Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
fission	تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
Other Matches
fission products	عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
fission	شکافت هستهای
nuclear fission	شکافت هستهای
dialytic	تجزیهای
analytical	تجزیهای
analytic	تجزیهای
virtual level	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
cleavage	شکافت
cleavages	شکافت
fission	شکافت
cleavages	شکافت پذیری
atomic fission	شکافت اتمی
cleavage	شکافت پذیری
social fission	شکافت اجتماعی
spontancous fission	شکافت خودانگیز
fission bomb	بمب شکافت
fissionable	شکافت پذیر
fissionable	قابل شکافت
fissionable material	مواد شکافت پذیر
rupturing	عمل شکافت مینی شکل
ruptures	عمل شکافت مینی شکل
rupture	عمل شکافت مینی شکل
his sight could p darkness	بینایی وی تاریکی رامی شکافت
convertor reactor	راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
atomic	هستهای
nuclear	هستهای
potential barrier	سد هستهای
nuclear strike	تک هستهای
mononuclear	یک هستهای
fission	شکاف هستهای
fission bomb	بمب هستهای
fission reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear power station	نیروگاه هستهای
nuclear fusion	گداخت هستهای
nuclear families	خانواده هستهای
nuclear reactors	واکنشگاه هستهای
nuclear engineering	تکنولوژی هستهای
nuclear number	عدد هستهای
nuclear family	خانواده هستهای
nuclear fusion	همجوشی هستهای
nuclear forces	نیروهای هستهای
nuclear fission	انشقاق هستهای
nuclear fusion	ذوب هستهای
nuclear technology	تکنولوژی هستهای
nuclear fusion	گداز هستهای
nuclear energy	انرژی هستهای
nuclear electricity	الکتریسیته هستهای
nuclear detector	اشکارساز هستهای
mononuclear	سلول یک هستهای
core storage	انباره هستهای
nuclear radiation	تشعشع هستهای
nuclear reaction	واکنش هستهای
fusions	جوش هستهای
nuclear reaction	فرایند هستهای
fusion	جوش هستهای
core memory	حافظه هستهای
nuclear pile	پیل هستهای
nuclear power	انرژی هستهای
transmutation	تبدیل هستهای
nuclear reactor	واکنشگاه هستهای
nuclear reactor	راکتور هستهای
nuclear corrosion	فرسایش هستهای
nuclear reactors	راکتور هستهای
nucleonics	فیزیک هستهای
nuclear configuration	ترکیب هستهای
nuclear chemistry	شیمی هستهای
nuclear transformation	تبدیل هستهای
nuclear structure	ساختار هستهای
thermonuclear	گرمای هستهای
necleo synthesis	سنتز هستهای
nuclear power	نیروی هستهای
thermonuclear	بمب هستهای حرارتی
nuclear power production	تولید انرژی هستهای
nuclear power plant	تاسیسات انرژی هستهای
nuclear fusion energy	انرژی ذوب هستهای
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
fusions	عمل ترکیب هستهای
nuclear binding energy	انرژی اتصال هستهای
fusion	عمل ترکیب هستهای
internuclear distance	فاصله بین هستهای
slug	میزان سازی هستهای
slugged	میزان سازی هستهای
slugs	میزان سازی هستهای
fusion energy	انرژی همجوشی هستهای
radiological	رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingent effects	اثرات احتمالی انفجار هستهای
attack nuclear carrier	ناو هواپیمابر افندی هستهای
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
fusion reactor	راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
nuclear submarine	زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
lymphocytosis	ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
dwarf dud	جنگ افزار هستهای عمل نکرده
elodea	جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
nominal weapon	جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
spectrophotometry	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
endomixis	تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
induce	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induced	1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
radioactivity	قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
inductor	قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
controlled thermonuclear reaction	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
surface of rupture	سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
severance	تجزیه
parsing	تجزیه
decoupling	تجزیه
decomposition	تجزیه
cracking	تجزیه
dissection	تجزیه
analyzer	تجزیه گر
anatomy	تجزیه
anatomies	تجزیه
break down	تجزیه
dialysis	تجزیه
disintegration	تجزیه
break up	تجزیه
dissociation	تجزیه
decay	تجزیه
decayed	تجزیه
decaying	تجزیه
decays	تجزیه
dissolution	تجزیه
resolution	تجزیه
resolutions	تجزیه
catalysis	تجزیه
break	تجزیه
breaks	تجزیه
analysis	تجزیه
separate	تجزیه
sequestration	تجزیه
separated	تجزیه
segregation	تجزیه
separates	تجزیه
shake down	تجزیه
separations	تجزیه
separation	تجزیه
fission to yield ratio	توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
osmose	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
gasometry	تجزیه گازی
study	تجزیه کردن
gravimetric analysis	تجزیه وزنی
evaluate	تجزیه کردن
gravimetrical analysis	تجزیه وزنی
gas analysis	تجزیه گاز
dissect [analyse]	تجزیه کردن
homolysis	تجزیه شیمیایی
hydrolysis	تجزیه بوسیله اب
hydrolyze	تجزیه شدن
assay	تجزیه کردن
analyze [American]	تجزیه کردن
analyse [British]	تجزیه کردن
image resolution	تجزیه تصویر
infrangible	تجزیه ناپذیر
frequency analysis	تجزیه هارمونی ها
frequency analysis	تجزیه فرکانس
fractionating column	ستون تجزیه
survey	تجزیه کردن
fibrinolysis	تجزیه فیبرین
elution analysis	تجزیه شویشی
electrolytic decomposition	تجزیه الکترولیت
elemental analysis	تجزیه عنصری
electron decay	تجزیه الکترون
scrutinize	تجزیه کردن
look into	تجزیه کردن
investigate	تجزیه کردن
bolt [examine]	تجزیه کردن
check	تجزیه کردن
determine	تجزیه کردن
enquire into	تجزیه کردن
examine	تجزیه کردن
explore	تجزیه کردن
inspect	تجزیه کردن
spectrum analysis	تجزیه بیناب
resolvable	تجزیه شدنی
resolution of forces	تجزیه نیروها
resoluble	تجزیه شدنی
research and analysis	تجزیه و تحلیل
qualitative analysis	تجزیه چونی
ultimate analysis	تجزیه نهایی
qualitative analysis	تجزیه کیفی
proximate analysis	تجزیه گروهی
prescind	تجزیه کردن
syllabicity	تجزیه هجایی
syllabi	تجزیه هجائی
stripping analysis	تجزیه عریانساز
spectrum analysis	تجزیه طیف
separator	دستگاه تجزیه
separatist	تجزیه طلب
quantitative analysis	تجزیه کمی
segregative	تجزیه طلب
secessionism	تجزیه طلبی
volumetric analysis	تجزیه حجمی
parse tree	درخت تجزیه
job analysis	تجزیه کار
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irrefrangible	غیرقابل تجزیه
ionization	تجزیه اتمها

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com