English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
disseisin تحریم کسی ازتصرف ملک خود
Other Matches
disseise ازتصرف خارج کردن
dispossessor ازتصرف محروم کننده
disseisin محروم شدگی ازتصرف
disseisee کسیکه ازتصرف ملک خودمحروم شده است
disseisor کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
dispossessing ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossesses ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossessed ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossess ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
prohibition تحریم
incitement تحریم
lockout تحریم
lockouts تحریم
declaring as unlawful تحریم
interdict تحریم
divestiture تحریم
boycotts تحریم
boycotted تحریم
embargoes تحریم
boycott تحریم
embargo تحریم
boycotting تحریم
boycott تحریم کردن
boycott تحریم معاملات
boycotted تحریم کردن
embargoes تحریم ممنوعیت
economic sanctions تحریم اقتصادی
bans تحریم کردن
banning تحریم کردن
labor boycott تحریم کار
embargo تحریم ممنوعیت
blackballing تحریم کردن
boycotts تحریم کردن
boycotts تحریم معاملات
prohibit تحریم کردن
injunctions تحریم معاملات
injunction تحریم معاملات
ban تحریم کردن
prohibition تحریم ممانعت
taboos حکم تحریم
taboo حکم تحریم
boycotting تحریم معاملات
prohibiting تحریم کردن
blackball تحریم کردن
prohibits تحریم کردن
blackballed تحریم کردن
blackballs تحریم کردن
boycotting تحریم کردن
boycotted تحریم معاملات
to boycott anation ملتی را تحریم قراردادن
banning حکم تحریم یاتکفیر
ban حکم تحریم یاتکفیر
to boycott goods تحریم کردن کالا
bans حکم تحریم یاتکفیر
proscribing ممنوع ساختن تحریم کردن
proscribed ممنوع ساختن تحریم کردن
proscribes ممنوع ساختن تحریم کردن
proscribe ممنوع ساختن تحریم کردن
blue law قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
blue laws قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
lock out تحریم کردن مستخدمین رااز مزایای استخدامی محروم کردن
brian kellogg پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
peace pact میثاق دوستی میثاق تحریم جنگ
prohibit ممنوع کردن تحریم کردن
lock out حبس کردن تحریم کردن
prohibiting ممنوع کردن تحریم کردن
prohibits ممنوع کردن تحریم کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com