Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (9 milliseconds)
English	Persian
voltage stabilization	تثبیت ولتاژ
Search result with all words
mains voltage stabilizer	تثبیت کننده ولتاژ شبکه
voltage stabilizer	تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
Other Matches
line voltage	ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
automatic pilot	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots	وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
transmission	که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar	که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmissions	که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
voltage regulator	تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero	سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
stabilisers	تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer	تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
monetarists	طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
surged	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges	یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance	موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically	قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
negative true logic	سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive	سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
stabilization	تثبیت
fixing	تثبیت
consolidation	تثبیت
stabilize	تثبیت
fixations	تثبیت
anchor cell	سل تثبیت
confirmation	تثبیت
corroboration	تثبیت
stabilises	تثبیت
stabilizes	تثبیت
stabilising	تثبیت
stabilized	تثبیت
stabilisation	تثبیت
fixity	تثبیت
fixation	تثبیت
stabilised	تثبیت
stop go policy	سیاست تثبیت
stabilising	تثبیت کردن
reinstating	تثبیت کردن
reinstatement	تثبیت در مقام
stabilized	تثبیت کردن
stabilizes	تثبیت کردن
economic stabilization	تثبیت اقتصادی
stabilize	تثبیت کردن
reinstates	تثبیت کردن
stabilises	تثبیت کردن
stabilisers	تثبیت کننده
reinstate	تثبیت کردن
reinstated	تثبیت کردن
stabilised	تثبیت کردن
course stabilizer	تثبیت کننده
price stability	تثبیت قیمت
functional fixedness	تثبیت کارکردی
price stabilization	تثبیت قیمت
price freeze	تثبیت قیمت ها
stabilization	پابرجاسازی تثبیت
positioning	تثبیت موقعیت
stabilizers	تثبیت کننده ها
fixation process	فرایند تثبیت
price freezing	تثبیت قیمت
stabilizer	تثبیت کننده
heat setting	تثبیت گرمائی
patent	حق تثبیت اختراع
patented	حق تثبیت اختراع
patenting	حق تثبیت اختراع
wage stabilization	تثبیت مزد
fixate	تثبیت کردن
avouch	تثبیت کردن
holding attack	تک تثبیت کننده
price ceilings	تثبیت قیمت
fixation point	نقطه تثبیت
nitrogen fixation	تثبیت نیتروژن
patents	حق تثبیت اختراع
confirmation	تثبیت استقرار
maintenance level	سطح تثبیت
mechanical stabilization	تثبیت مکانیکی
fixedness	تثبیت شدگی
fixing agent	عامل تثبیت
father fixation	تثبیت پدری
visual fixation	تثبیت دیداری
fixation of affect	تثبیت عاطفی
course stabilizer	تثبیت کننده مسیر
built in stabilizers	تثبیت کنندههای خودکار
emulsion stabilizer	تثبیت کننده امولسیونی
course stabilizer	دستگاه تثبیت مسیر
exchanged stabilization fund	صندوق تثبیت ارز
hard shoulder	شانه تثبیت شده
well fixed	خوب تثبیت شده
viscosity stabilizer	تثبیت کننده گرانروی
voltage stabilization	تثبیت فشار الکتریکی
stabilisers	ثابت تثبیت کننده
fixes	تثبیت محل ناو
fix	تثبیت محل ناو
stabilization policy	سیاست تثبیت اقتصادی
stabilized layer	قشر تثبیت شده
verges	شانه تثبیت نشده
stabilized layer	لایه تثبیت شده
stabilizing sleeve	غلاف تثبیت کننده
verge	شانه تثبیت نشده
automatic stabilizer	تثبیت کننده خودکار
holding force	نیروی تثبیت کننده
stabilizer	ثابت تثبیت کننده
self stabilizing dynamo	دینام خود تثبیت کننده
route	به خاک نشاندن تثبیت کردن
routes	به خاک نشاندن تثبیت کردن
commodity agreement	تثبیت مشترک قیمت فروش
voltage stabilizer	تثبیت کننده اختلاف سطح
zener diode stabilization	تثبیت کنندگی دیود زنر
pegging	تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
stabilised	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilises	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilising	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilizes	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilized	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
stabilize	به حال تعادل دراوردن تثبیت مسیر
adjustable stabilizer	تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
high frequency stabilized arc	قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
functional finance	سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
price support	تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
stop bath	ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
setting time	[مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
voltage	ولتاژ
voltages	ولتاژ
potential	ولتاژ
line voltage	ولتاژ خط
alternating voltage	ولتاژ C.A
electric tension	ولتاژ
total voltage	ولتاژ کل
fair trade laws	قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
ignition voltage	ولتاژ احتراق
imaginary voltage	ولتاژ راکتیو
hum voltage	ولتاژ نویز
impluse	ضربه ولتاژ
no load voltage	ولتاژ بی باری
overvoltage	ولتاژ اضافی
overpotential	اضافه ولتاژ
output voltage	ولتاژ خروجی
grid voltage	ولتاژ شبکه
service voltage	ولتاژ کار
main voltage	ولتاژ اصلی
heating voltage	ولتاژ گرمایش
operating voltage	ولتاژ کار
normal voltage	ولتاژ عادی
nominal voltage	ولتاژ اسمی
high voltage	ولتاژ بالا
impressed voltage	ولتاژ موثر
limiting voltage	ولتاژ مرزی
line drop	افت ولتاژ یک خط
line to line voltage	ولتاژ بین دو خط
line to neutral voltage	ولتاژ فازی
mains voltage	ولتاژ شبکه
line voltage	ولتاژ شبکه
line voltage variation	نوسان ولتاژ
load tension	ولتاژ بار
load voltage	ولتاژ بار
inverse voltage	ولتاژ معکوس
internal voltage	ولتاژ داخلی
induce voltage	ولتاژ القایی
ionization voltage	ولتاژ یونیزاسیون
induction voltage	ولتاژ القائی
input voltage	ولتاژ اولیه
idle voltage	ولتاژ کور
primery voltage	ولتاژ اولیه
medium voltage	ولتاژ متوسط
instantaneous voltage	ولتاژ لحظهای
insulation voltage	ولتاژ ایزولاسیون
phase to neutral voltage	ولتاژ فازی
zener voltage	ولتاژ زنر
voltage rise	افزایش ولتاژ
voltage increase	افزایش ولتاژ
voltage impluse	ضربان ولتاژ
voltage impluse	ایمپولز ولتاژ
voltage gain	بهره ولتاژ
voltage drop	افت ولتاژ
voltage divider	مقسم ولتاژ
voltage curve	منحنی ولتاژ
voltage control	کنترل ولتاژ
voltage compensation	تعادل ولتاژ
voltage balance	میزان ولتاژ
voltage amplifier	امپلیفایر ولتاژ
voltage level	سطح ولتاژ
voltage loss	اتلاف ولتاژ
voltage loss	تلف ولتاژ
voltaism	ولتاژ الکتریکی
voltage vector	بردار ولتاژ
voltage transformer	ترانسفورماتور ولتاژ
voltage to ground	ولتاژ زمین
voltage stability	ثبات ولتاژ
voltage source	منبع ولتاژ
voltage relay	رله ولتاژ
voltage regulator	رگولاتور ولتاژ
voltage regulator	نافم ولتاژ
voltage regulation	تنظیم ولتاژ
voltage ratio	نسبت ولتاژ
voltage pulse	پالس ولتاژ
voltage measuring	سنجش ولتاژ
voltage amplification	تقویت ولتاژ
useful voltage	ولتاژ موثر
series voltage	ولتاژ سری
rated voltage	ولتاژ اسمی
potentiometer	مقسم ولتاژ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com