
normal magnetization curve
خم مغناطیس پذیری معمولی
magnetizing field
میدان مغناطیس گردانی
magnetizability
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetizing current
جریان مغناطیس گردانی
blue beam magnet
مغناطیس اشعه ابی
magnetizing force
شدت مغناطیس کنندگی
magnezation intensity
شدت مغناطیس کنندگی
coercive force
نیروی مغناطیس زدا
demagnetization factor
ضریب مغناطیس زدایی
magnetization characteristic
منحنی مغناطیس گردانی
binary to hexadecimal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
initial susceptibility and permeability
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
magnetostriction
تغییر شکل براثر مغناطیس
differential susceptibility and permeabi
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
ideal magnetization curve
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
magnetics
درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
permanent magnet dynamic
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
demagnetizing turns of armature
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
magnetic reversal
عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
high frequency biasing
پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetized bar
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
compass binnacle
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
electromagnetic
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
bloop
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
A magnet attracts iron.
آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
bitch
سگ ماده
article
ماده
articles
ماده
bitched
سگ ماده
matters
ماده
bitches
سگ ماده
bitching
سگ ماده
antimatter
ضد ماده
item
ماده
items
ماده
material
ماده
materials
ماده
catch for door bolt
ماده
matter
ماده
stuff
ماده
stuffed
ماده
stuffs
ماده
female
ماده
monoclinous
نر و ماده
nanny goat
بز ماده
mattering
ماده
substance
ماده
mattered
ماده
stipulation
ماده
substances
ماده
anti matter
ضد ماده
stuffless
بی ماده
clauses
ماده
nanny goats
بز ماده
abscesses
ماده
abscess
ماده
clause
ماده
foamed meterid
ماده کف
agent
ماده
agents
ماده
provision
ماده
nany
بز ماده
metal
ماده
metals
ماده
transforms
تبدیل
reduction
تبدیل
adapter
تبدیل
alteration
تبدیل
connector
تبدیل
converting
تبدیل
converter
تبدیل گر
reductions
تبدیل
code conversion
تبدیل کد
commutation
تبدیل
converts
تبدیل
modification
تبدیل
permutation
تبدیل
reforming
تبدیل
transform
تبدیل
interconversion
تبدیل
transmutation
تبدیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com