Dictiornary-Farsi | تجزیه وزنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
gravimetric analysis	تجزیه وزنی
gravimetrical analysis	تجزیه وزنی


Other Matches

weighted	وزنی
hexametric	شش وزنی
arrhythmic	بی وزنی
weightlessness	بی وزنی
equiponderance	هم وزنی
gravity dam	سد وزنی
division	گروه وزنی
gravity spillway dam	سد سرریز وزنی
gravity wall	دیوار وزنی
gravimetric factor	ضریب وزنی
gravity battery	باتری وزنی
weighted average	متوسط وزنی
weight function	تابع وزنی
weighted mean	میانگین وزنی
weighted score	نمره وزنی
weighting coefficient	ضریب وزنی
weighted average	میانگین وزنی
tetrameter	چهار وزنی
gravity arch dam	سد قوسی وزنی
weight percent	درصد وزنی
massive arch dam	سد قوسی وزنی
gravity abutment	گرانپایه وزنی
monometer	شعر یک وزنی
hollow gravity dam	سد تهیده وزنی
divisions	گروه وزنی
daedman	مهار وزنی
imponderability	بی وزنی غیر محسوسی
h does not w.much	چندان وزنی ندارد
tandem roller	غلطک وزنی پشت سر هم
weigh batcher	اندازه گیر وزنی
masonry weir	بند بنایی وزنی
gravity dam of triangular section	سد وزنی با نیمرخ مثلثی
hexameter	شعر شش وتدی یا شش وزنی
gravity drop	زنگ احضار وزنی
ounces	مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
ton	واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
classed	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
ounce	مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
weight average degree of polymerization	میانگین وزنی درجه بسپارش
classing	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
blank verse	شعر بی قافیه پنج وزنی
tons	واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
classes	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
bantamweight	مقیاس وزنی درحدود 811پوند
class	گروه وزنی ورزشکار ممتاز
weight average molecular weight	میانگین وزنی وزن مولکولی
available payload	فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
quintal	واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
metric hundredweight	واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
scaleweight	وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
bushels	مقیاس وزنی است معادل 4پک
To bear heavy expenses.	سرب فلز سنگین وزنی است
bushel	مقیاس وزنی است معادل 4پک
bandolite	ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
pottle	پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
weighted least square method	روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
spectrophotometry	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
barleycorn	مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
tare and tret	وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
liftjet	توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
warp-weighd loom	دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
dissociation	تجزیه
segregation	تجزیه
separation	تجزیه
separations	تجزیه
anatomy	تجزیه
analyzer	تجزیه گر
resolutions	تجزیه
catalysis	تجزیه
severance	تجزیه
anatomies	تجزیه
disintegration	تجزیه
dialysis	تجزیه
dissection	تجزیه
cracking	تجزیه
decomposition	تجزیه
decoupling	تجزیه
parsing	تجزیه
resolution	تجزیه
sequestration	تجزیه
separate	تجزیه
separated	تجزیه
analysis	تجزیه
break up	تجزیه
decaying	تجزیه
decays	تجزیه
dissolution	تجزیه
decayed	تجزیه
decay	تجزیه
breaks	تجزیه
separates	تجزیه
shake down	تجزیه
break	تجزیه
break down	تجزیه
osmose	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
assonance	هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
gas analysis	تجزیه گاز
electrolytic decomposition	تجزیه الکترولیت
gasometry	تجزیه گازی
frequency analysis	تجزیه هارمونی ها
frequency analysis	تجزیه فرکانس
disassemble	تجزیه کردن
fractionating column	ستون تجزیه
dissoluble	تجزیه پذیر
dissociative	تجزیه کننده
dissolvable	تجزیه شدنی
disintegrable	تجزیه پذیر
dispersion of light	تجزیه نور
double decomposition	تجزیه مضاعف
hydrolyze	تجزیه شدن
disembody	تجزیه کردن
image resolution	تجزیه تصویر
electron decay	تجزیه الکترون
homolysis	تجزیه شیمیایی
elemental analysis	تجزیه عنصری
elution analysis	تجزیه شویشی
fibrinolysis	تجزیه فیبرین
hydrolysis	تجزیه بوسیله اب
proximate analysis	تجزیه گروهی
study	تجزیه کردن
dissect [analyse]	تجزیه کردن
assay	تجزیه کردن
analyze [American]	تجزیه کردن
analyse [British]	تجزیه کردن
break down <idiom>	تجزیه وتحلیل
volumetric analysis	تجزیه حجمی
thermal decomposition	تجزیه گرمایی
syllabicity	تجزیه هجایی
syllabi	تجزیه هجائی
stripping analysis	تجزیه عریانساز
evaluate	تجزیه کردن
survey	تجزیه کردن
scrutinize	تجزیه کردن
look into	تجزیه کردن
investigate	تجزیه کردن
inspect	تجزیه کردن
explore	تجزیه کردن
examine	تجزیه کردن
enquire into	تجزیه کردن
determine	تجزیه کردن
check	تجزیه کردن
bolt [examine]	تجزیه کردن
splitting a cause of action	تجزیه دعوی
spectrum analysis	تجزیه بیناب
parting of metals	تجزیه فلزات
parser	تجزیه کننده
parse tree	درخت تجزیه
motion analysis	تجزیه حرکت
market segmentation	تجزیه بازار
job analysis	تجزیه کار
irresolvable	تجزیه ناپذیر
ultimate analysis	تجزیه نهایی
irrefrangible	غیرقابل تجزیه
ionization	تجزیه اتمها
inverse segregation	تجزیه وارونه
instrumental analysis	تجزیه دستگاهی
inseparability	تجزیه ناپذیری
infrangible	تجزیه ناپذیر
photodecomposition	تجزیه نوری
physical analysis	تجزیه فیزیکی
spectrum analysis	تجزیه طیف
separator	دستگاه تجزیه
separatist	تجزیه طلب
segregative	تجزیه طلب
secessionism	تجزیه طلبی
resolvable	تجزیه شدنی
resolution of forces	تجزیه نیروها
resoluble	تجزیه شدنی
research and analysis	تجزیه و تحلیل
quantitative analysis	تجزیه کمی
qualitative analysis	تجزیه چونی
qualitative analysis	تجزیه کیفی
prescind	تجزیه کردن
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
dialyze	تجزیه شدن
liberate	تجزیه کردن
acid decomposition	تجزیه اسیدی
disintegrating	تجزیه کردن
decomposed	تجزیه شده
dismember	تجزیه کردن
dismembered	تجزیه کردن
dismembering	تجزیه کردن
disintegrating	تجزیه شدن
disintegrates	تجزیه کردن
analyze	تجزیه کردن
liberates	تجزیه کردن
analytical chemistry	شیمی تجزیه
analytical balance	ترازوی تجزیه
liberating	تجزیه کردن
disintegrate	تجزیه شدن
disintegrate	تجزیه کردن
disintegrates	تجزیه شدن
analitical	مربوط به تجزیه
analytically	از راه تجزیه
analytically	بطور تجزیه
dismembers	تجزیه کردن
decompose	تجزیه شدن
atomic	تجزیه ناپذیر