Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (23 milliseconds)
English
Persian
supplied
تحویل دادن تغذیه کردن
supply
تحویل دادن تغذیه کردن
supplying
تحویل دادن تغذیه کردن
Other Matches
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
reducing
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
friction feed
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
hand over
تحویل دادن
render
تحویل دادن
to deliver over
تحویل دادن
delivering
تحویل دادن
shortchange
کم تحویل دادن
rendered
تحویل دادن
deliver
تحویل دادن
supplying
تحویل دادن
supply
تحویل دادن
supplied
تحویل دادن
renders
تحویل دادن
to hand over
تحویل دادن
surrenders
تحویل دادن
delivers
تحویل دادن
surrendered
تحویل دادن
surrender
تحویل دادن
delivery
تحویل کالا دادن
give in charge
تحویل پلیس دادن
redeliver
دوباره تحویل دادن
deliveries
تحویل کالا دادن
turn over to the police
تحویل پلیس دادن
turn in
تحویل دادن جنس به انبار
to get something to somebody
تحویل دادن چیزی به کسی
give a person in charge
کسی را تحویل پلیس دادن
bond
به انبار گمرک تحویل دادن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
delivers
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
deliver
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
dystrohpy
تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
aliment
تغذیه کردن
pasturage
تغذیه کردن
feed
تغذیه کردن
pastures
تغذیه کردن
pasture
تغذیه کردن
nourish
تغذیه کردن
support
[nourish, feed]
تغذیه کردن
feeds
تغذیه کردن
grazes
تغذیه کردن از چریدن
graze
تغذیه کردن از چریدن
feeds
خوراندن تغذیه کردن
grazed
تغذیه کردن از چریدن
feed
خوراندن تغذیه کردن
turn on
وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
powered
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powering
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
isolation
مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
discipline
نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplining
نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines
نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
to depict somebody or something
[as something]
کسی یا چیزی را بعنوان چیزی توصیف کردن
[وصف کردن]
[شرح دادن ]
[نمایش دادن]
conduct
هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducts
هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducting
هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
conducted
هدایت کردن انتقال دادن انجام دادن رفتار
to picture
شرح دادن
[نمایش دادن]
[وصف کردن]
nutrition
تغذیه
recharge
تغذیه
feeders
خط تغذیه
feeding
تغذیه
recharging
تغذیه
nutriments
تغذیه
recharges
تغذیه
nourished
تغذیه
nutriment
تغذیه
recharged
تغذیه
feedings
تغذیه
diet
تغذیه
nourishes
تغذیه
nourishment
تغذیه
alimentation
تغذیه
sustenance
تغذیه
nurture
تغذیه
nurtured
تغذیه
nurtures
تغذیه
nurturing
تغذیه
feeder
خط تغذیه
line feed
تغذیه خط
nourish
تغذیه
feeds
تغذیه گردن
feeder canal
کانال تغذیه
serial feeding
تغذیه نوبتی
ff
تغذیه کاغذ
feed pump
پمپ تغذیه
feed pipe
لوله تغذیه
power transformer
مبدل تغذیه
feed mechanism
مکانیزم تغذیه
main supply line
خط تغذیه اصلی
innutrition
عدم تغذیه
recharge well
چاه تغذیه
paper feer
تغذیه کاغذ
unhealthy diet
تغذیه ناسالم
ad lib feeding
تغذیه ازاد
bottle feeding
تغذیه با بطری
feeding problem
مشکل تغذیه
bottle-feeding
تغذیه با بطری
feeding center
مرکز تغذیه
injection well
چاه تغذیه
cutler feed
تغذیه کاتلر
alimentiveness
قوه تغذیه
power supply
منبع تغذیه
power supplay
منبع تغذیه
breast feeding
تغذیه پستانی
undernourishment
گرفتارسوء تغذیه
undernourishment
سوء تغذیه
noise
منبع تغذیه
noises
منبع تغذیه
anti parallel feeding
تغذیه مخالف
anthophagous
تغذیه شده با گل
plate supply
تغذیه صفحه
anode supply
تغذیه صفحه
artificial recharge
تغذیه مصنوعی
magazine feed
تغذیه مخزن
breast-feeding
تغذیه پستانی
fed
تغذیه شده
power pack
جعبه تغذیه
malnourished
دچارسوء تغذیه
malnourished
بد تغذیه شده
feed
تغذیه گردن
main feed
تغذیه اصلی
pouring gate
تغذیه قالب
mulnutrition
سوء تغذیه
natural recharge
تغذیه طبیعی
food program
رژیم تغذیه
form feed
تغذیه کاغذ
bacteriophagy
تغذیه ازباکتری
malnutrition
سوء تغذیه
dystrophic nutrition
تغذیه دش بار
cross feed
تغذیه عرضی
nutritionist
ویژه گر تغذیه
nutritionists
ویژه گر تغذیه
recharge basin
حوضچه تغذیه
dystrophy
سوء تغذیه
reverse bias
تغذیه معکوس
feeders
سیم تغذیه
feeder
سیم تغذیه
feedway
تغذیه کننده
undernourished
گرفتارسوء تغذیه
feeder panel
تابلوی تغذیه
undernourished
سوء تغذیه
ab power pack
جعبه تغذیه ا.ب
supply cable
کابل تغذیه
downfeed
تغذیه رو به پایین
livery
تحویل
freeing
تحویل
liveries
تحویل
landing, storage, delivery
تحویل
solstice
تحویل
deliveries
تحویل
delivery
تحویل
frees
تحویل
freed
تحویل
bailment
تحویل
devolvement
تحویل
processes
تحویل
transter
تحویل
process
تحویل
utilization
تحویل
free
تحویل
prehension
تحویل
predatorial
تغذیه کننده از شکار
magazine feeding attachment
تجهیزات تغذیه مخزن
anthophagous
تغذیه کننده از شهد گل
turn-offs
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
myrmecophagous
تغذیه کننده ازمورچه
power feed cable
کابل تغذیه برق
input of current
تغذیه و هدایت جریان
turn-off
قط ع منبع تغذیه یک ماشین
dozzle
مخزن کمکی تغذیه
predatory
تغذیه کننده از شکار
ichthyophagous
تغذیه کننده ازماهی
negative feeder
سیم تغذیه منفی
form feed character
کاراکتر تغذیه فرم
positive feeder
سیم تغذیه مثبت
gallivorous
تغذیه کننده از مازو
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
long distance supply
تغذیه مسافت دور
gates
راه تغذیه لشعلث
gate
راه تغذیه لشعلث
switch
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
predators
تغذیه کننده از شکار
internal power supply
منبع تغذیه داخلی
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
energizing in field o phase rotation
تغذیه میدان دوار
petrol feed pump
پمپ تغذیه بنزین
switched
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
axial feed method
روش تغذیه محوری
predator
تغذیه کننده از شکار
feeding group
گروه تغذیه کننده
endophagous
تغذیه کننده ازروی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com