Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
economic stabilization
تثبیت اقتصادی
Search result with all words
monetarists
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
functional finance
سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
stabilization policy
سیاست تثبیت اقتصادی
Other Matches
e c e
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic liberalism
مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates
مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
economic imperialism
جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky
خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
stabilize
تثبیت
fixity
تثبیت
stabilized
تثبیت
fixing
تثبیت
confirmation
تثبیت
stabilisation
تثبیت
stabilising
تثبیت
stabilises
تثبیت
stabilised
تثبیت
consolidation
تثبیت
anchor cell
سل تثبیت
stabilization
تثبیت
corroboration
تثبیت
fixations
تثبیت
stabilizes
تثبیت
fixation
تثبیت
stabilises
تثبیت کردن
reinstates
تثبیت کردن
fixation of affect
تثبیت عاطفی
stabilizer
تثبیت کننده
holding attack
تک تثبیت کننده
fixate
تثبیت کردن
maintenance level
سطح تثبیت
stabilised
تثبیت کردن
reinstating
تثبیت کردن
functional fixedness
تثبیت کارکردی
reinstated
تثبیت کردن
reinstate
تثبیت کردن
stabilized
تثبیت کردن
fixation process
فرایند تثبیت
stabilizes
تثبیت کردن
stabilize
تثبیت کردن
fixation point
نقطه تثبیت
stabilising
تثبیت کردن
father fixation
تثبیت پدری
confirmation
تثبیت استقرار
voltage stabilization
تثبیت ولتاژ
price stability
تثبیت قیمت
stop go policy
سیاست تثبیت
visual fixation
تثبیت دیداری
course stabilizer
تثبیت کننده
heat setting
تثبیت گرمائی
avouch
تثبیت کردن
patents
حق تثبیت اختراع
wage stabilization
تثبیت مزد
stabilization
پابرجاسازی تثبیت
positioning
تثبیت موقعیت
patenting
حق تثبیت اختراع
fixedness
تثبیت شدگی
patent
حق تثبیت اختراع
stabilisers
تثبیت کننده
reinstatement
تثبیت در مقام
mechanical stabilization
تثبیت مکانیکی
nitrogen fixation
تثبیت نیتروژن
price ceilings
تثبیت قیمت
price freeze
تثبیت قیمت ها
price freezing
تثبیت قیمت
fixing agent
عامل تثبیت
stabilizers
تثبیت کننده ها
patented
حق تثبیت اختراع
price stabilization
تثبیت قیمت
course stabilizer
تثبیت کننده مسیر
built in stabilizers
تثبیت کنندههای خودکار
automatic stabilizer
تثبیت کننده خودکار
holding force
نیروی تثبیت کننده
stabilizing sleeve
غلاف تثبیت کننده
course stabilizer
دستگاه تثبیت مسیر
verges
شانه تثبیت نشده
stabilisers
ثابت تثبیت کننده
stabilizer
ثابت تثبیت کننده
hard shoulder
شانه تثبیت شده
stabilized layer
قشر تثبیت شده
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
emulsion stabilizer
تثبیت کننده امولسیونی
viscosity stabilizer
تثبیت کننده گرانروی
voltage stabilization
تثبیت فشار الکتریکی
fix
تثبیت محل ناو
stabilized layer
لایه تثبیت شده
verge
شانه تثبیت نشده
well fixed
خوب تثبیت شده
fixes
تثبیت محل ناو
mains voltage stabilizer
تثبیت کننده ولتاژ شبکه
routes
به خاک نشاندن تثبیت کردن
route
به خاک نشاندن تثبیت کردن
self stabilizing dynamo
دینام خود تثبیت کننده
zener diode stabilization
تثبیت کنندگی دیود زنر
voltage stabilizer
تثبیت کننده اختلاف سطح
commodity agreement
تثبیت مشترک قیمت فروش
stabilised
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
pegging
تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
stabilising
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilize
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilized
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilizes
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilises
به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
high frequency stabilized arc
قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
price support
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
setting time
[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
fair trade laws
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
economic
اقتصادی
economical
اقتصادی
economy
اقتصادی
socio economic
اقتصادی
economies
اقتصادی
economic model
الگوی اقتصادی
economic nationalism
ناسیونالیسم اقتصادی
economic motivation
انگیزه اقتصادی
economic motivation
مشوق اقتصادی
economic relations
روابط اقتصادی
economic modernization
نوسازی اقتصادی
economic organization
سازمان اقتصادی
economic principles
اصول اقتصادی
economic pressure
فشار اقتصادی
economic power
قدرت اقتصادی
economic potential
نیروی اقتصادی
economic potential
قدرت اقتصادی
economic policy
سیاست اقتصادی
economic plan
برنامه اقتصادی
economic paradoxes
تناقضات اقتصادی
economic problems
مسائل اقتصادی
economic mobilization
بسیج اقتصادی
economic method
روش اقتصادی
economic indicator
شاخص اقتصادی
economic index
شاخص اقتصادی
economic independence
استقلال اقتصادی
economic income
درامد اقتصادی
economic incentives
انگیزههای اقتصادی
economic history
تاریخ اقتصادی
economic growth
رشد اقتصادی
economic good
کالای اقتصادی
economic goals
اهداف اقتصادی
economic friction
موانع اقتصادی
economic geography
جغرافیای اقتصادی
economic indicator
علائم اقتصادی
economic infrastructure
زیربنای اقتصادی
economic maturity
کمال اقتصادی
economic maturity
بلوغ اقتصادی
economic man
انسان اقتصادی
economic life
عمر اقتصادی
economic law
قانون اقتصادی
economic justification
توجیه اقتصادی
economic interest
منافع اقتصادی
economic integration
همبستگی اقتصادی
economic integration
یکپارچگی اقتصادی
economic institutions
نهادهای اقتصادی
economic friction
اصطکاک اقتصادی
economic problems
مشکلات اقتصادی
homo economicus
انسان اقتصادی
economic value
ارزش اقتصادی
economic unity
یکپارچگی اقتصادی
economic union
اتحادیه اقتصادی
economic trend
روند اقتصادی
economic thought
اندیشه اقتصادی
economic thought
تفکر اقتصادی
economic theory
نظریه اقتصادی
economic system
نظام اقتصادی
economic surplus
مازاد اقتصادی
economic structure
بنیان اقتصادی
economic structure
ساختار اقتصادی
economic variable
متغیر اقتصادی
economic warfare
جنگ اقتصادی
flucuations
نوسانات اقتصادی
schools of economics
مکتبهای اقتصادی
shortcut
طریقه اقتصادی
socioeconomic
اجتماعی- اقتصادی
economy factor
ضریب اقتصادی
economic welfare
رفاه اقتصادی
depressions
بحران اقتصادی
economic wealth
ثروت اقتصادی
economic waste
اتلاف اقتصادی
economic warfare
مبارزه اقتصادی
economic statistics
امارهای اقتصادی
economic stability
ثبات اقتصادی
economic rehabilitation
توانبخشی اقتصادی
economic reconstruction
تجدیدساخت اقتصادی
economic reconstruction
نوسازی اقتصادی
economic recession
رکود اقتصادی
economic prosprity
رونق اقتصادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com