Dictiornary-Farsi | تجزیه شیمیایی ادرار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
urinalysis	تجزیه شیمیایی ادرار


Other Matches

chemical analysis	تجزیه شیمیایی
homolysis	تجزیه شیمیایی
chemical analyse	تجزیه شیمیایی
thermolysis	تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
electroanalysis	تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
photolysis	تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
pyrolyze	تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن
pyuria	وجود چرک در ادرار ادرار چرکدار
pyrolysis	تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
chemical survey	بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
urine	ادرار
emiction	ادرار
urinary incontinence	بی اختیاری ادرار
aconuresis	ادرار غیرارادی
anuria	قطع ادرار
micturition	ادرار کردن
relieve nature	ادرار کردن
to relieve nature	ادرار کردن
urination	دفع ادرار
urination	ادرار کردن
polyuria	ادرار زیاد
enuresis	بی اختیاری ادرار
diuresis	ادرار زیاد
pass water	ادرار کردن
urinal	محل ادرار
urinals	محل ادرار
micturate	ادرار کردن
make water	ادرار کردن
urinated	ادرار کردن
urinates	ادرار کردن
urinating	ادرار کردن
urinate	ادرار کردن
acraturesis	ناتوانی در دفع ادرار
hematuria	وجود خون در ادرار
urinal	گلدان ادرار شاشگاه
uric	موجود در ادرار پیشابی
adh	هورمون کاهنده ادرار
urinals	گلدان ادرار شاشگاه
antidiuretic hormone	هورمون کاهنده ادرار
anuria	نقص در ترشح ادرار
dysuria	سوزش ادرار [پزشکی]
painful urination	سوزش ادرار [پزشکی]
painful urination	دش میزی [سوزش ادرار] [پزشکی]
dysuria	دش میزی [سوزش ادرار] [پزشکی]
dysuria	ادرار همراه با سوزش واشکال
urologist	ویژه گر بیماریهای دستگاه ادرار
urinoscopy	پیشاب بینی امتحان ادرار فسر
urinology	گفتاردرپیشاب مبحث ادرار پیشاب شناسی
anuresis	فقدان قدرت دفع ادرار شاش بند
v , series	سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
Don't chicken out ! <idiom>	از ترس توی شلوارت ادرار نکن! [اصطلاح روزمره]
commit no nuisance	ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
spectrophotometry	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
chemical biological and radiological	شیمیایی
chemicals	شیمیایی
chemic	شیمیایی
chemical sense	حس شیمیایی
chemical	شیمیایی
chemical reaction	واکنش شیمیایی
chemical kinetics	سینتیک شیمیایی
galvanic cell	پیل شیمیایی
chemical compound	ترکیب شیمیایی
electrochemical	برقی- شیمیایی
chemical munition	سلاح شیمیایی
chemical operations	عملیات شیمیایی
chemical pollution	الودگی شیمیایی
chemical properties	خواص شیمیایی
chemical physics	فیزیک شیمیایی
chemical consolidation	تزریق شیمیایی
chemisorption	جذب شیمیایی
chemism	خاصیت شیمیایی
chemical fuel	سوخت شیمیایی
chemical exchange	تبادل شیمیایی
chemiluminescence	نورتابی شیمیایی
chemical equivalent	هم ارز شیمیایی
chemical equilibrium	تعادل شیمیایی
chemical species	گونههای شیمیایی
chemical weathering	هوازدگی شیمیایی
chemical deposits	نهشتهای شیمیایی
chemical element	عنصر شیمیایی
chemical grouting	تزریق شیمیایی
chemical shift	جابجایی شیمیایی
chemoreceptor	گیرنده شیمیایی
cloud attack	تک با ابر شیمیایی
chemical reactor	واکنشگاه شیمیایی
chemical research	پژوهش شیمیایی
chemotropism	گرایش شیمیایی
chemical injection	تزریق شیمیایی
chemical defense	پدافند شیمیایی
chemical security	تامین شیمیایی
chemical industries	صنایع شیمیایی
chemical herbicide	علف کش شیمیایی
decomposition	هوازدگی شیمیایی
chemical energy	انرژی شیمیایی
compounded	ترکیب شیمیایی
quasichemical	شبه شیمیایی
chemical ammunition	مهمات شیمیایی
chemical agent	ماده شیمیایی
chemical agent	عامل شیمیایی
fertilizers	کود شیمیایی
fertilizer	کود شیمیایی
fertilisers	کود شیمیایی
man-made fiber	الیاف شیمیایی
chemical survey	تجسس شیمیایی
mulch	ماده شیمیایی
organic compound	مواد شیمیایی
biochemical	زیستی- شیمیایی
compounds	ترکیب شیمیایی
proportioner	مخلوط کن شیمیایی
narcosis	خواب شیمیایی
compound	ترکیب شیمیایی
chemical combination	ترکیب شیمیایی
precipitate	رسوب شیمیایی
precipitated	رسوب شیمیایی
precipitates	رسوب شیمیایی
precipitating	رسوب شیمیایی
chemical bond	پیوند شیمیایی
mulches	ماده شیمیایی
biochemical catalyst	کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical affinity	میل ترکیبی شیمیایی
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
chemical	ماده شیمیایی دارویی
c.o.d	نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical weapon	جنگ افزار شیمیایی
chemical oxygen demand	نیاز شیمیایی اکسیژن
chemical feedstock	مواد اولیه شیمیایی
chemicals	ماده شیمیایی دارویی
acid equivalent	معادل شیمیایی اسید
photochemical smog	دود مه فتو شیمیایی
cloud attack	تک شیمیایی با مواد سمی
chemosynthesis	سنتز باکتری شیمیایی
petrochemicals	مواد شیمیایی نفتی
petrolum chemicals	مواد شیمیایی نفتی
smoke agent	عامل شیمیایی دودانگیز
toxic agent	عامل شیمیایی سمی
oxide	ماده شیمیایی از اکسیژن
photochemical smog	دود مه نور شیمیایی
nerve agent	عامل شیمیایی عصبی
chemical alarm	اعلام خطر شیمیایی
nuclear biological chemical	شیمیایی میکربی هستهای
vesicant agent	عامل شیمیایی تاول زا
immunochemistry	علم ایمنی شیمیایی
oxides	ماده شیمیایی از اکسیژن
actinolagy	معرفت بخواص شیمیایی نور
biochemical oxygen demand	نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
corrosion	زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
biological oxygen demand	نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
absorption compound	ترکیب شیمیایی جذب کننده
b.o.d	نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
synthetic	مواد شیمیایی و پروسس شده
galvanic battery	دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
goechemical	وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
immunochemistry	مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
neutralizing	بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes	بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralize	بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralising	بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises	بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralised	بطور شیمیایی خنثی کردن
stabilizer	ماده ثبات دهنده شیمیایی
stabilisers	ماده ثبات دهنده شیمیایی
oxime	ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
tetrahydrate	ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
trihydrate	ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
boron water	ابی که عنصر شیمیایی بردارد
chemical warfare	جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chemical shift non equivalent protons	پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
agents	نماینده عامل شیمیایی خرج
agent	نماینده عامل شیمیایی خرج
chemical shift equivalent protons	پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
flavone	ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
chemotrophic treatment	تسویه خوراک ساخت شیمیایی
chemical security	حفافت برعلیه مواد شیمیایی
pyrolyze	در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
tartan	ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست
pyrochemical	وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
inert	که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
AC	مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد
pyrocondensation	تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
chemical defense	پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
fibroin	جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
latensify	بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
drysalter	فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
leaker	گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب
doping	افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
galvanism	جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی
batteries	وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
battery	وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
actinic	دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
bleach	سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
biosynthesis	تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
catalytic agent	عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
matrass	شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
metamerism	برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
bleached	سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleaches	سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
photochemical oxidant	اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی
autocatalysis	اثر مجاورتی خود بخودجسمی در فعل و انفعال شیمیایی