Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 37 (4 milliseconds)
English	Persian
prescribed by doctors	تجویز شده پزشکان
Other Matches
council of physicians	شورای پزشکان
doctors of eminence	پزشکان پر مقام
The doctors dont think she wI'll live.	پزشکان امیدی به زنده ماندن اوندارند
He is the best physician as physicians go.	نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
The doctors cannot understand why I am suddenly so well again.	پزشکان نمیتونن تشخیص بدهند که چرا حال من یکدفعه خوب شد.
slopping	هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped	هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slop	هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
approval	تجویز
prescription	تجویز
prescriptions	تجویز
authorization	تجویز
authorisations	تجویز
prescribes	تجویز کردن
prescribe	تجویز کردن
prescriptions	تجویز دستورالعمل
prescribed	تجویز کردن
prescription	تجویز دستورالعمل
sanctioning	تجویز کردن
sanctioned	تجویز کردن
sanction	تجویز کردن
medications	تجویز دوا
sanctions	تجویز کردن
medication	تجویز دوا
prescriptible	قابل تجویز
prescribing	تجویز کردن
medicinable	قابل تجویز دوا
dosage	مقدار تجویز شده دارو
dosages	مقدار تجویز شده دارو
the doctor ordered an ointment	پزشک مرهم تجویز کرد
succedaneum	دوایی که بجای دوای دیگر تجویز شود
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination.	آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
to prescribe something [legal provision]	چیزی را تعیین کردن [تجویز کردن] [ماده قانونی] [حقوق]
prescript	امر صادر شده تجویز شده
provcation	در CL هرگاه برهیات منصفه ثابت شود که متهم در اثر فعل یا سخن یاهر دو تحریک شده باشدممکن است این موضوع باعث برائت متهم یا تجویز تخفیف بشود
imprescriptible	وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com