English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
Other Matches
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
market research تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
commodity approach بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
fairs بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairest بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fairer بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair بازار مکاره هفته بازار عادلانه
market failure شکست بازار نارسائی بازار
market value در بازار قیمت بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
status enquiry پرسش درخصوص وضعیت مشتری
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market place بازار
markets بازار
market places بازار
bazaars بازار
marketed بازار
the mareet was weak بازار
trone بازار
market بازار
bazaar بازار
cloth-hall بازار
shopping center بازار
mart بازار
agora بازار
field محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fielded محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
fields محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
tenor بازار سلف
Common Market بازار مشترک
free markets بازار ازاد
free market بازار ازاد
open market بازار باز
market segmentation تجزیه بازار
sales area بازار فروش
perfect market بازار کامل
tenors بازار سلف
open market بازار ازاد
market demand تقاضای بازار
market system نظام بازار
market trends روندهای بازار
market trust بازار انحصاری
market value قیمت بازار
market share سهم بازار
marketplace بازار گاه
oil market بازار نفت
market structure بنیان بازار
sale بازار فروش
market economies اقتصاد بازار
marketing بازار یابی
market economy اقتصاد بازار
outlets بازار فروش
market research بررسی بازار
outlet بازار فروش
narrow market بازار محدود
market structure ساخت بازار
aggregate market supply عرضه کل بازار
bullish market بازار رو به رونق
buyer's market بازار خرید
buyers market بازار خرید
commodity market بازار کالا
county fair بازار مکاره
county fair بازار روز
credit market بازار اعتباری
dead market بازار کساد
dead market بازار کم فروش
domestic market بازار داخلی
download بازار کارافتاده
exchange market بازار اسعار
fair market هفته بازار
bullish market بازار احتکاری
bullion market بازار شمش
brand leader پیشرو در بازار
aggregate market demand تقاضای کل بازار
black markets بازار سیاه
black market بازار سیاه
bearish market بازار رو به افول
bourse بازار سهام
emporiums بازار بزرگ
emporium بازار بزرگ
emporia بازار بزرگ
fair market بازار مکاره
falling market بازار رو به زوال
foreign exchange market بازار ارز
market mechanism مکانیسم بازار
money markets بازار پول
money market بازار پول
market opportunity فرصت بازار
market oriented در جهت بازار
market overt بازار اشکار
market penetration نفوذ به بازار
market price قیمت بازار
market prices قیمتهای بازار
supermarkets ابر بازار
supermarket ابر بازار
market review بررسی بازار
market survey بررسی بازار
market risk خطر بازار
market leader پیشرو بازار
market leader پیشقدم در بازار
market imperfection نقص بازار
foreign market بازار خارج
gold market بازار طلا
historical cost قیمت بازار
home market بازار داخلی
imperfect market بازار ناقص
labor market بازار کار
loan market بازار وام
market appraisal سنجش بازار
market equilibrium تعادل بازار
market failure ناتوانی بازار
market forces نیروهای بازار
market freedom ازادی بازار
market functions وفائف بازار
market segmentation تقسیم بازار
capital market بازار سرمایه
slumps کسادی بازار
wage market بازار دستمزد
widening of market گسترش بازار
EEC بازار مشترک
competition بازار ازاد
slumped کسادی بازار
competitions بازار ازاد
spot market بازار نقدی
sharing the market تقسیم بازار
gluts پر کردن بازار
slumping کسادی بازار
the market is dull بازار کساداست
financial market بازار مالی
carpet market بازار فرش
mart بازار مالی
seller's market بازار فروشنده
glut پر کردن بازار
slump کسادی بازار
spot market بازار معاملات نقدی
exchange intervention دخالت در بازار ارز
soft market بازار با تقاضای خوب
to put on the market به بازار عرضه کردن
the market is dull بازار راکد است
exchange market بازار داد و ستد
free market economy اقتصاد بازار ازاد
to place on the market به بازار عرضه کردن
To depress the market . بازار را کساد کردن
market imperfection ناقص بودن بازار
launches جا انداختن کالا در بازار
market در بازار دادوستد کردن
market clearing price قیمت تعادل در بازار
market به بازار عرضه کردن
initial campaign معرفی کالا به بازار
launch جا انداختن کالا در بازار
launching جا انداختن کالا در بازار
home market بازار داخل کشور
market forces عوامل موثردر بازار
market directed economy اقتصاد مبتنی بر بازار
marketability قابلیت عرضه در بازار
marketed به بازار عرضه کردن
marketed در بازار دادوستد کردن
market grades and grading طبقه بندی بازار
free market system نظام بازار ازاد
launched جا انداختن کالا در بازار
dual labor market بازار کار دوگانه
open market operations عملیات بازار ازاد
open market price قیمت بازار ازاد
open market rate نرخ بازار ازاد
open purchase خرید از بازار ازاد
market leader دارای رهبریت بازار
commodity market بازار کالای مصرفی
organized market بازار سازمان یافته
commodity market بازار مواد اولیه
market mechanism طرز کار بازار
baltic exchange بازار بورس بالتیک
market rate of interest نرخ بهره بازار
bull the market بازار را گرم کردن
break into the market در بازار رسوخ کردن
product launch جا انداختن محصول در بازار
black market operations عملیات بازار سیاه
market information اطلاعات و دادههای بازار
security market بازار اوراق بهادار
market بازار فروش [اقتصاد]
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
markets در بازار دادوستد کردن
markets به بازار عرضه کردن
cornering the market قبضه نمودن بازار
cooling period زمان بازار خراب کن
securities market بازار اوراق بهادار
organizing بازار سازمان یافته
organizes بازار سازمان یافته
organize بازار سازمان یافته
organising بازار سازمان یافته
organises بازار سازمان یافته
consumer research مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
market prices قیمتهای تعیین شده در بازار
The gold market is booming . بازار طلااینروزها گرم است
go to the school of hard knocks <idiom> در کوچه و بازار یاد گرفتن
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
marketplace میدان فروش کالا بازار
futures market بازار خرید و فروش سلف
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com