English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
output equipment تجهیزات خروجی
Other Matches
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
adopted types انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
materiel تجهیزات
equipments تجهیزات
equipment تجهیزات
accouterments تجهیزات
accouterment تجهیزات
parrot تجهیزات ای اف اف
rigged تجهیزات
acoutrement تجهیزات
parroted تجهیزات ای اف اف
parroting تجهیزات ای اف اف
parrots تجهیزات ای اف اف
rigs تجهیزات
devices تجهیزات
rig تجهیزات
appliance تجهیزات
appliances تجهیزات
fixture تجهیزات
instrumentation تجهیزات
transfer equipment تجهیزات
device تجهیزات
switching device تجهیزات سوئیچینگ
telephone equipment تجهیزات تلفن
electric equipment تجهیزات الکتریکی
auxiliary equipment تجهیزات جانبی
ancillary equipment تجهیزات اضافی
technical equipment تجهیزات فنی
turning attachment تجهیزات تراشکاری
capital equipments تجهیزات سرمایهای
plants تجهیزات کارگاه
plant تجهیزات کارگاه
ancillary equipment تجهیزات جانبی
mechanical equipment تجهیزات مکانیکی
ventilating equipment تجهیزات تهویه
ancillary equipment تجهیزات پیرامونی
cryptoequipment تجهیزات رمز
equipment logbook دفتر تجهیزات
assembly fixture تجهیزات مونتاژ
standby equipment تجهیزات جانشینی
auxiliary equipment تجهیزات کمکی
critical materials تجهیزات مهم
war material تجهیزات جنگی
accessory equipment تجهیزات یدکی
mobilization تجهیزات قوا
illuminating device تجهیزات روشنایی
machine equipment تجهیزات ماشین
outfit تجهیزات حفاری
garage equipment تجهیزات گاراژ
peripheral equipment تجهیزات جنبی
individual aquipment تجهیزات انفرادی
outfits تجهیزات حفاری
handling equipment تجهیزات بار
radar equipment تجهیزات رادار
extra equipment تجهیزات اضافی
protective equipment تجهیزات حفافتی
plant records امار تجهیزات کارگاه
shuttles بردن افرادو تجهیزات
shuttled بردن افرادو تجهیزات
precision measuring equipment تجهیزات سنجش دقیق
honing equipment تجهیزات سنگ زنی
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
data communications equipment تجهیزات ارتباطات داده ها
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
nitriting equipment تجهیزات ازت دهی
core blowing equipment تجهیزات دمیدن هسته
paint spraying equipment تجهیزات رنگ پاشی
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
cam turning attachment تجهیزات تراش بادامک
basic end item تجهیزات ووسایل اولیه
peripheral equipment operator متصدی تجهیزات جانبی
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
ingot conveying device تجهیزات انتقال شمش
oil reclamation equipment تجهیزات احیا روغن
original equipment manufacturer سازنده تجهیزات اصلی
panoply تجهیزات و ارایش کامل
induction melting equipment تجهیزات ذوب القائی
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
forming attachment تجهیزات تراش پروفیل
equipment logbook دفترچه خدمتی تجهیزات
mold making equipment تجهیزات قالب سازی
grinding attachment تجهیزات سنگ سمباده
accoutre با تجهیزات اماده نمودن
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
arsenal ساختمان تجهیزات نظامی
producer durable equipment تجهیزات با دوام تولیدی
measuring device تجهیزات اندازه گیری
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
shuttle بردن افرادو تجهیزات
mobile lubricating equipment تجهیزات روغنکاری متحرک
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
assets ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
honeywell یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
stack ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks ردیف کردن وسایل و تجهیزات
deadlined equipment لوازم و تجهیزات از کار افتاده
dead storage انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
well-appointed دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
cam grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قوسی
unisys یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
control data corporation یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
integrated revision بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
cutter grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
showdowns چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaking تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdown چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
equipment bay محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
tweak تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
trigraph حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
so علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
footprints شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprint شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
downtime پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
decus Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
power house building ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
pcm تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
fallout خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundles بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
accumulated depreciation کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
claimant agency شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
printout خروجی
handler خروجی
outputs خروجی
outflows خروجی
printouts خروجی
egress خروجی
exits خروجی
exit خروجی
output خروجی
outflow خروجی
out put خروجی
outlet خروجی
tatal output خروجی کل
output area خروجی
exhausts خروجی
extrusion خروجی
throughput خروجی
deferent خروجی
handlers خروجی
outlets خروجی
exhaust خروجی
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
light output خروجی نور
output tube لامپ خروجی
output shaft محور خروجی
lighting outlet خروجی روشنایی
output routine روال خروجی
output stream نهر خروجی
output process فرایند خروجی
output power توان خروجی
output media رسانه خروجی
power output tube لامپ خروجی
output listing سیاهه خروجی
graphic output خروجی گرافیکی
i/o ورودی-خروجی
igneous rock سنگ خروجی
output stream مسیل خروجی
effluents سیال خروجی
output state حالت خروجی
output stage مرحله خروجی
effluent سیال خروجی
input output ورودی خروجی
output speed سرعت خروجی
output transformer مبدل خروجی
output job queue صف برنامه خروجی
output bound کران خروجی
extrusive rocks سنگهای خروجی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com