English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
cataclysm تحولات ناگهانی وعمده
cataclysms تحولات ناگهانی وعمده
Other Matches
Fundamental ( radical) changes. تغییرات اساسی وعمده
ambivalence توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
chequered دارای تحولات
nose dive شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
morphology تاریخ تحولات لغوی
meteorology مبحث تحولات جوی
diastrophism تحولات ارضی زمین
diastrophic مربوط به تحولات زمین
macroevoluyion تحولات عظیم سیر تکامل
engram تحولات دائمی هسته سلول
engramme تحولات دائمی هسته سلول
flurries اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
metabolism تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolisms تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurt جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
On the recent developments he had nothing to say. در باره تحولات اخیر او هیچ چیزی برای گفتن نداشت.
induced investment سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
economic determinism یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
snap ناگهانی
snapped ناگهانی
snapping ناگهانی
instantaneous ناگهانی
snaps ناگهانی
spontaneity ناگهانی
surprise attack تک ناگهانی
abrupt ناگهانی
all at once <idiom> ناگهانی
strikes تک ناگهانی
strike تک ناگهانی
sudden ناگهانی
on the spur of the moment <idiom> ناگهانی
precipitating ناگهانی
precipitates ناگهانی
precipitate ناگهانی
precipitated ناگهانی
flaws اشوب ناگهانی
break down سقوط ناگهانی
shocked هراس ناگهانی
screams ناگهانی گفتن
catastrophe بلای ناگهانی
shocks هراس ناگهانی
shock هراس ناگهانی
spurt افزایش ناگهانی
spurt خروج ناگهانی
catastrophes بلای ناگهانی
sortie حمله ناگهانی
sorties حمله ناگهانی
flaw اشوب ناگهانی
detonations انفجار ناگهانی
detonation انفجار ناگهانی
snapping شتابزدگی ناگهانی
snaps شتابزدگی ناگهانی
clapping صدای ناگهانی
clapped صدای ناگهانی
snap شتابزدگی ناگهانی
clap صدای ناگهانی
killings توفیق ناگهانی
claps صدای ناگهانی
killing توفیق ناگهانی
scream ناگهانی گفتن
flicks تکان ناگهانی
flicking تکان ناگهانی
screamed ناگهانی گفتن
flicked تکان ناگهانی
flick تکان ناگهانی
snapped شتابزدگی ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
all of a sudden <idiom> به طور ناگهانی
nosediving افت ناگهانی
nosedives افت ناگهانی
nosedived افت ناگهانی
nosedive افت ناگهانی
brainwaves الهام ناگهانی
brainwave الهام ناگهانی
xenogenesis خلق ناگهانی
target of opportunity هدف ناگهانی
switcheroo تغییر ناگهانی
hit-and-run <idiom> تاثیر ناگهانی
shoot up <idiom> ناگهانی بلندکردن
walk out <idiom> ناگهانی رفتن
to bolt ناگهانی جهیدن
in one's tracks <idiom> ناگهانی ،بیدرنگ
supervention اتفاق ناگهانی
sudden stoppage توقف ناگهانی
abruption قطع ناگهانی
explosive یورش ناگهانی
suddenly بطور ناگهانی
sudden-death مرگ ناگهانی
sudden death مرگ ناگهانی
spurts افزایش ناگهانی
spurts خروج ناگهانی
spurting افزایش ناگهانی
spurting خروج ناگهانی
accidental war جنگ ناگهانی
an abrupt departure حرکت ناگهانی
blow out خروج ناگهانی
saltus انتقال ناگهانی
saltation جنبش ناگهانی
power surge برق ناگهانی
peripeteia تغییر ناگهانی
opportunity target هدف ناگهانی
irruption ایجاد ناگهانی
he acted from impluse نیروی ناگهانی یا
flare up غضب ناگهانی
flare up اشتعال ناگهانی
burst force نیروی ناگهانی
spurted افزایش ناگهانی
accidents مصیبت ناگهانی
random مسیر ناگهانی
twitching انقباض ناگهانی
boom ترقی ناگهانی
boomed ترقی ناگهانی
booming ترقی ناگهانی
booms ترقی ناگهانی
randomly مسیر ناگهانی
crashed ورشکستگی ناگهانی
gusts باد ناگهانی
lunge حمله ناگهانی
twitching تکان ناگهانی
twitches انقباض ناگهانی
accident مصیبت ناگهانی
bump تکان ناگهانی
crashing ورشکستگی ناگهانی
crashingly ورشکستگی ناگهانی
crashes ورشکستگی ناگهانی
twitch تکان ناگهانی
twitched تکان ناگهانی
twitched انقباض ناگهانی
twitches تکان ناگهانی
gust باد ناگهانی
frights ترس ناگهانی
raiding حمله ناگهانی
canvass حمله ناگهانی
twitch انقباض ناگهانی
lunged حمله ناگهانی
canvassed حمله ناگهانی
fright ترس ناگهانی
crash ورشکستگی ناگهانی
lunges حمله ناگهانی
canvasses حمله ناگهانی
canvassing حمله ناگهانی
raid حمله ناگهانی
raided حمله ناگهانی
lunging حمله ناگهانی
raids حمله ناگهانی
cataclysms دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
lunges پرتاب ناگهانی جهش
paroxysm حمله ناگهانی مرض
panicked اضطراب و ترس ناگهانی
paroxysms حمله ناگهانی مرض
panicking اضطراب و ترس ناگهانی
crashes متوقف شدن ناگهانی
Yankees ضربه ناگهانی وشدید
Yankee ضربه ناگهانی وشدید
cataclysm دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
crash متوقف شدن ناگهانی
lunged پرتاب ناگهانی جهش
lunged پیشروی ناگهانی خیز
taken aback <idiom> ناگهانی متعجب شدن
lunge پیشروی ناگهانی خیز
lunge پرتاب ناگهانی جهش
whims وهم تغییر ناگهانی
sudden ionospheric disturbance اشفتگی ناگهانی یونوسفر
take back <idiom> ناگهانی بدست آوردن
crashed متوقف شدن ناگهانی
lash out <idiom> ناگهانی حمله به کسی
squawks جیغ ناگهانی زدن
squawked جیغ ناگهانی زدن
squawk جیغ ناگهانی زدن
deliescence تحلیل ناگهانی اماس
williwaw تند باد ناگهانی
thrust line خط شروع حمله ناگهانی
heterogenesis تولید وپیدایش ناگهانی
quirk خصوصیات تغییر ناگهانی
hockey stop نوعی ایست ناگهانی
inburst استیلا حمله ناگهانی
inruption استیلا حمله ناگهانی
quirks خصوصیات تغییر ناگهانی
kink حمله ناگهانی پیچیدن
overshift تغییر محل ناگهانی
pangs درد سوزش ناگهانی
pang درد سوزش ناگهانی
nosedive نزول شدید یا ناگهانی
deep creep attack تک ناگهانی با بمب زیرابی
crashingly متوقف شدن ناگهانی
aposiopesis قطع ناگهانی سخن
nosediving افت ناگهانی کردن
crashing متوقف شدن ناگهانی
nosediving نزول شدید یا ناگهانی
nosedives افت ناگهانی کردن
nosedives نزول شدید یا ناگهانی
nosedived افت ناگهانی کردن
coroner's inquest بازجویی در رگهای ناگهانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com