Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
English
Persian
note
تبصره یادداشت ها
notes
تبصره یادداشت ها
noting
تبصره یادداشت ها
Other Matches
footnotes
تبصره
footnote
تبصره
accept as true
تبصره
noting
تبصره قبض
note
تبصره قبض
notes
تبصره قبض
article had two notes
ماده یکم دو تبصره
remarks
تبصره ملاحظه کردن
remarking
تبصره ملاحظه کردن
remark
تبصره ملاحظه کردن
remarked
تبصره ملاحظه کردن
wavers
تردید پیدا کردن تبصره قانون
wavering
تردید پیدا کردن تبصره قانون
wavered
تردید پیدا کردن تبصره قانون
waver
تردید پیدا کردن تبصره قانون
noting
یادداشت
notes
یادداشت
note
یادداشت
apostil
یادداشت
jottings
یادداشت
pro memoria
یادداشت
memoire
یادداشت
endnote
یادداشت
memoirs
یادداشت
memoir
یادداشت
reminiscences
یادداشت
reminiscence
یادداشت
annotations
یادداشت
annotation
یادداشت
slip
یادداشت
memoranda
یادداشت
memorandums
یادداشت
slipped
یادداشت
slips
یادداشت
notation
یادداشت
chits
یادداشت
chit
یادداشت
notations
یادداشت
memorandum
یادداشت
memos
یادداشت
memo
یادداشت
tot
یادداشت مختصر
noting
خاطرات یادداشت
set down
یادداشت کردن
take down
یادداشت کردن
noting
یادداشت کردن
notebook
کتابچه یادداشت
notebooks
کتابچه یادداشت
counter memorial
جواب یادداشت
advice note
یادداشت اطلاع
adscript
یادداشت اضافی
billet doux
یادداشت عاشقانه
memorandum of understanding
یادداشت تفاهم
notelet
یادداشت کوچک
footnotes
یادداشت ته صفحه
footnote
یادداشت ته صفحه
scratch paper
کاغذ یادداشت
commentary
رشته یادداشت
annotating
یادداشت نوشتن
annotates
یادداشت نوشتن
annotated
یادداشت نوشتن
annotate
یادداشت نوشتن
commentaries
رشته یادداشت
record
یادداشت سخنرانی
notes
یادداشت سخنرانی
put-downs
یادداشت کردن
put-down
یادداشت کردن
put down
یادداشت کردن
tots
یادداشت مختصر
minute
یادداشت وقایع
minute
مسوده یادداشت
record
یادداشت بایگانی
record
یادداشت کردن
record
یادداشت نگارش
record
یادداشت درسی
notes
یادداشت درسی
notes
یادداشت کردن
note
خاطرات یادداشت
note
یادداشت کردن
notepaper
کاغذ یادداشت
notes
خاطرات یادداشت
chitty
یادداشت-رسید
memorandum
اقدام به یادداشت کند
memorability
قابل یادداشت بودن
to writes down
واردکردن یادداشت کردن
pad
دفترچه یادداشت لایی
memoranda
اقدام به یادداشت کند
message book
دفتر یادداشت پیام
diary
دفتر یادداشت روزانه
diaries
دفتر یادداشت روزانه
pads
دفترچه یادداشت لایی
memorandums
اقدام به یادداشت کند
refit book
دفتر یادداشت وقایع دریایی
papered
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
field book
دفترچه یادداشت نقشه بردار
postscripts
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
postscript
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
memoranda
برگ خلاصه یادداشت مانند
billeted
ورقه جیره یادداشت مختصر
memorandum
برگ خلاصه یادداشت مانند
billeting
ورقه جیره یادداشت مختصر
commentate
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentates
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billet
ورقه جیره یادداشت مختصر
papers
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
billets
ورقه جیره یادداشت مختصر
papering
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
memorandums
برگ خلاصه یادداشت مانند
callective note
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
paper
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
[results were]
satisfactory
رضایت بخش
[در یادداشت گزارش کنترل]
memorials
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
folio
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
folios
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
memorial
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
notate
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
materials returned note
یادداشت مواد عودت داده شده
bindery
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
trailing
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trails
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
readings
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
writes
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
sidekick
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
write
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
reading
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
write down
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
sidekicks
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
reference
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
counter memorial
یادداشت متقابل اخطار متقابل
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com